🔺چرا آثار درآمدها در سفره مردم پیدا نیست؟
🔹میگوییم دولت رئیسی سال گذشته علیرغم تحریمها، نزدیک به ۴۰ میلیارد دلار درآمد داشته؛ میگویند آثارش کجای سفره مردم مشخص است؟ آثارش را پروژه هایی مثل جاده پاتاوه - دهدشت میبلعند که ۲۹ سال روی دست مملکت مانده و هر سال هزینه هایشان چند برابر میشود.
🔹رئیسی امروز این جاده مهم که دو سال پیش اراده کرده بود تمام کند را افتتاح نمود و ضمن ارائه یک خدمت بی نظیر از اتلاف سرمایه ها جلوگیری کرد. مملکت پر است از چنین پروژه های عظیمی که عده ای یک روز با انگیزه های سیاسی یا انتخاباتی کلنگش را زده، با آن عکس انداخته و رفته اند!
🔹این پروژه ها را اگر مثلا روحانی در ۸ سالی که فرصت داشت تمام میکرد، شاید با نصف هزینه های امروز به اتمام میرسید؛ مع الاسف نبود آن عزمی که باید میبود؛ شیخ حسن خود نیز کلنگ های نا تمام بیشتری به زمین زد؛ عکس هایش را که گرفت، او نیز پس از ۸ سال با دستاوردی معادل صفر رها کرد و رفت!
🔹در همین کهگیلویه و بویر احمد شما فقط سد چمشیر، پتروشیمی گچساران و همین جاده ترانزیتی را ببینید آن وقت بهتر میفهمید درآمدها در کجا خرج میشوند. اشتغال ۳۰۰۰ نفری در پتروشیمی، و درآمدهای این واحد صنعتی از اقدامات ارزشمند دولت رئیسی است.
🔹رئیس جمهوری که از آمریکای لاتین برنگشته به آفریقا میرود، و از آنجا نیامده راهی گچساران و دهدشت میشود، انصافا فرق دارد با آن یکی که تشکش را در سفر استانی از تهران میفرستادند؛ رئیسی فرق دارد با آن که تازه روز جمعه از وقایع کشور مطلع میشد.
🔹بله عزیزان! این پروژه های عقب افتاده، این کارهای بر زمین مانده، این خشم انباشته در سینه های مردم، این بدهی های بی حساب و کتاب، خزانه خالی، نابودی غرور ملی، و سرخوردگی ملت، همه آوارهایی است که باید برداشته شوند. کهگیلویه یکی از استانهای ما است و انتظارات قطعا بیشتر از اینها؛ امید که با اراده رئیس جمهور و همراهی مردم هر روز از انباشت مشکلات کاسته شود!
💢عاشورا تکرار شدنی است
🔹یکی از ابعاد قیام عاشورا که منطبق بر جامعه امروز ما نیز میباشد، جنگشناختی است که ریشههای آن از غدیر شروع شد و در نهایت منجر به واقعه عاشورا گردید. تغییر در نگرشها و ارزشهای جامعه از طریق نگاه ارتجاعی به مسائل، همان نسخهای است که جریان تحریف از طریق آن عاشورا را رقم زد و دقیقا مصداقهای آن در جامعه امروز ما به روشنی نمود دارد.
🔸البته جنگشناختی همیشه بوده و هست. جنگشناختی یعنی همین که در بحبوحه جنگ صفین، این قدر فضای ذهنی و ادراکی علیه حضرت امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) تنگ شده بود که برخی مانند ربیعبن خثیم که جزو زُهاد ثَمانیه یا هشت زاهد معروف قرن اول بود در حقانیت طرفین شک کرده بودند. جنگشناختی مانند آتش افتادن به جنگل است و تر و خشک را جدا نمیکند؛ از ربیعبن خثیم تا آن جوانک غسانی تا سلیمانبن صرد خزاعی و شبثابن ربعی و حتی شمر مجاهد را اسیر خود میکند. کسی که بر فرق امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) ضربه میزند حضرت را میشناخت، مقامش را میشناخت و حتی در برخی روایات تاریخی تنها کسی بود که سه بار دستان امام را گرفته و با ایشان بیعت کرده بود. کسی که گلوی فرزند پیامبر(ص) را برید، او را بهتر از همه میشناخت.
🔹خواص باطل همگی مُردند؛ اما داستان آنها باقی است. امروز شبثها تکثیر شدهاند یکی از آنتنهای ملکه و آلسعود بیرون میزند یکی از لابهلای توئیتر و اینستاگرام. فرق نمیکند ممکن است معمم باشد و چند روزی لُمعه دمشقیه و یا مکاسب خوانده باشد و یا مُکَلایی از دل مکاتب فلسفی و سیاسی و یا شاید بازیکنی که به غیر از دریبل زدن چیزی در وجودش نمیتوان یافت و یا افراطیون دیروزی که امروز به حضرت مهسا و السا دخیل میبندند. تقوایی که لق بزند و بصیرتی که لنگ بماند سرانجامش اینگونه شدن است.
🔸امروز هم مانند هماورد صفین و واقعه عاشورا آنچه نیاز است اول شناخت عرصه است. اول باید شناخت که حق کجاست و باطل کیست؟ چرا که اولین توصیه حضرت امیر(ع) این بود که فرمود: حق با شخصیتها شناخته نمیشود؛ حق را بشناس تا اهل آن را بشناسی و باطل را بشناس تا اهل باطل را بشناسی. گام دوم عمار شدن و جهاد تبیین است؛ آنچه شمشیر مالک را تیز میکرد و قیام عاشورا را زنده کرد، زبان بران عمار یاسر و روایت زینبی بود.
⚪️♦️⚪️علیه کشورت باش؛ با ما باش!
هم جایزه می گیری هم اقامت
بخش اول
درد عمیقی است، فرد اینجا زاده و چهره می شود، هزینه شهرتش را ایران می پردازد و او در سودای ویزای ینگه دنیا به میهن، زادگاه و سرزمین مادری اش می تازد.
به گزارش مشرق، هالیوود را شاید بتوان مادر اصلی پدیده ای به نام «سلبریتی» معرفی کرد. این مادر اما سخت گیرانه قوانینی برای فرزندانش وضع می کند. نظام آمریکا، نظام سرمایه داری است.
بنابراین صنایع مهم آن از جمله صنعت سینما هم متاثر از همین روحیه اند. هالیوود به عنوان یک غول تجاری و درآمدزا که در خدمت سرمایه داران است، قوانینی ویژه و جدی برای چهره هایی که به ستاره و چهره تبدیلشان می کند، در نظر می گیرد. قوانینی که دوام آوردن یا نیاوردن فرد در آن عرصه به رعایتشان گره می خورد.
هزینه شُهرت را بپرداز!
علاقمندان به اخبار تخصصی سینما به خصوص سینمای غرب حتماً خبرهای عجیب مانند حذف یا جریمه یک بازیگر یا مجری از پروژه سینمایی را به دلایل عجیبی مانند حضور بیش از حد در جامعه و خرید از سوپر مارکت! اظهارنظر شخصی مغایر با منافع ملی یا درگیری با تهیه کنندگان و عوامل صاحب سرمایه هالیوود و رسانه های تحت حمایت، در اخبار سینما شنیده یا خوانده اند. در غرب، چهره مشهور باید «هزینه شهرت» خود را به موقع و کامل در قالب مالیات پرداخت کند. فرار از مالیات برای او «نافرمانی مدنی» و نمره ای منفی در کارنامه اعتباری و اقتصادی لحاظ می شود. حتی خانم یا آقای چهره و مشهور علاوه بر پرداخت جریمه ممکن است، سر از زندان هم در بیاورد. قوانین کمپانی هایی که افراد را مشهور می کنند اعم از سینما، خوانندگی، ورزش و... در کنار مسئولیت های اجتماعی و قوانین کاملاً روشن و جدی حکومتی عوامل بازدارنده مهمی هستند که سلبریتی غربی را در خدمت منافع کشور و حکومت نگه می دارند.
ما اینجا برای تمکین چهره ها از قانون و خدمتشان به جامعه چه کرده ایم؟ در این تحقیق و بررسی به مباحث کمتر شنیده و خوانده شده در این زمینه می پردازیم.
سِیری که سلبریتی می سازد
برای بررسی زندگی سلبریتی، وظیفه و نقش آن در جامعه، نیازمند یک سیر مطالعه و بررسی هستیم. مسیری که علاوه بر تعیین مبدأ و تعریف مفهوم سلبریتی، درباره فرهنگ سلبریتی، نقش او بر هویت اجتماعی، قوانینی که برای او وضع شده و مفاهیمی مانند تجاری شدن چهره های مشهور را مشخص کند و توضیح دهد. در فرهنگ شرقی به خصوص کشور ما «شهرت» دست کم تا چند دهه قبل، آرمان و دغدغه اجتماعی به معنی فعلی آن نبود. «محبوبیت» ضرورت ارزشمندتری به شمار می رفت. این ناشی از روحیه «تواضع» و پرهیز از «خودنمایی» بود. حالا اما به دلیل تقویت رسانه ها، تولد و حرکت شتابان شبکه های اجتماعی و میل عمومی جوامع به سرمایه و سرگرمی که آن هم تحت نفوذ فرهنگ غرب ایجاد شده است، سلبریتی جایگاه ویژه ای دارد تا جایی که به مثابه یک رسانه، دولت ها از آنها برای تأمین منافع ملی و هدایت افکار عمومی استفاده می کنند.
گفتیم که سلبریتی، واژه بومی کشور ما نیست اما به هرحال حالا در جامعه ما برای خود جایگاهی پیدا کرده با این تفاوت که تدبیر قانونی لازم، چنان که باید برایش در نظر گرفته نشده است. این قانومندی نیاز به تعریف درست از این پدیده اجتماعی و رصد مسیری که در آن واقع می شود، دارد.
ستاره شدن در ۱۵ سالگی!
سلبریتی چیست؟
در تعریف تحت اللفظی، این واژه معادل معنایی شهرت دارد اعم از مثبت یا منفی؛ فردی که مشهور باشد چه خوشنام چه بدنام. چهره ها و ستاره هایی که یکی پس از دیگری متولد می شوند و بر افکار، فرهنگ و سلیقه عمومی جامعه اثر می گذارند.
از تاثیر بر مدل مو، تغذیه، پوشش و سبک زندگی افراد گرفته تا تفکر موثر. چند دهه قبل، مدت ها طول می کشید تا افراد به واسطه تلاش بی وقفه، تخصص و تجربیات منحصر بفرد به شخصی نام آوازه تبدیل شوند.
در واقع خاک صحنه می خوردند و مو سپید می کردند تا محبوب جامعه شوند. به مرور اما دنیای مدرن برای پاسخگویی به نیازی که داشت، به کارخانه ستاره سازی سریع تبدیل شد.
در گذشته افراد به سادگی محبوب و ستاره نمی شدند. اینطور به نظر می رسید که گویی بعد از مرگ یک ستاره جای او هرگز پر نمی شود. بعد از رونق صنعت سینما و سرمایه سالاری در غرب اما ماجرا تغییر کرد. کمپانی ها، ستاره های جوان را بعد از یک دوره استعدادیابی که زیبایی چهره و جذابیت از ملاک های مهم آن بود، شناسایی می کردند. دیگر نیازی نبود، فرد محبوب جامعه، متخصصی سالخورده باشد. گاهی وقت ها آن فرد مشهور فقط ۱۵ ساله بود مانند جاستین بیبر خواننده جوان اما مشهور!
شهرت؛ نمایش رویای جمعی
⚪️♦️⚪️
بخش دوم
هالیوود تا سال ۱۹۱۳ فیلم کوتاه می ساخت. به مرور اما با ساخت دهکده هالیوودی فیلم های بلند، یکی پس از دیگری متولد شدند.
اینجا بود که غول سینمایی آمریکا تبدیل شد به خاستگاه ستاره سازی جهان. سلبریتی محصول نظام سرمایه داری است که این نظام آن را به شیوه هایی که در بالا اشاره شده، تبدیل کرد به یک گروه دارای منزلت.
موقعیت و سرعت کسب درآمد سلبریتی به نحوی بود که با کار کمتر درآمدی بالاتر و لذتی بیشتر از زندگی را نمایش می گذاشت. در واقع به قله ای مشخص برای جامعه ی به دنبال سرمایه و سرگرمی تبدیل شد. انسان میلی ذاتی به آسایش و رفاه دارد.
تا پیش از جهان صنعتی، افراد نگاهشان به زندگی خودشان دوخته بود. برای آموختن هر حرفه به مرجع و متخصصان مراجعه می کردند. میزان آسایش هر فرد در زندگی نسبت واضح و مشخصی با میزان تلاش او داشت.
حالا اما وسوسه زرق و برق زندگی کسی که در جوانی به شهرت، ثروت و گاه قدرت هم می رسید، در روحیه جامعه اثر گذاشت. همین بود که زندگی او نمایشی از باز تولید رویای جمعی شد.
تشخیص سره از ناسره
اما چه چیزی درباره مفهوم سلبریتی در دنیای امروز برای سیاست گذاران و جامعه مهم است؟
در واقع بیش از اینکه چند نفر یک چهره را می شناسند این اهمیت دارد که او چه تأثیر و نقشی می تواند در جامعه داشته باشد. این درواقع همان تعریف «کارکرد» و «تأثیر فرهنگی» در جامعه است.
مفهومی که با هم مرور خواهیم کرد اما قبل از آن لازم است درباره «مفهوم» و «سِن» هویت در جامعه و زندگی افراد بدانیم. اما برای چه؟ برای اینکه وقتی از این تأثیر صحبت می شود، نقش آن را بهتر درک کنیم. از طرفی معمولاً سلبریتی اگر نگوییم مدعی، معتقد است که واکنش، اظهارنظر و رفتارهایش را برای مردم، در دفاع از مردم یا اصلاح جامعه مطرح می کند. این پیش آگاهی کمک می کند، تشخیص دهیم ادعای او در خدمت هویت فرد و جامعه است یا کذبی آراسته برای خدمت منافع خود؟
باسوادی، اگر تغییر کنی!
«هویت» مجموعه نگرش، ویژگی و روحیات فرد است که پس از خانواده، جامعه نقشی بسزا در شکل گیری آن دارد. در واقع به آن به نحوی «جامعه پذیری» اولیه و ثانویه هم گفته می شود. واژه هویت، از آن دسته واژگان طلایی در ادبیات و احوال نوجوانی است.
برخی مکتب های جامعه شناسی تعریفی نیم خطی اما بسیار مهمی پیرامون هویت دارند. با این تعبیر که تکلیف نوجوان در زندگی کسب هویت است.
نوجوان در بررسی احوال جامعه در سه بُعد زمانی گذشته، حال و آینده خود را تعریف و پیدا می کند. رسانه در این جامعه پذیری، نقشی جدی دارد. به عبارتی پلی میان زندگی فردی و اجتماعی است.
حالا البته باید سلبریتی را هم به آن افزود.
مهم است که این دو، از «گذشته» که نماد غرور، «حال» که مظهر امید به زندگی و «آینده» که افق دید، است چه تعریف و تصویری ارائه می دهند. با این تعریف می توانند در ساخت هویت او موثر باشند یا آن را مخدوش کنند. در واقع بیشترین سرمایه گذاری این دو قشر، روی این رده سنی به تعبیری دورخیز برای اداره جامعه فردا از همین امروز و تعیین هویت برای نسل آینده است. سال گذشته اعلام شد که مدتی است ملاک «رشدیافتگی» در جامعه بین المللی دیگر «سواد» نیست بلکه «قدرت تغییر» است. در واقع، افرادی مفید و کارآمد تلقی می شوند که تغییرپذیرتر باشند. در کنار دیگر ابزارها، رسانه و سلبریتی عامل مهمی برای تعیین و تغییر هستند.
فرهنگ سلبریتی یعنی چه؟!
«فرهنگ سلبریتی» به ساده ترین ادبیات، چیزی نیست جز همان توان، اراده و انگیزه سلبریتی برای تأثیر و تغییر در جامعه. سلبریتی در غرب، بخشی از فرهنگ و زندگی روزمره و جدایی ناپذیر جامعه است. اگر روزگاری تعداد افرادی که یک سلبریتی را می شناختند مهم بود حالا اما تعریف و کارکرد، چیز دیگری است. حالا مهم این است که آنها در زندگی چند نفر می توانند اثر بگذارند و تغییر ایجاد کنند. این موضوع به مرور جدی تر و گاه به «جدل رقابتی» سلبریتی ها با یکدیگر هم تبدیل می شود. بقای سلبریتی، درآمد و ضریب شهرت او حتماً روز به روز بیشتر به این مفهوم گره می خورد.
این اتفاق در غرب، حدود یکی، دو دهه است که آغاز شده در ایران هم پدیده سلبریتی به سرعت در حال طی کردن فضای فرهنگی-اجتماعی کشور است. تاثیر فرهنگی، تعریف فرهنگ و سبک زندگی خاصی که خواست سرمایه گذارانی که از سلبریتی انتظار دارند، نکته عمیقی است که بیش از آنکه ماهیت فرهنگی داشته باشد، ماهیت اقتصادی دارد. در واقع برای پیش بینی اینکه این کارکرد در آینده چه تغییری پیدا می کند و وظیفه سلبریتی چه خواهد بود یا اصلاً اینکه جامعه فردا، جامعه قدرت سلبریتی است یا حذف آن؟ مهم است که دانش و شمّ اقتصادی کارشناسان به میان بیاید تا با پیش بینی الگوی رفتاری صاحبان سرمایه به پاسخ این پرسش ها رسید.
سلبریتی مهم نیست؛ خلاء قانون مهم است
⚪️♦️⚪️
۳
بخش سوم
گفتیم که سلبریتی، ماهیت خود را مردم می داند اما این چقدر واقعی است و اصلاً چرا این را مطرح می کند؟
اگر نخواهیم قشر یا گروهی را پیش داورانه به دروغگویی یا منفعت طلبی متهم کنیم، در نگاهی منصفانه تر می توان گفت، فرد در مسیر چهره شدن، ابتدا با همین ارادت به مردم راه را آغاز می کند. الزام های جهان سلبریتی بودن و حکم دست های پس پرده و سرمایه دار اما او را «از»، «با» و «برای» مردم بودن دور می کند. به مرور سلبریتی باید هزینه شهرت خود را پرداخت و تغییری که از آن صحبت شد را فراهم کند. برای اینکه تشخیص دهیم ادعای سلبریتی برای مردمی بودن، چقدر درست یا دروغ است باید گفتار و رفتار آنها را بررسی کرد.
شاید یک مثال بد نباشد؛ «حمید فرخ نژاد» بازیگر سابق سینمای ایران که اکنون ادعای دغدغه مردمی بودن دارد در یک مصاحبه خود چند سال قبل به مردم گفت: «من چیزی دارم که شما ندارید؛ آن خانواده است.» و «۸۰ میلیون نفر ایرانی برای من مهم نیست مبادا خمی به ابروی بچه ام بیاید.» این ادبیات بیشتر تحقیر مردم بود یا حمایت؟!
عرصه تنگ قانون برای سلبریتی در غرب!
یک سؤوال؛ اگر یک سلبریتی که این جامعه هزینه شهرت او را پرداخته قانون و چارچوب مشخص و بازدارنده ای را در کار نبیند، تمکین خواهد کرد؟
این خلاء و پرکردن صحیح آن عمیقاً مهم است.
غرب به عنوان زادگاه پدیده سلبریتی، تمهید ویژه ای برای کنترل، تقویت، مهار و حتی حذف این پدیده اجتماعی دارد. هر سلبریتی ذاتاً ولع و شوق «سرمایه» و «شهرت» دارد. همین دو، مهمترین خمیرمایه قوانین وضع شده برای کنترل سلبریتی است.
بنابراین ستارگانی که کمپانی ها نقشی اصلی و غیرقابل انکار در بروز و ظهورشان دارند، باید هزینه شهرت خود را به کمپانی و جامعه پرداخت کنند.
تهیه کنندگان و سرمایه گذاران غربی در قراردادهای سفت و سخت برای یک ستاره مشخص می کنند که برای مثال در مدت مشخص حتی حق مراجعه شخصی به سوپرمارکت ندارد چون چهره اش دیده، عادی و تکراری می شود.
این، بازگشت سرمایه کمپانی را به خطر می اندازد. سمت قانون به خصوص قوانین رسانه هم مایل به سمت سرمایه گذار است.
بارها دیده شده بازیگر، خواننده یا ورزشکار به محض درگیری کوچک لفظی، فیزیکی یا تمرد از مفاد قرارداد، برای همیشه کنار گذاشته شده چون به اعتبار و سرمایه کمپانی یا رسانه آسیب زده است.
در موارد منافی امنیت و هویت ملی البته این شدت برخورد به مراتب، قهری و بیشتر است. تاریخ سینما و رسانه غرب، پر از خاطرات سلبریتی های ناکامی است که به خاطر یک اظهارنظر در آنتن زنده، صفحه شخصی اجتماعی خود یا رفتاری که مغایر با ارزش های اجتماعی باشد، کنار گذاشته شده اند.
حالا با این توصیف باید دید غرب با سلبریتی هایی که کوچکترین عمد از خود را برای تخریب امنیت ملی نشان دهند و کشور را با حرف، رفتار و اقدامشان تضعیف کنند چه برخوردی می کند؟
برکت فرزند خوانده؛ تخفیف در مالیات!
در غرب و کشورهایی که پدیده ای به نام سلبریتی دارند به خصوص کشورهای دارای صنعت سینمای قوی مانند هند که بالیوود را دارد، سلبریتی باید به همان میزان که سرمایه دارتر است، مالیات از درآمد، سود و سرمایه پرداخت کند. این قوانین کاملاً هم جدی هستند.
«آمیتا باچان» پادشاده سلبریتی های هندوستان بیشترین مالیات را بین اهالی هنر، پرداخت می کند.
«نیکولاس کیج»، بازیگر معروف نمی تواند از پرداخت مالیات فرار کند و بعد از مدتی سر دواندن قانون، ناچار مالیات و جریمه دیر کرد را پرداخت می کند.
«سوفیا لورن» همان ستاره ناپلی هالیوود به دلیل فرار مالیاتی ۱۷ روز به زندان می رود. «سیمونز» خواننده معروف آمریکایی هم علاوه بر جریمه مالیاتی، یک سال محکوم به حبس می شود و از این دست حکم ها در غرب کم نیست. رسانه های تخصصی فیلم و سینما در غرب هم درباره شگرد «آنجلینا جولی»، بازیگر معروف برای تخفیف و کاهش مالیات می نویسند. گویا طبق قوانین آنسوی دنیا، قبول فرزند خوانده در کاهش میزان مالیات پرداختی، قابل توجه است. از طرفی ایفای «مسئولیت های اجتماعی» هم در تخفیف قانونی مالیات نقش دارد.
برای همین است که بازیگران غربی چه در کشور خودشان چه دیگر کشورها به عنوان یک سرباز کوله با دوش فرهنگی، در قالب «سفیر» با عناوین و اهداف مختلف، انجام وظیفه می کنند تا نام نیک بیشتری بهم بزنند و مالیات کمتری هم بپردازند!
مدرک جشنواره برای تحریم جشنواره!
این مقدمه مفصل را گفتیم تا به جان کلام و پایان این گزارش برسیم؛ همان پرسش مهم که چرا چند سالی است سلبریتی های کشور بر خلاف منافع، امنیت و عزت ملّی اظهارنظر می کنند اما حاضر نیستند از تحریم و کشورهایی که ما را تحریم کرده اند در جشنواره های خارجی، صحبت کنند؟
⚪️♦️⚪️
بخش چهارم
ماجرا به برخی حمایت های عامدانه و منفعت طلبانه غرب و آمریکا بر می گردد.
مدتی است آمریکا با ارائه گرین کارتی مخصوص هنرمندان و ورزشکاران در قالب گرین کارتی که نخبگانی معرفی می شود، چهره های فرهنگی، سینمایی، ورزشی و... کشورها را جذب می کنند.
طنز تلخ ماجرا اینجاست؛ آن چهره باید برای تأیید صلاحیت خودش مدارکی ارائه دهد. برای مثال در مورد بازیگران ایرانی مدارکی که ثابت کند فرد در جشنواره های سینمایی از جمله جشنواره فجر، خانه سینما و... تجلیل شده است، مدارکی هم از گفتگوی خودش با رسانه ها و نشریات مختلف ایران را باید ضمیمه کند.
اینها برای این است که ثابت شود به اندازه کافی مشهور است. بعد، طبق قوانین سخت گیرانه ای که از سال ۲۰۱۷ در نظر گرفته شده فرد باید گزارشی از عملکرد ۵ سال اخیر خود در شبکه های اجتماعی همسو با قوانین آمریکا ارائه دهد.
ترجمه این جمله روشن است؛ تأمین منافع آمریکا، مدح غرب و خودتحقیری. سپس متقاضی می تواند از این امکان که در قالب امتیاز! به او ارائه می شود و برای دریافت آن نه تنها از خود که از کشورش و مردم زادگاهش مایه بگذارد و تخریب کند.
ماجراهای غریبه ای در وطن!
حال غریبی است، علیه زادگاهت باش تا با ما باشی! حالا به خوبی روشن می شود که چرا برخی چهره ها که برای گرین کارت خود باید مدارک جشنواره فجر را ضمیمه کنند، آن را تحریم می کنند! روشن می شود چرا این همه بدگویی از کشور به بهانه حمایت از مردم رونق گرفته است؟ درد عمیقی است، فرد اینجا زاده و چهره می شود، هزینه شهرتش را ایران می پردازد و او در سودای ویزای ینگه دنیا به میهن، زادگاه و سرزمین مادری اش می تازد... حالا که همه چیز چنین روشن است؛ آیا ضرورت نیست که قوانین ویژه ای برای چهره های مشهور کشور در نظر گرفته شود تا سرباز و فرزند نامی کشور خودشان باشند تا اینکه سلبریتی غربی، خود باخته و غریبه ای در وطن؟!
منبع: فارس
🟡🔷🟡 کنایه صریح ایران به جزایر اختلافی ژاپن و روسیه
چرا ایران با "روسیه و سوریه" ارتباط دیپلماتیک دارد!؟
فرشاد مؤمنی، اقتصاددان و از چهرههای نزدیک به جریان چپ؛ اخیراً طی اظهاراتی که سایت جماران آنها را منتشر کرد، گفته است:
"در همین روزهای اخیر دیدید که کسانی که از سر نادانی دلخوش کرده بودند به مثلا پشتیبانی پوچ، توخالی، فریبکارانه، ظالمانه و استثماری چین و روسیه در ایران؛ دیدند که هر کدام از این کشورها که بوی پول بیشتر از جای دیگری به مشامشان رسید، تمام آن ماجراها و تعهدات قبلی با شما را زیر پا گذاشتند. در همین جلسه شنیدید و برای شما توضیح داده شد که روسها در قرارداد ترکمنچای با همه جنایت ها و زورگویی ها و استثمار قول داده بودند پشتیبان بقای قاجار باشند، با این حال هر بار که تحت این عنوان می شد آشوب جدیدی در ایران راه انداخت و به روی مردم اسلحه کشید، آنها این را بهانه کرده و به شهرهای ما حمله می کردند. اما هر بار که قرار بود وفای به عهد باشد و پردداخت هزینه و نشان دادن شرافت؛ از آنها خبری نبود. نه از روس ها و نه انگلیسیها. "[۳]
این اظهارات و طعنهها در حالی است که رئیس شورای راهبردی روابط خارجی کشورمان به تازگی در دیدار با سفیر ژاپن به جزایر اختلافی روسیه و ژاپن اشاره کرده و از این گفته است که دو کشور باید در این زمینه با یکدیگر گفتگو داشته باشند.
یک اتفاق ضد پیشرفت در ایران این است که ذهن برخی خواص و مراجع اجتماعی در منتهای دوری از واقعیتها قرار دارد و تحلیلهای آنها بعضا در رخدادی در گذشته توقف کرده است.
برای چنین افرادی؛ رابطه دیپلماتیک به این معنی است که هر کشوری که با ایران مراوده دارد باید بلافاصله از کاخ حکومتی خود اذان پخش کند و به کتاب مقدس سوگند یاد کند که در قبال ایران مرتکب هیچ اشتباهی نخواهد شد وگرنه استعمار و دشمن ملت ایران است!
و البته این قاعده هرگز شامل آمریکا نیست و یا اگر هم باشد بسیار رقیقتر است!
این افراد متوجه نیستند که رابطه دیپلماتیک به معنی کرنش و تعظیم و یکی شدن نیست. همانطور که به معنی صفر شدن دشمنی و اشتباه هم نیست.
ایران اسلامی با روسیه رابطه دارد همانطور که با سوریه و سایر کشورها در مراوده است.
با این تفاوت که روسیه در سطح بالاتری از قدرت و اقتصاد است و بخشی از منافع بزرگش نیز با هژمونی ایران اسلامی در یک راستا قرار گرفته است.
و از همین رو ایران با روسیه و کشورهای همترازی مثل چین روابط گستردهتری دارد.
اما آیا این روابط گستردهتر به معنی کرنش و یکی شدن است؟
آیا روابط ما با روسیه به این معنیست که روسها ممکن نیست علیه ما اشتباه کنند!؟
حتما اینگونه نیست و طعنه و کنایههای امثال مؤمنی (که تأکید میشود اغلب شامل آمریکا نمیشود!) گاهی به دلیل برداشت اشتباه این افراد از مفهوم روابط دیپلماتیک، معاهدات راهبردی و همسویی مقطعی یا دائمی منافع بین دو کشور است.
دقت شود که در صورت وقوع اشتباه بین دو کشوری که با یکدیگر روابط دیپلماتیک دارند؛ پاسخ و تلافی هرگز به این صورت نیست که مثلا سفیر کشور مقابل را اعدام کنند یا سفارتخانه آتش بزنند و یا روابط را قطع کنند!
بلکه در عرف دیپلماتیک؛ از این قبیل است که سفیر کشور مقابل را احضار میکنند، در سطح مقامات بلندپایه و از پشت تریبون اعتراض رسمی خود را اعلام میدارند و گاهی هم اقدام همسطح انجام میدهند.
و البته انتظار دانستن این قبیل بدیهیات از امثال آقای مؤمنی انتظار زیادی نبوده و نیست!
مثالهای تاریخی نیز در این زمینه بسیار است و یک مطالعه ساده در این مثالها به هر مخاطبی نشان میدهد که روابط دیپلماتیک چگونه مزاجی دارد و در هنگام اشتباه طرف مقابل چگونه باید برخورد کرد!؟
گفتنیست، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی کشورمان، روز دوشنبه گذشته با سفیر ژاپن دیدار کرد و بهترین راه برای حلوفصل اختلافات ارضی ژاپن و روسیه درباره چهار جزیره واقع در اقیانوس آرام را «مذاکره مستقیم بین دو کشور، به ویژه با توجه به شرایط کنونی و پرتنش منطقه شرق آسیا» دانست. [۴]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 سلسله مباحث *چرا اولیاء خدا تنها ماندند ؟*
🔹قسمت دوازدهم
🎙️ زمینه سازان انقلاب جهانی امام زمان عجل الله ( *#سیدعلیرضاحسینی* )
📖 چگونگی زمینه سازی ظهور امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف بر اساس آیات قرآن کریم
🕋 خداوند متعال در سوره مبارکه انفال آیه 53 میفرمایند : 👇
✴️ ذَٰالِکَ بأَنَّ اللهَ لَمیَکُ مُغَیِّراً نِعمَةً أَنعَمَهَا عَلَیٰ قَومٍ حَتَّیٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِم
🔶 خداوند بر آن نیست نعمتی را که به قومی عطا کرده است تغییر دهد مگر اینکه آن قوم آنچه را در خودشان است تغییر دهند.
📖 و یا در سوره رعد آیه11 خداوند اشاره فرموده است که👇👇
✨ إِنَّ اللهَ لَایُغَیِرّوا مَا بِقَومٍ حَتَّیٰ یُغَیِرّوا مَا بِأَنفُسِهِم
💢 خداوند( سرنوشت )هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر اینکه آن قوم آنچه را در خودشان است تغییر دهند.
💥 با تدبر در این آیات متوجه میشویم که
1️⃣ وجود مقدس امام عصر ارواحنا له الفداء نعمتی است برای کل عالم
2️⃣ به دلیل اعمال بد (گناهان) مردم خداوند این نعمت را تغییر داده 👈 امام از دسترس مردم خارج شده است (حَتَّیٰ یُغَیِرّوُا مَا بِأَنفُسِهِم )
3️⃣ خداوند این نعمت را به حالت اول برنمیگرداند مگر اینکه اعمال مردم اصلاح شود( مَا بِأَنفُسِهِم )
📜 با نگاه به یکی از نامه های امام زمان عج به مرحوم شیخ مفید (ره) متوجه میشویم حقیقت این آیات با فرمایشات حضرت در نامه مطابقت دارد
❇️ زیرا حضرت در آن نامه موانع ظهور را 👇
1️⃣ گناهان شیعیان
2️⃣ عدم همدلی آنان
3️⃣ عدم وفای به عهد مردم نسبت به امامت عنوان میفرمایند
🙏ان شاءالله خداوند متعال ما را از سربازان حضرتش قرار دهد.
🇮🇷 مدیر مجموعه فرهنگی مذهبی یاوران امام زمان(عج) #سیدعلیرضاحسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴شب دوم
حضور بیش از سی ملیت در حسینیه معلی
🔻چهارشنه ۲۸ تیرماه
🔹ساعت ۲۲:۳۰ شبکه سه سیما
🔹ساعت ۱ بامداد شبکه قرآن
بازپخش:
🔸ساعت ۱۵:۰۰ شبکه سه سیما
🔸ساعت ۱۳:۳۰ شبکه قرآن
@moallatv3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللّه 🏴
🗣 نوحه خوانی مرحوم کوثری در محضر امام خمینی رحمة الله
شکر خدا را که در پناه حسینیم / گیتی از این خوبتر پناه ندارد...