eitaa logo
اقتدار ولایی
814 دنبال‌کننده
15هزار عکس
21.5هزار ویدیو
249 فایل
مباحث سیاسی فرهنگی اجتماعی اقتصادی تاریخی ادبیات فارسی و تفسیر و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت صلوات الله علیهم اجمعین
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ پوپولیسم منجلابیست که هر ایدیولوژیی را به انحطاط می‌کشاند! تکلیف ما با رسانه های معاندِ «کاسبِ خون» و اصلاح‌طلبانِ «کاسبِ بحران» روشن است، اما چیزی که امروز برای ما مانند یک زنگ خطر است، سرایت محافظه‌کاری و پوپولیسم به جبهه‌‌ای است که اصطلاحا انقلابی و عدالت‌خواه نام دارد! در تعریف پوپولیسم یا همان عَوام‌گرایی مختصر بگویم آموزه و روشی سیاسی‌ست که از علایق مردم عامه در برابر گروه نخبه دفاع می‌کند، به عبارتی در عوام‌گرایی چیزی که اهمیت «حقیقت و درستی» و چیزی که اهمیت «نظر عوام» است، درواقع آدم های پوپولیست همواره با جریان شنا می‌کنند، خواه درست باشد، خواه غلط! عده‌ای می‌گویند اتفاقاً این دموکراسی است و درست است، نظر اکثریت بر اقلیت (هرچند اشتباه) ارجعیت دارد، ما میگوییم نه! اتفاقاً این غلط و در تضاد با عدالت است، اما چرا ؟ اول به این دلیل که در عوام‌گرایی حق و باطل کنار گذاشته می‌شود، تصور کنید نظر اکثریت جامعه، برتری سفید پوستان بر سیاه پوستان، یا مثلاً آزادی فروش مواد مخدر باشد، آیا باید تسلیم این نظر و این عرف غالب شد ؟ و اما دلیل دوم، آسیب پذیر و به بردگی کشیده شدن جامعه است، در چنین جامعه‌ای، قدرت همیشه دست کسانی است که رسانه را در اختیار دارند و افکار عمومی را کنترل می‌کنند، رسانه نیز همواره در دست چه کسانی است؟ ثروتمندان و سرمایه دارن! به این ترتیب شما در مواجهه با مسائل همواره باید هم نظر و پیاده نظام سرمایه‌داران باشید، چراکه افکار عمومی را آن‌ها هدایت می‌کنند. پس به نوعی پوپولیسم و رواج آن از ابزارها و حربه های سرمایه داری‌ست، به عبارتی پوپولیسم آفت هر جریانی است که مبنا دارد، آفتی که از ابتدای انقلاب به دامان جریانات سیاسی ایران افتاده و دارد از آن تغذیه می‌کند! به عنوان مثال کاری که پوپولیسم با اصولگرایان کرد، اواخر دهه ۷۰ ، عده‌ای که از سیاست های جناح راست زده شده و با اصلاح‌طلبان نیز اختلاف نظر داشتند، دست به ابتکاری زدند و گفتمان اصولگرایی را بنیان گذاشتند، گفتمانی که قرار بود بر محور اصول انقلاب اسلامی که عدالت‌خواهی، ولایت‌مداری، حمایت از مستضعفین، ایجاد جامعه و اقتصاد اسلامی و غیره باشد به پیش رود، اما در عمل هرچه جلوتر رفت به خاستگاه خود که همان جناح راست و رویکرد محافظه‌کارانه‌اش باشد گرایش پیدا کرد، تا جایی که اصولگرایانی که روزی به عنوان نیروهای ولایی و مخالف سرسخت آمریکا و سرمایه‌داری شناخته می‌شدند، خود برای مذاکره با آمریکا و پیاده کردن سیاست های غربگرایانه و تکنوکرات محور شروع به دست و پا زدن کردند. یا اصلاحاتی که از دل جریان چپ متولد شد چنان به گفتمان چپ پشت کرد که در حال حاضر برخی راستی از آن ها چپی ترند! ماجرای اخیر حجاب و مرحوم ثابت کرد، این بیماری به جریانات عدالت‌خواه و انقلابی نیز سرایت کرده! عدالت‌خواهی که خاستگاه‌اش، اندیشه های شهید بهشتی، طالقانی و امام (ره) است، امروز فقط از آن قسمتی بهره می‌برد که می‌تواند با آن به مخالفان سیاسی‌اش لگد بزند و نظر عموم را جلب کند، عدالتخواهی‌‌ امروز دفاع سرسختانه شهید بهشتی از حجاب، ولایت فقیه، جمهوری اسلامی و غیره را نمی‌بیند بلکه به طور گزینشی آن بخشی‌ را می‌بیند که مطابق میل‌اش است و می‌تواند از آن استفاده کند! از سرایت این بیماری باید ترسید، معیار انقلابی بودن، عدالتخواه بودن، انتخاب اسم برای گروه های سیاسی نیست بلکه عمل به اندیشه های انقلابی است، عدالت‌خواه واقعی، انقلابی واقعی کسی است که در بزنگاه ها درست زمانی که همه علیه حق قیام کرده‌اند می‌ایستد و از حق دفاع می‌کند، حتی اگر به ضررش باشد، خلاصه که بلند و رسا میگویم من به عدالتخواهی و انقلابی‌گری پوپولیستی کافرم!
روایت از عبدالله گنجی ماه رمضان1388- بعد از فتنه - در دیدار رمضانیه دانشجویان با رهبری، دانشجویی از وسط جمعیت بلند شد و با حرارت هرچه بیشتر گفت: آنچه در اتفاق افتاد، خیانت بود. رهبری بلافاصله پاسخ دادند که بالاتر از خیانت، آن یک جنایت بود و من شخصا موضوع را دنبال می‌کنم ، اما شمای جوان یادت نرود که مسئله کهریزک تابعی از مسئله اصلی است. مسئله اصلی را فراموش نکنید ... و پرسید می‌دانید مسئله اصلی چه بود؟ و خود پاسخ دادند مسئله اصلی این بود که از فردای انتخابات کاری کردند که به‌رغم مشارکت 85درصدی مردم، نظام جمهوری اسلامی نتوانست سرش را در مقابل چشم ملت‌های اسلامی بالا بگیرد.... یعنی برای فهم داستان کهریزک باید از این نقطه شروع کنی نه اینکه شما را در وسط داستان ایزوله کنند. در ، اصلی به‌نام پله دوم وجود دارد؛ یعنی داستان / اتفاق از اول تعریف نمی‌شود. به تعبیر بهتر کنش می‌شود ، اما واکنش به نحو دلخواه روایت می‌شود. فرض کنید کسی به‌صورت شما سیلی زد و شما هم او را هل دادید و به زمین خورد و دستش شکست. آنچه فردا منتشر می‌شود اینکه: فلانی دست فلانی را شکسته است ... ، و سیلی اول و اصل موضوع کلا پنهان می‌ماند یا پنهان می‌شود. روایت‌های امروز دشمن و برخی دوستانی که نام آنان را باید «اصحاب تردید» گذاشت، همین است. به این عبارت توجه کنید: «به دانشجویان دانشگاه شریف حمله شد!» گویی دانشجو خواب بود یا سر کلاس بوده یا یک تجمع آرام و منطقی داشته و عده‌ای دیوانه یا مشروب‌خور‌ و مست به آنان حمله کرده‌اند و تمام. آیا روایت واقعی این است؟ در تیرماه 1378 تیتر روزنامه‌های آتش‌‌بیار معرکه این بود: « تهران به خاک و خون کشیده شد»، «اعلام عزای عمومی مراجع تقلید برای شهدای کوی دانشگاه» و... حال آنکه در آن حوادث فقط یک افسر وظیفه نیروی انتظامی به‌نام عزت ابراهیم‌نژاد کشته شد ! و تمام. درباره حادثه می‌شنوید: «نمازگزاران زاهدانی به رگبار بسته شدند»! خب چرا جمعه‌های قبل به رگبار بسته نمی‌شدند؟ از مظلومیت‌های نظام جمهوری اسلامی همین موضوع است که داستان را از کمر آن روایت می‌کنند. مثلا در سال98 حجم عجیبی از خبر کشته‌شدن جوانی به‌نام در کرج منتشر شد اما کسی فیلم‌های اقدامات این جوان در روزهای قبل و انتشار پیام تسلیت ربع‌پهلوی توسط پدرش را ندید. در ماجرای اعدام گفتند جوان ورزشکار اعدام شد ! و گویی در خیابان قدم می‌زده است و به‌قید قرعه تصادفا اعدام شده ! اینجا قتل فردی صاحب زن و فرزند توسط او به‌عنوان پله اول پنهان ماند. خواص مورد اشاره سخنان دیروز رهبری که سراسیمه وارد میدان شدند و بیانیه و موضع اعلام کردند و مرگ خانم را قتل خواندند نیز روی پله دوم نشانده شدند. عمده روایت دشمن اینگونه است و داستان از خط شروع گفته نمی‌شود و اینگونه چهره‌ای خشن، سرکوبگر و بی‌منطق از نظام را معتبرسازی و می‌کنند. طبیعی است که نظامی که به روش انقلابی به حکومت برسد، دشمنان با‌انگیزه‌ای دارد. اما دشمنی که به اخلاق پایبند باشد نیز به‌نوبه خود ارزش و نعمتی است. فاسد‌الاخلاق‌ها هیچ چیزی برایشان مهم نیست و از هیچ چیز فروگذار نمی‌کنند. حالا می‌توان فهمید چرا مقام معظم رهبری برای مرحوم یدالله و – به‌عنوان کسانی که جمهوری اسلامی را قبول نداشتند– پیام تسلیم فرستادند. چون اپوزیسیونی بودند که اخلاق را فدای دشمنی نکردند. حالا از تجزیه‌طلب، منافق و قی‌شدگان ملت ایران در سال1357 تا صهیونیسم و غرب در یک جبهه آرایش گرفتند و اکنون که قیمت‌ها تاحدودی تثبیت شده است و فسادگران نیز کمرنگ شده‌اند دیگری را گشوده‌اند که تصاویر مخابره‌ای آن «دروغ» و «سرکوب» باشد. این هم بگذرد، اما هم باید درس گرفت و هم عبرت. * نیروهای مومن به انقلاب اسلامی نشان دادن دائمی پله اول است و این شدنی است.* ✅@EqtedareVelaeii🇮🇷