💎 فضيل عياض شاگردان زيادى را
تربيت كرد تا روزی شاگرد درس خوان
و جوانش به حال مرگ افتاد.
فضيل بالاى سرش آمد،
گفت: بگو : «لا اله الا الله»
گفت: هم نمی گويم و هم بيزارم
از اين چيزى كه تو می گويى.
فضيل گفت: قرآن بياوريد تا سوره مباركه «يس» را بخوانم، شايد گرهش باز شود.
💮 پيغمبر (ص) فرمودند:
✨لكلّ شىء قلب و قلب القرآن يس ✨
گفت: نخوان،
من از شنيدنش زجر می كشم و مرد.
استاد غرق در شگفتى شد.
خيلى پیگیر شد كه چه چيزى باعث شد كه اين شاگرد درس خوانده و با معرفت، هنگام مرگش به اين بلا دچار شد و بی دين مرد.
خيلى در فكر بود، تا يک شب
در عالم رؤيا ديد كه روز قيامت شده
و شاگردش را ديد كه در آتش است،
گفت:
چه شد كه وضع تو به اينجا كشيد؟
گفت: من دچار سه گناه بودم
و تا زمان مردنم ادامه داشت؛
🔻گناه اول: حسود بودم، هيچ نعمتى را براى ديگرى تحمل نداشتم ببينم.
🔻گناه دوم: من دو بهم زن بودم!
🔻و گناه سوم من:
سالى يكبار مشروب می خوردم.
اگر توبه كرده بودم،
به اين بلا دچار نمی شدم .
#داستان_آموزنده