eitaa logo
اقتدار ولایی
910 دنبال‌کننده
15هزار عکس
21.5هزار ویدیو
249 فایل
مباحث سیاسی فرهنگی اجتماعی اقتصادی تاریخی ادبیات فارسی و تفسیر و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت صلوات الله علیهم اجمعین
مشاهده در ایتا
دانلود
ترفندهای سیاسیون و لیست‌بندهای حرفه‌ای برای دلسرد شدن و کنار کشیدن نامزدهای جوان ۱. وانمود میکنند تنها مرجع تشخیص، آنها هستند و همگان باید منتظر صحنه گردانی آنها و تعیین تکلیف لیست آنها باشند‌. هیچ ابتکار عمل دیگری را برنمی‌تابند و از همان ابتدا سرکوب می‌کنند. ۲. به جوانان تازه به میدان آمده، با قاطعیت القا می‌کنند که شما رایی ندارید و باید لابی کنید که در لیست بروید. بدین ترتیب، آنها را ماه‌ها منتظر و مستاصل نگه می‌دارند تا نکند خودشان را مستقل معرفی و تبلیغ نمایند. دست آخر هم می‌گویند متاسفانه رای نداشتید و لذا در لیست قرار نگرفتید! ۳. دوگانه ابلهانه‌ی "صالح مقبول یا اصلح نامقبول؟" را سر زبان‌ها می‌اندازند. در حالی که هیییچ ردپایی از این دوگانه‌ی ضد انقلابی، در منویات امام و رهبری نمی‌توانند نشان دهند. ۴. به جوانانی که کمی سرسختی در مبارزه انتخاباتی از خود نشان دهند، قول فرماندار شدن یا بخشدار شدن می‌دهند و می‌گویند شما به درد حوزه اجرا می‌خورید و فعلا بروید رزومه جمع کنید. ۵. به نامزدهای جوانی که تا آخر در صحنه باقی مانده و کنار نکشیده‌اند، انگ وحدت‌شکن و خودرای و حرف گوش نکن می‌زنند و بعدش هم آنها را بایکوت می‌کنند و با استیلایی که بر ادارات و سازمان‌های منطقه دارند، مراقبت می‌کنند که مبادا نقشی به این افراد داده شود تا جای پای خود را برای دوره‌های بعدی باز کنند. و بدین ترتیب، گفتمان انقلاب، مغلوبه می‌شود و "میزان رای ملت است" تبدیل می‌شود به: "میزان، حضور در لیست است"‼️ @dr_izadkhah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥رئیس بانک مرکزی: "ما کاری به نرخ بازار غیررسمی و کانال‌ها نداریم؛ ارز کالاهای اساسی را با نرخ ۲۸۵۰۰ تومان تامین می‌کنیم و هرکس نیاز قانونی به ارز داشته باشد با نرخ مرکز مبادله به او می‌دهیم." 🔺 مسئله دقیقا همین است. اینکه دولت رییسی (مثل دولتهای گذشته) کاری به ریشه معضل دلار ندارد. ریشه دلارزدگی، هم ساختاری است و هم روانی و باید بصورت ساختاری-روانی درمان شود. با تکرار روش‌های مهندسی‌گونه‌ی بانک مرکزی حل نمی‌شود. همچنان‌که با رویکرد پاک کردن صورت مسئله یعنی حذف ارز ترجیحی (مورد تاکید کمیسیون اقتصادی مجلس!) هم حل نشده. 🔺 چگونه است که هنگام جراحی اقتصادی ِ حذف ارز ترجیحی، که به ضرر سفره مردم بود، برای کنترل روانی بازار، سران قوا به تعزیرات آزادباش دادند که به جان کسبه و اصناف بیفتد‌. اما در زمان التهابات مصنوعی بازار ارز، به هیچ وجه جلوی بازار غیررسمی و کانال‌های تلگرامی و پدیده مزخرف ارز فردایی گرفته نمی‌شود؟! یعنی کار سختی است که وزارت اطلاعات و بازرسی و تعزیرات و شعام و قوه قضاییه، از عهده‌اش برنمی‌آیند؟؟؟ ‌‌‌ @dr_izadkhah
-------‐------------------------------------------- چهارسال است در قبال پیگیری تغییر ریل برای درمان اساسی بیماری‌های اقتصاد کشور، همین پاسخ را در مجلس می‌شنویم. ما حرف از انقلاب اقتصادی میزنیم و دوستان، ما را به جلسه با دولتی‌ها و نهایتا سشنبه‌های نظارتی (یک برنامه‌ی دیداری شنیداری ِ وقت پرکن) حواله می‌دهند‌. این است که بارها گفته‌ام مجلس، شاگردشوفر دولت شده و نگذاشته‌اند به ریل‌گذاری مستقلی دست بزند. @dr_izadkhah
🔹 به عنوان اولین دبیر بخش اقتصادی دولت سایه (سال ۹۲-۹۳) اذعان می‌کنم در آن سال، حدود ۴۸ موضوع در قالب ۱۵ کارگروه طراحی شد و شمار زیادی از متخصصان و مدیران خبره در این موضوعات دعوت می‌شدند که اغلب آنها هم به جلسات می‌آمدند. حتی مدیران صنوف و کارآفرینان بخش خصوصی هم از این هم‌اندیشی‌ها استقبال کردند. هیچکس هم از موج که راه افتاده بود واهمه نداشت و وقتی وسعت نظر دکتر را می‌دیدند مشتاقانه به همکاری ادامه می‌دادند. @dr_izadkhah
وزن‌کشی سعید جلیلی ازنگاه اقتصاد سیاسی 🔹اقتصاد فقط بررسی تورم یا ترازنامه بانکها یا بودجه دولت نیست؛ اقتصاد یک جوهره مهم ونامشهود دارد بنام اقتصاد سیاسی. اقتصاد سیاسی به کنش صاحبان قدرت و گروه های اجتماعی در اقتصاد می پردازد؛ که در اتاقهای کارشناسان اقتصادیون مغفول است. 🔹امروز در اقتصاد ایران، بانکها یک نهاد صاحب قدرت هستند؛ شرکتهای بزرگ صادرکننده منابع طبیعی و مواد اولیه هم؛ سازمانهای عریض و طویل ذینفع در بخشهای اقتصادی هم؛ شبکه دلالی محصولات کشاورزی هم؛ و ... . از آن طرف، گروه های مختلف اجتماعی هم در اقتصاد کنشگرند: انجمن های کارآفرینان، جامعه کارگران، تشکلهای مهندسان، و ده ها گروه دیگر. 🔹رییس جمهور لازم نیست کارشناس اقتصادی به معنی فنی آن باشد (یعنی مثلاً نحوه محاسبه تورم را بلد باشد)؛ اما حتما باید درک و شناخت سیاسی از مسایل اقتصادی را دارا باشد. و الا سرش کلاه می رود. و الا صاحبان قدرت، با زبان کارشناسی، مسایل اصلی و فرعی را برایش تغییر میدهند. رییس جمهوری که خودش نتواند روایت درستی از جنبه سیاسی مسایل اقتصادی داشته باشد و صرفا گوش به دهان اقتصاد خوانده ها باشد، در محاصره بوروکراتهای اقتصادی گیر می افتد و صدای جامعه را نخواهد شنید. 🔴 جلیلی به دلیل تخصص و حرفه اش در حوزه سیاسی و نیز سابقه دولت سایه اش در بررسی چالش های چندوجهی اقتصاد، به نگرش اقتصاد سیاسی مسلط شده و لذا در پیچ و خم بوروکراسی حیله گر و گیج کننده، گیر نخواهد افتاد و همین هوشمندی سیاسی او در سایه عدالتخواهی اش، برای به میدان کشیدن جریانهای مردمی در اقتصاد، کمکش خواهد کرد. @dr_izadkhah
انتخابات ۱۴۰۳ و میدان مردم 1⃣ تحلیل انتخابات چهاردهمین دوره ریاست‌جمهوری، با ادبیات سیاسی، مزخرف است. چه وزن‌کشی اصولگرایی و اصلاح‌طلبی باشد، چه وحدت و اجماع و این خزعبلات. نه عمده رای ایجابی به جلیلی رای به اصولگرایی بود و نه عمده رای سلبی به پزشکیان رای به اصلاح‌طلبی. ترس مردم بیشتر موثر افتاد تا امید و آرزوی مردم. شکل جمهوریت مجدداً تثبیت شد. اما هدفگیری دولت جوان حزب‌الهی برای تحول در عدالت اجتماعی و پیشبرد شتابان پیشرفت اسلامی‌ایرانی شکست خورد. 2⃣ علت را از یک سو باید در میوه دادن کلان‌پروژه‌ی امنیتی "مهار حزب‌الهی‌ها" دانست که قدمتی سی ساله دارد و شرحش بماند بعد؛ و در سوی دوم، عدم کفایت داشته‌های جبهه فرهنگی انقلاب. که تاکنون آنچه بوده، ادبیات‌سازی و رسانه‌گستری و نهایتا لشگرکشی بوده اما بدون اتخاذ مقصد و مسیر سیاست‌ورزی (= حکمرانی) ِ مردمی! یعنی یک گفتمان‌سازی بی ارتباط با انگیزشها و عواطف و ادراکات جامعه. یعنی همانقدر که جریان استحاله با مردم روشنفکربازی کرده، جبهه فرهنگی انقلاب با مردم رسانه‌بازی کرده است و لاغیر! 3⃣ اکنون، شرایط نه از جنس ۷۶ است و نه ۹۲. یک تفاوت پررنگ امروز، وجود جماعت انبوهی از جوانان اهل فکر و قلم و رسانه و کنشگری است که بعضا تجربیات حکمرانی هم کسب کرده‌اند. یک نسل پرانرژی ِ بالغ و آماده به عملیات. این توده متحرک انبوه را نمی‌توان دوباره به غار کادرسازی برگرداند. دیگر نمی‌توان برایش قرارگاه‌های دهه نودی راه انداخت تا سرگرم سازمان‌بازی‌اش کرد. اگر فکری برای این سازه اجتماعی بزرگ نشود، تلفات و ریزشها و اعوجاج‌ها و انحرافهای زیادی درپی خواهد داشت. در یک دولت بی‌مبنا، بی‌برنامه و غرق در مسایل جاری هم جایی برای آنها نخواهد بود. 4⃣ تفاوت پررنگ دیگر، مشارکت غیرسیاسی مردم در این انتخابات است. نامزدی رییس جمهور شد که هیچ وعده و قولی نداد و هیچ تصویری از آینده دولتش در دست مردم نبود. جهت‌گیری دولتش مشخص نشد و بدنه نخبگانی درکی از نوع همکاری با دولتش نیافت. این یعنی اکثریت رای‌دهندگان، توقعی از این رای نداشته‌اند. این مشارکت غیرسیاسی، خطرناک است و اگر شرایط آینده بهبود نیابد، به سرعت به سرخوردگی و انکار حداکثری تبدیل خواهد شد. 5⃣ و اما برای آینده ...؟ هیچ راهی متصور نیست مگر یک راه و آن، هجرت به بطن جامعه و خود مردم. عزیمت برای زیست با مردم و در مردم. شکستن پوسته محافل و دورهمی‌ها و مناسبات ۲۰ساله‌ی رایج در جریان انقلاب. غور و غواصی در عمق جریان‌های توده‌ای جامعه. شکل‌دهی همیاری مردمی در عمل. عمل به عاملیت مردم. نه در نظر، گفتمان، رسانه، گردهمایی، و یا قرارگاه؛ بلکه در خود خود میدان. دولت سایه زحمتش را کشید. اکنون زمان "دولت میدان" است. جریانی که برای عاملیت مردم در میدان عزیمت کند. در گستره همه میدان‌ها. یک جهاد فراگیر برای رویش "حکمرانی مردمی" از کف جامعه به سمت حاکمیت. راهکارش تبدیل ذخیره انباشته از اندیشورزی و مطالبه‌گری و کنشگری و تلاش جهادی، به سوخت لازم برای تحرک‌بخشی به خود جامعه است. 6⃣ درباره همکار سابق و رییس‌جمهور جدید، جناب پزشکیان. ایشان خودش هم می‌داند که ریاست‌جمهوری‌اش ماحصل تلاش او و همراهانش نیست. ریشه در شکاف اجتماعی موجود دارد. به هر تقدیر، اگر راه ضدمردمی اسلاف اصلاحاتی‌اش را برود، مردم خیلی زودتر و قاطعانه‌تر از گذشته از او هم عبور خواهند کرد. خاتمی در بی‌مدیریتی رفوزه شد و روحانی در عدم جوانگرایی و هر دو در اشرافی‌گری. شاید پزشکیان به مدد آموزه‌های نهج‌البلاغه، محافظه‌کاری نکند و بدست جوانان دولتش، اشرافیت را با سماجت پس بزند. باید فعلا امیدوار باشیم. 7⃣ و نکته آخر ... فرمود: خرمشهرها در پیش است. درنیافتیم و برای خلق حماسه‌ها، عزیمت مردم را به بار ننشاندیم. دیر بجنبیم، کربلاها در پیش خواهد بود و حسین‌بن‌علی‌ها در راه مقتل خویش. مردم که به میدان بیایند، تهدیدها به فرصت تبدیل می‌شود. همچنان که حماسه جهادسازندگی، در زمانه بازرگان و بنی‌صدر به اوج خود رسید. رهزن این مسیر نورانی، حزب شدن حزب‌الهی‌ها، توسل به امکانات و اراده نهادها، ماندن در عرصه تک‌ساحتی رسانه‌ها، بسنده کردن به یافته‌های اندیشکده‌ها، و نهایتا ترس از درانداختن خود در بطن میدان‌ها است. هرجا ترسی هست باید گفت: بسم الله الرحمن الرحیم
انتخابات ۱۴۰۳ و میدان مردم 1⃣ تحلیل انتخابات چهاردهمین دوره ریاست ‌جمهوری، با ادبیات سیاسی، مزخرف است. چه وزن‌کشی اصولگرایی و اصلاح ‌طلبی باشد، چه وحدت و اجماع و این خزعبلات. نه عمده رای ایجابی به جلیلی رای به اصولگرایی بود و نه عمده رای سلبی به پزشکیان رای به اصلاح ‌طلبی. ترس مردم بیشتر موثر افتاد تا امید و آرزوی مردم. شکل جمهوریت مجدداً تثبیت شد. اما هدفگیری دولت جوان حزب‌الهی برای تحول در عدالت اجتماعی و پیشبرد شتابان پیشرفت اسلامی‌ایرانی شکست خورد. 2⃣ علت را از یک سو باید در میوه دادن کلان‌ پروژه‌ی امنیتی "مهار حزب‌الهی‌ها" دانست که قدمتی سی ساله دارد و شرحش بماند بعد؛ و در سوی دوم، عدم کفایت داشته‌های جبهه فرهنگی انقلاب. که تاکنون آنچه بوده، ادبیات‌ سازی و رسانه ‌گستری و نهایتا لشگرکشی بوده اما بدون اتخاذ مقصد و مسیر سیاست‌ورزی (= حکمرانی) ِ مردمی! یعنی یک گفتمان ‌سازی صرف، و بدون پیوست با انگیزشها و کنشها و نقش‌های پرشکوه جامعه. یعنی همانقدر که جریان غربزده با مردم روشنفکربازی کرده، جبهه فرهنگی انقلاب با مردم رسانه ‌بازی کرده است و لاغیر! 3⃣ اکنون، شرایط نه از جنس ۷۶ است و نه ۹۲. یک تفاوت پررنگ امروز، وجود جماعت انبوهی از جوانان اهل فکر و قلم و رسانه و کنشگری است که بعضا تجربیات حکمرانی هم کسب کرده‌اند. یک نسل پرانرژی ِ بالغ و آماده به عملیات. این توده متحرک انبوه را نمی‌توان دوباره به غار کادر سازی برگرداند. دیگر نمی‌توان برایش قرارگاه‌های دهه نودی راه انداخت تا سرگرم سازمان‌بازی‌اش کرد. اگر فکری برای این سازه اجتماعی بزرگ نشود، تلفات و ریزشها و اعوجاج‌ها و انحرافهای زیادی درپی خواهد داشت. در یک دولت بی‌مبنا، بی‌برنامه و غرق در مسایل جاری هم جایی برای آنها نخواهد بود. 4⃣ تفاوت پررنگ دیگر، مشارکت غیرسیاسی مردم در این انتخابات است. نامزدی رییس جمهور شد که هیچ وعده و قولی نداد و هیچ تصویری از آینده دولتش در دست مردم نبود. جهت‌گیری دولتش مشخص نشد و بدنه نخبگانی درکی از نوع همکاری با دولتش نیافت. این یعنی اکثریت رای‌ دهندگان، توقعی از این رای نداشته‌اند. این مشارکت غیرسیاسی، خطرناک است و اگر شرایط آینده بهبود نیابد، به سرعت به سرخوردگی و انکار حداکثری تبدیل خواهد شد. 5⃣ و اما برای آینده ...؟ هیچ راهی متصور نیست مگر یک راه و آن، هجرت به بطن جامعه و خود مردم. عزیمت برای زیست با مردم و در مردم. شکستن پوسته محافل و دورهمی‌ها و مناسبات ۲۰ساله‌ی رایج در جریان انقلاب. غور و غواصی در عمق جریان‌های توده‌ای جامعه. شکل ‌دهی همیاری مردمی در عمل. عینیت ‌بخشی به عاملیت مردم. نه در نظر، گفتمان، رسانه، گردهمایی، و یا قرارگاه؛ بلکه در خود خود میدان. دولت سایه زحمتش را کشید. اکنون زمان "دولت میدان" است. جریانی که برای عاملیت مردم در میدان عزیمت کند. در گستره همه میدان‌ها. یک جهاد فراگیر برای رویش "حکمرانی مردمی" از کف جامعه به سمت حاکمیت. راهکارش تبدیل ذخیره انباشته از اندیشه ورزی و مطالبه‌ گری و کنشگری و تلاش جهادی، به سوخت لازم برای تحرک‌ بخشی به خود جامعه است. 6⃣ درباره همکار سابق و رییس‌جمهور جدید، جناب پزشکیان. ایشان خودش هم می‌داند که ریاست‌ جمهوری‌اش ماحصل تلاش او و همراهانش نیست. ریشه در شکاف اجتماعی موجود دارد. به هر تقدیر، اگر راه ضدمردمی اسلاف اصلاحاتی‌اش را برود، مردم خیلی زودتر و قاطعانه‌تر از گذشته از او هم عبور خواهند کرد. خاتمی در بی‌مدیریتی رفوزه شد و روحانی در عدم جوانگرایی و هر دو در اشرافی‌گری. شاید پزشکیان به مدد آموزه‌های نهج‌البلاغه، محافظه‌ کاری نکند و بدست جوانان دولتش، اشرافیت را با سماجت پس بزند. باید فعلا امیدوار باشیم. 7⃣ و نکته آخر ... فرمود: خرمشهرها در پیش است. درنیافتیم و برای خلق حماسه‌ها، عزیمت مردم را به بار ننشاندیم. دیر بجنبیم، کربلاها در پیش خواهد بود و حسین ‌بن ‌علی‌ها در راه مقتل خویش. مردم که به میدان بیایند، تهدیدها به فرصت تبدیل می‌شود. همچنان که حماسه جهاد سازندگی، در زمانه بازرگان و بنی‌صدر به اوج خود رسید. رهزن این مسیر نورانی، حزب شدن حزب‌الهی‌ها، توسل به امکانات و اراده نهادها، ماندن در عرصه تک ‌ساحتی رسانه‌ها، بسنده کردن به یافته ‌های اندیشکده‌ها، و نهایتا ترس از درانداختن خود در بطن میدان‌ها است. هرجا ترسی هست باید گفت: بسم الله الرحمن الرحیم
رشد ۸ درصدی و اعتبارات دولتی 🔺جناب پزشکیان در دو دیدار اخیر با نمایندگان استانها، یک جمله واحد را تکرار فرمودند، به این مضمون: «برنامه من اجرای برنامه هفتم است؛ هر بخش آن را به مجلس می آورم اگر اعتباراتش تأمین شد که شد؛ اگر نه، می‌گویم قابل اجرا نیست و کنار می‌گذارم.» این منطق یعنی نشناختن مکانیزم توسعه درونزا و عدم شناخت و باور به اقتصاد مردمی. به این ترتیب از همین الان باید حدس بزنیم اجرای برنامه هفتم که روحش رشد ۸ درصدی و جهش در منابع و فعالیت‌ها است، از تحقق ۹ درصدی برنامه ششم هم جلوتر نرود! 🔺منطق توسل به اعتبارات دولت برای ایجاد رشد و توسعه، سالها در کشور تجربه شد و تحولی جز نفت فروشی و کارمند کردن نیروی جوان ملت و یاغی گری بانک‌ها و انباشت زیرساختهای ناموزون به ثمر نرساند. اگر منطق جریان نوآوری و میانبر در پیشرفت که غیروابسته به برنامه ریزی متمرکز دولت و فراتر از بودجه‌ی قطره‌چکانی و خارج از بروکراسی عقب‌مانده است درک نشود، مجلس در گفتمانِ اعتبار زده‌ی دولت آچمز و منفعل خواهد شد. @dr_izadkhah
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷️ عزیمت کنیم به میدان اقتصاد ✅برای معرفی و عرضه گفتمان مبتنی بر پیشرفت و معیشت رو به جلو و آرمانی به مردم، باید وارد گود اقتصاد شد. ✅باید پا را به میدان گذاشت و به مردم متوسل شد. قدرت مردم نوآوری و خود بنیادی است، آتش به اختیار بودن است. @dr_izadkhah
🔘 روز اول بررسی کابینه پیشنهادی دکتر پزشکیان در نوبت عصر، و بعد از اتمام زمان رسمی نطق های مخالفان و موافقان، اتفاق عجیبی رخ داد: تعریف و تمجید حدود ۱۵ نماینده به نیابت از رئیس جمهور و از زمان ایشان! ▪️تفسیر هیات رییسه از ماده ۲۰۴ آیین نامه که می‌گوید رئیس جمهور می‌تواند وقتش را به "کسانی دیگر" بدهد، تعمیم آن به "نمایندگان" بود. درحالی که برخی از پیشکسوتان مجلس معتقدند این شامل نمایندگان نمی‌شود. 🔺به هرحال این صحنه ی مجیزگویی احساسی، سابقه نداشت و به زعم بسیاری از نمایندگان مورد ایراد بود و جایگاه مجلس را درمقابل دولت کاهش داد. 🔵 اما نطق های انتقادی امروز نوبت صبح عملکرد دیروز را جبران کرد. نطق اقتصادی آقایان صمصامی و زنگنه که مستدل و با استناد به آمارها و مستندات و پرهیز از نگاه حزبی رخ داد، و نطق دکتر زارعی خطاب به دکتر پزشکیان که هشدار داد گرفتار سکولاریسم تشکیلاتی نشود و نطق برادران ظهوریان و ثابتی درباره حقایق برجام و فتف، نشان داد مجلس همچنان قائم به نماینده است و فضاسازی ها راه به جایی نخواهد برد. @dr_izadkhah
🔹 دانشگاه‌های ما سیاسی نشد؛ اما سیاست‌زده شد…تا دلتان بخواهد. 🔸علتش هم این بود که صحنه گردانان فکری و فرهنگی دانشگاه‌ها نخواستند دانشگاه و دانشجو سیاسی شود. دقیقاً عکس خواست رهبر انقلاب. البته این خواست از سوی مراجع بالادست هم هدایت می‌شد. ثمره‌اش بروز چنین تناقضات آشکاری است که امروز می‌بینیم. 🔺از دانشجوی مستقل آرمانخواه متفکر اهل مبارزه، می‌ترسند و می‌ترسانند. حالا چوبش را دانشگاه میخورد.