eitaa logo
عــــشق ممنـــوعه؛
6.9هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
888 ویدیو
7 فایل
بسم رب الحسنین علیهما السلام 💚 بعضی تجربه ها قشنگن، مثلِ دوست داشتنِ تــــــــــــــــــو...♥️🌿 رمان"عشق ممنوعه" به قلم:elsa هرگونه کپی برداری حتی با ذکر نام نویسنده حرام و پیگرد الهی دارد:") @ansar_tab تبلیغات خواستین👆
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋🕯🦋🕯🦋🕯 🕯🦋🕯🦋🕯 🦋🕯🦋🕯 🕯🦋🕯 🦋🕯 🕯 لبش را به نشانه ی ندانستن آویزان کرد و دست هایش را داخل جیب شلوارش برو برد. - کدوم بازی؟ چی میگی حالت خوبه؟ قدمی جلو رفتم. صدایم از حد معمول کمی بالاتر رفت - آره حالم خوبه. حالم خیلی خوبه عمو! اصلا بهتر از این نمی‌شم. ولی اگه نگی هدفت از این کارات چیه یهو از این رو به اون رو می شم. اونوقت کاری می کنم که ممکنه هر جفتمون پشیمون شیم. عواقبش هم هرچی باشه پای خودته. با خندیدن، بیشتر روی اعصابم رژه رفت. دستی به سر بی مویش کشید و گفت : چی می گی تو دختر؟ با اینکه ازت بعیده ولی فکر کنم یکم زیاده روی کردی! به سمتم قدم برداشت. - بیا، بیا برو تو یکی از این اتاقا یکم دراز بکش تا حالت بهتر شه. اصلا شما اینجا چی کار می کنین. تا خواست دستش را پشتم بگذارد خودم را عقب کشیدم و فریاد زدم. - به من دست نزن. حق نداری به من دست بزنی! جای سیاه بازی بگو جعبه کجاست؟ از عکس العملم کمی جا خورد و قدمی عقب رفت. اخمی روی صورتش نشاند، او هم جدی شد و صدایش را بالا برد. - این کارا چیه؟ چی می گی تو؟
5.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ع ▪️ برخی حوادث عجیب بعد از واقعه عاشورا از زبان عالم اهل سنت❗️ ▪️استاد
🚫ورود افراد زیر هجده سال ممنوع🚫 ✅برترین و با اعتبارترین کانال ایتا در حوزه‌ی مشکلات خصوصی آقایان، دیابت 🚧مشکلات زناشویی آقایان زمینه ساز 80% طلاق ها در ایران🚧 ⛔هشدار جدی برای تمام آقایان ایران⛔ برای شروع روند درمان سریعا فرم زیر را پر کنید تا مشاورین کلینیک باهاتون تماس بگیرند👇👇 https://formafzar.com/form/ztzhn https://formafzar.com/form/ztzhn آقایون برای درمان بیماری‌های زناشویی حتما لینک پایین را مشاهده نمایید 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2927100012Ceadaa8b11b
۴ نفر برید تا پارتِ بعدی... 🔥🙄🙊☝️
🦋🕯🦋🕯🦋🕯 🕯🦋🕯🦋🕯 🦋🕯🦋🕯 🕯🦋🕯 🦋🕯 🕯 - خودت رو به اون راه نزن عمو. خودت خسته نشدی از این موش و گربه بازی؟ اعتراف می کنم من جا زدم. می شنوی؟! من جا زدم. بریدم. خسته شدم. خودت هم خوب می دونی دارم درباره ی چی حرف می زنم. پس جای کش دادن این بازی مسخره بگو اون جعبه کجاست؟ کجا گذاشتیش؟ دست به کمر زد و سری به نشانه ی تاسف تکان داد. طوری تظاهر می کرد که انگار واقعا از چیزی خبر ندارد. - لا اله الا الله. دختر تو امشب یه چیزیت شده. کدوم جعبه؟ - حلال حروم سرت می شه؟ حق الناس چی؟ اون دنیا چه جوری می خوای تو چشای بابام نگاه کنی؟! اصلا تو کار خدا موندم! چه جوری دو تا برادر می تونن اینقدر با هم فرق داشته باشن؟! نفس عمیقی کشید و آرام گفت : آرامش، عمو، تو الان نمی دونم چی شده عصبی ای!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ میدونستین دیابت جزو ۵ عامل مرگ در ایران هست⚠️ 👆🏻 کلیپ بالا رو تا آخر ببین...👆🏻 ❗️خبری فوق العاده برای دیابتی ها❗️ 🌿 سلامتکده رضوان 🌿 09921642329 🚫اگر شما هم آرزوی دیدن قندخون پایین ۱۰۰ رو دارید و باور بهبود کاملتون سخته با ما همراه باشید ✅بهبود ریشه ای دیابت زیر نظر متخصص طب سنتی ( آقای رضائی ) 🌺فرم نوبت دهی درمانجو های عزیز دیابتی👇 https://formafzar.com/form/j1so2 https://formafzar.com/form/r2z54 👇🏻جهت مشاهده رضایتمندی های رضوان👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2155282838Ce896c34da2 https://eitaa.com/joinchat/2155282838Ce896c34da2
🦋🕯🦋🕯🦋🕯 🕯🦋🕯🦋🕯 🦋🕯🦋🕯 🕯🦋🕯 🦋🕯 🕯 بیا برو یکم استراحت کن، هروقت حالت بهتر شد می شینیم مفصل با هم حرف می زنیم. طوری سرش فریاد کشیدم که احساس کردم عملکرد تعدای از تار های صوتی ام مختل شد. - بس کن عمو! گفتم بگو اون کاغذ کجاست؟ اون جعبه لعنتی کجاست؟ او هم مانند من فریاد کشید : جعبه بی جعبه! جعبه خرد خاکشیر شد. کاغذ خاکستر شد رفت هوا. همه رو نیست و نابود کردم تموم شد رفت! خیالت راحت شد؟ با حیرت نگاهش کردم.حتی پلک هم نمی زدم. بعد از ان همه انکار توقع اعترافی بدان شکل را از جانبش نداشتم. او چه گفت؟ گفت نیست و نابودشان کرده؟ ناباور با صدایی که از ته چاه در می آمد، به سختی لب زدم. - تموم شد رفت؟ به همین راحتی؟ اما او همچنان صدایش را انداخته بود توی سرش. - آره، به همین راحتی، تموم شد رفت. داد بزن، فحش بده، گریه کن، جیغ بکش.خودتو همین وسط دو نیم کن. هر کاری می خوای بکن. ولی بدون چیزی که دنبالشی رو نه اینجا نه پایین نه بالا و نه هیچ جای دیگه پیدا نمی کنی. کلا هرچی تو فکرته رو بریز دور. دیگه هم پی این چیزا نباش، بچسب به زندگیت آرامش. پدرت رفت، خدا بیامرزتش. تو هم قرار نیست خودتو فدای اون کنی!
🛍خاص‌ترین کیفِ ویژه خانومای خوش سلیقه😍 ➖همه‌جاروگشتی اما هرچی‌ کیف‌ِقشنگ بوده گرون بوده و کیفای ارزونم یکی‌ازیکی بدتر بودنُ اصلا بهـت نمیومـدن؟😔🎨 💎کیفای‌دلبر اینجاکاملا باسلیقه و شکلُ جنسی که میخوای ساخته‌ میشنُ خیلیـم سبک و جمع‌جورنُ میتونی‌ باهاشون تیپ‌ِ موردعلاقـه‌اتُ بزنیُ عیـن‌ِمـاه‌بشـی😍🖼 🎁تـازه و کُلـی تخفیـفُ هدیه‌فوق‌العاده‌عالیَـم دارن زودبیا🤩👇 https://eitaa.com/joinchat/3384673095C58400c3ed4
🦋🕯🦋🕯🦋🕯 🕯🦋🕯🦋🕯 🦋🕯🦋🕯 🕯🦋🕯 🦋🕯 🕯 هیستریک خندیدم و گفتم : رو چه حساب ازم توقع داری باورت کنم هان؟! رو چه حساب آقای کمیل کاشفی؟! داری دروغ می گی! نعره کشید. - دروغ نمی گم! پدرت یه سری توقع بیجا ازت داشت. ولی دیگه نداره. دیگه همه چی تموم شد. دردت چیه دختر هان؟ الان شکر خدا همه چی داری، خونه ماشین، کارخونه، پول، مقام، عزت، خوشگلی. اونوقت کل زندگیت رو می خوای فدای چهار تا کاغذ پاره کنی؟ بابا برو به زندگیت برس! هرکی جای تو بود الان با پس انداز های باباش کل دنیا رو گشته بود. تا جوونی باید کیف کنی و خوش بگذرونی، باید تشکیل خانواده بدی، باید زندگی کنی. زندگی! معنیش رو می دونی؟ یکم سنت بره بالا دیگه برات تره هم خرد نمی کنن! بی عقلی کنی کل دار و ندارت به باد فنا رفته! کارخونه و کار و بار و همه چیت رو گذاشتی کنار افتادی پی کار آگاه بازی. بابا بسه دیگه . فکر کردی خبر ندارم؟ آمار کل کارات رو دارم آرامش خانم. دزدکی شرک کشیدنات توی باشگاهم، خونم، ویلام، جایی که می رم و میام! اگه کاری نکردم فقط واسه این بود که گذاشتم به پای سادگی و جوونیت. گذاشتم خودت به این نتیجه برسی که بابا تهش پوچه، هیچه! نه نامه ای درکار هست نه چیزی. وصیت بابای خدابیامرزتم که دست خودته. خودت ده ها بار زیر و روش کردی. هنوزم نمی خوای بیخیال شی؟ مات و مبهوت فقط نگاهش کردم. چقدر حرف هایش برام غیر قابل هضم بود! چقدر سخت بود بعد از مدتها کشمکش و رنج و عذاب کشیدن، آن حرف ها را شنیدن!
. ✅سه شرط برای کسب درآمد در تابستان 📲گوشی ساده 🌐داشتن اینترنت 📥نصب برنامه اینشات ‼️می دونســتید با برنامــه اینشـــــــات وفقط یک گوشی ساده می تونید فیلم وعکس طراحی واِدیت کنید و به درآمد 30میلیون درماه برسید؟ بیا داخل کانال زیرو سنجــاق رو ببین،که چطورصفرتاصد اینشات رو بهت یاد میده تا بتونی به درآمد برسی😉 https://eitaa.com/joinchat/388891306C5daa43548d
🦋🕯🦋🕯🦋🕯 🕯🦋🕯🦋🕯 🦋🕯🦋🕯 🕯🦋🕯 🦋🕯 🕯 چقدر دردناک بود رسیدن به ته خط! ته خطی که منتهی می شود به بن بست! ای کاش حد اقل نهایتش پرتگاه بود. خودم را رها می کردم و خلاص می شدم از آن وضعیت. فرو می رفتم در سکوت مطلق، در آرامش، در خلا! در گلویم یک چیز قلمبه بالا و پایین می شد. یک چیز به بزرگی سیب سرخ! نه پایین می رفت، نه بالا می آمد. لب لرزانم را گزیدم. چشمانم را بستم و چندین بار نفس عمیق کشیدم. احساس کردم دنیا دارد دور سرم چرخ می زند. دستم را به دسته ی مبل گرفتم تا زمین نخورم. دلم نمی خواست زمین خوردنم را ببینند دلم نمی خواست شکستم را ببینند. هنوز باور نداشتم حرف هایش را. هنوز امید داشتم که همه اش کذب است و بس! به سختی ارتعاش صدایم را کنترل کردم و گفتم: بگو حرفات دروغه عمو! بگو اون جعبه و برگه توش هنوز دستته! تک خنده ای کرد و گفت : دختر دارم می گم نه جعبه ای در کاره نه نامه ای. دود شد رفت هوا. اگرم باور نداری، من این مجوز رو بهت می دم که هر جای این خونه رو که خواستی بگردی، باشگاه رو بگردی، کلا هرجا که من تا همین امروز که از خدا عمر گرفتم اونجا پا گذاشتم رو بری بگردی