#adjective #unit25 #level1
regular [ˈrɛɡjʊlə] adj.
If something is regular, it happens often and in equal amounts of time.
→ Our regular lunch time is around noon.
مرتب ، منظم ، باقاعده ، معین
اگر چیزی regular باشد، اغلب و در فواصل زمانی مساوی اتفاق میافتد.
→ زمان ناهار منظم ما حدود ظهر است.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit25 #level1
sign [sʌɪn] n.
A sign is a notice giving information, directions, a warning, etc.
→ The sign indicated that today would be a bad day.
نشانه ، علامت، تابلو
یک sign اعلانیه ای است که اطلاعات، دستورالعملها، هشدارها و غیره را ارائه میدهد.
→ علامت نشان میداد که امروز روز بدی خواهد بود.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
گروه چت و رفع اشکال
eitaa.com/joinchat/4007067660C53e1dcc71d
اصطلاحات ، پادکست ، داستان صوتی
تقویت مهارت شنیداری، گفتاری 👇
🌺 @English_House
#noun #unit25 #level1
tip [tɪp] n.
A tip is a pointed end of something.
→ The tip of his pen was very sharp.
نوک ، سر
یک tip انتهای تیز چیزی است.
→ نوک قلم او بسیار تیز بود.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit25 #level1
tradition [trəˈdɪʃ(ə)n] n.
A tradition is something people have been doing for a long time.
→ Marriage is a tradition all over the world.
سنت ، رسم
یک tradition چیزی است که مردم برای مدت طولانی انجام میدهند.
→ ازدواج سنتی در سراسر جهان است.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit25 #level1
trash [traʃ] n.
Trash is waste material or unwanted or worthless things.
→ Please take out the trash; it smells bad.
زباله ، تفاله ، آشغال
کلمه trash مواد زائد یا چیزهای ناخواسته یا بیارزش است.
→ لطفاً آشغال را بیرون ببرید؛ بوی بدی میدهد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#adjective #unit25 #level1
wide [wʌɪd] adj.
If something is wide, it is large from side to side.
→ The door was as wide as my arms.
وسیع ، عریض ، پهن ، فراخ
اگر چیزی wide باشد، از یک طرف به طرف دیگر بزرگ است.
→ در به اندازه بازوهای من پهن بود.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#short_story #unit25 #level1
داستان کوتاه
Joe’s Pond
Joe made the world a better place. He got the idea to do that at school. He watched a video there. It was about a factory. This factory produced a lot of trash and put it in a river. The trash and water were a bad mix. People populated the area by the river and drank its water. This made them sick. Many of them needed medicine and made regular visits to doctors.
But the video wasn’t all bad news. It showed ways to pick up trash and why it’s important to do this.
حوضچه جو
جو دنیا را به مکان بهتری تبدیل کرد. او ایده انجام این کار را در مدرسه به دست آورد. او در آنجا یک ویدیو تماشا کرد. این ویدیو در مورد یک کارخانه بود. این کارخانه مقدار زیادی زباله تولید میکرد و آنها را در رودخانه میانداخت. مخلوط زباله و آب ترکیب بدی بود. مردم در منطقهای در اطراف رودخانه ساکن بودند و از آب آن مینوشیدند. این باعث بیماری آنها میشد. بسیاری از آنها به دارو نیاز داشتند و به طور منظم به پزشکان مراجعه میکردند.
اما ویدیو همه بدیها را شامل نمیشد. این ویدیو راههایی را برای جمعآوری زباله و اهمیت انجام این کار نشان میداد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
It said people can make a difference to their environment. The video’s important features made Joe associate trash with hurting people.
One day Joe walked through a park. He recognized some of the problems from the video. One instance of these problems was the trash in the pond. It was full of plastic cups. There was too much trash. Joe didn’t want it to hurt anyone.
He told his grandfather about the park. His grandfather said, “You know, it’s a tradition in our family to help people. That’s why we give food to poor people. Maybe you can help people by cleaning the park.”
ویدیو گفت که مردم میتوانند در محیط زیست خود تفاوت ایجاد کنند. ویژگیهای مهم ویدیو جو را به این فکر انداخت که زباله با آسیب رساندن به مردم مرتبط است.
یک روز جو در یک پارک قدم میزد. او برخی از مشکلات را که در ویدیو دیده بود، تشخیص داد. یک مورد از این مشکلات، زبالهها در حوضچه بود. آن پر از لیوانهای پلاستیکی بود. زبالهها بیش از حد بود. جو نمیخواست آن به کسی آسیب برساند.
او درباره پارک با پدربزرگش صحبت کرد. پدربزرگش گفت: «میدانی، در خانواده ما سنتی وجود دارد که به مردم کمک کنیم. به همین دلیل است که ما به فقرا غذا میدهیم. شاید بتوانی با تمیز کردن پارک به مردم کمک کنی.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸