#short_story #unit25 #level2 داستان کوتاه The Criminal A man had been in jail because he stole things. The criminal never felt bad. One day, he escaped and ran into the woods. He found a cabin with a fence. The cabin was very neat. Inside, the criminal found a bowl of fruit, a bottle of milk, and a dozen eggs. He ate the fruit and drank the milk. But the eggs smelled funny, so he put them in the trash bin. Soon, he heard the sound of a vehicle’s motor. An old man came in and saw the criminal. The old man yelled, “Why are you in my house?” The criminal lied, “I am a policeman.” مجرم مردی به خاطر سرقت اجناسی در زندان بود. این مجرم هرگز احساس بدی نداشت. روزی، او فرار کرد و به داخل جنگل دوید. او یک کلبه دارای حصار پیدا کرد. کلبه بسیار مرتب بود. داخل کلبه، مجرم یک کاسه میوه، یک بطری شیر و دوازده تا تخم مرغ پیدا کرد. او میوه ها را خورد و شیر را نوشید. اما تخم مرغ ها بوی عجیبی می دادند، بنابراین او آن ها را در سطل زباله انداخت. به زودی، او صدای موتور یک وسیله نقلیه را شنید. یک پیرمرد وارد شد و مجرم را دید. پیرمرد فریاد زد: «چرا تو در خانه من هستی؟» مجرم دروغ گفت: «من یک پلیس هستم.» ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸

☘ In the name of Allah ☘ #درس_بیست_پنجم #unit25 level3

circulate ( v. ) #verb #unit25 #level3 به گردش درآوردن، گردش کردن ➖➖➖➖➖➖➖➖ consequent ( adj. ) #adjective #unit25 #level3 متعاقب، ناشی از، در نتیجه، برآیند 🌸 @Essential_English_Words 🌸

derive ( v. ) #verb #unit25 #level3 مشتق شدن، ناشی شدن از ➖➖➖➖➖➖➖➖ drown ( v. ) #verb #unit25 #level3 غرق شدن، غرق کردن 🌸 @Essential_English_Words 🌸

dynasty ( n. ) #noun #unit25 #level3 خاندان، خانواده، دودمان ➖➖➖➖➖➖➖➖ fraction ( n. ) #noun #unit25 #level3 بخش، قسمت 🌸 @Essential_English_Words 🌸

frost ( n. ) #noun #unit25 #level3 شبنم، سرما ریزه ➖➖➖➖➖➖➖➖ illusion ( n. ) #noun #unit25 #level3 توهم، خیال 🌸 @Essential_English_Words 🌸

invade ( v. ) #verb #unit25 #level3 تجاوز کردن، حمله کردن، هجوم بردن ➖➖➖➖➖➖➖➖ lieutenant ( n. ) #noun #unit25 #level3 ستوان 🌸 @Essential_English_Words 🌸

marine ( adj. ) #adjective #unit25 #level3 دریایی، وابسته به دریانوردی ➖➖➖➖➖➖➖➖ merit ( n. ) #noun #unit25 #level3 شایستگی، لیاقت، استحقاق 🌸 @Essential_English_Words 🌸

navy ( n. ) #noun #unit25 #level3 نیروی دریایی، ناوگان ➖➖➖➖➖➖➖➖ polar ( adj. ) #adjective #unit25 #level3 قطبی، وابسته به قطب شمال و جنوب 🌸 @Essential_English_Words 🌸

ray ( n. ) #noun #unit25 #level3 اشعه، پرتو، تشعشع ➖➖➖➖➖➖➖➖ resign ( v. ) #verb #unit25 #level3 استعفا دادن از، کناره گرفتن 🌸 @Essential_English_Words 🌸

suicide ( n. ) #noun #unit25 #level3 خودکشی ➖➖➖➖➖➖➖➖ tremble ( v. ) #verb #unit25 #level3 لرزیدن، لرزاندن 🌸 @Essential_English_Words 🌸

underlying ( adj. ) #adjective #unit25 #level3 نهفته، نهانی، در زیر قرار گرفته ➖➖➖➖➖➖➖➖ via ( prep. ) #preposotion #unit25 #level3 از طریق، به وسیله، توسط 🌸 @Essential_English_Words 🌸