eitaa logo
🇮🇷Essential English Words🇮🇷
3.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
118 ویدیو
14 فایل
🙊Stop Talking, Start Walking🏃‍♀️🏃 🦋 ادمین👈🏽 @soft88 ⁦♥️⁩روزی۵ #صلوات به نیت سلامتی و ظهور امام زمان ⛔️کپی و نشر مطالب به هر شکل حرام⛔️ 🙂اصطلاحات و پادکست🙃 @English_House گروه چت انگلیسی eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
مشاهده در ایتا
دانلود
intelligence [ɪnˈtelədʒəns] n. Intelligence is the ability to learn and understand things. → Because of his high intelligence, he finished school early. هوش، فهم، زکاوت، زیرکی کلمه intelligence توانایی یادگیری و درک چیزهاست. → به دلیل هوش بالایش، زودتر از موعد مدرسه را تمام کرد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
nowadays [ˈnaʊədeɪz] adv. If something happens nowadays, it happens at the present time. → In the past people walked everywhere. Nowadays, they use cars. این روزها، امروزه اگر چیزی nowadays اتفاق بیفتد، در زمان حال اتفاق می‌افتد. → در گذشته مردم همه جا پیاده می‌رفتند. امروزه، از ماشین استفاده می‌کنند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
obtain [əbˈteɪn] v. To obtain is to get something you want or need. → After I passed the test, I obtained my driver’s license. به دست آوردن، گرفتن کلمه obtain به معنی گرفتن چیزی است که می‌خواهید یا نیاز دارید. → پس از اینکه آزمون را گذراندم، گواهینامه رانندگی خود را گرفتم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
religious [rɪˈlɪdʒəs] adj. When something is religious, it has to do with religion. → The holy man spoke about religious topics. مذهبی، دینی، مربوط به دین و مذهب وقتی چیزی religious باشد، با دین ارتباط دارد. → مرد روحانی در مورد موضوعات مذهبی صحبت کرد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
romantic [roʊˈmæntɪk] adj. When something is romantic, it has to do with love. → The young couple went to see a romantic movie. رومانتیک، وابسته به عشق و عشق بازی، شاعرانه، عاشقانه وقتی چیزی romantic باشد، با عشق ارتباط دارد. → زوج جوان رفتند تا یک فیلم عاشقانه ببینند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
shell [ʃel] n. A shell is a hard covering that protects the body of some sea creatures. → There were many pretty shells on the beach. صدف، پوسته، قشر یک shell پوششی سخت است که از بدن برخی از موجودات دریایی محافظت می‌کند. → در ساحل صدف‌های زیبای زیادی وجود داشت. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
shore [ʃɔːr] n. A shore is the edge of a large body of water. → All of the boats were floating near the shore. ساحل، کنار دریا، کرانه یک shore کناره ی یک آبگیر بزرگ است. → همه قایق‌ها در نزدیکی ساحل شناور بودند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
wheel [wi:l] n. A wheel is a round thing on a vehicle that turns when it moves. → A car has four wheels. چرخ یک wheel چیزی گرد روی وسیله‌نقلیه است که هنگام حرکت می‌چرخد. → یک ماشین چهار چرخ دارد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
@Essential_English_Wordsgrave...wheel.mp3
زمان: حجم: 613K
تمام ده‌ لغت 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج 🌹
گروه چت و رفع اشکال eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d اصطلاحات ، پادکست 👇 🌺 @English_House
داستان کوتاه Osiris and the Nile Long ago, Osiris was the king of Egypt, and Isis was the queen. They ruled the fertile land by the Nile River. They had great intelligence, and they shared their abstract ideas with everyone. Osiris taught the Egyptians how to make wheels and furniture. Isis taught them how to make things from clay and cloth. The people thought they deserved a gift. So they built Osiris and Isis a pyramid. Everyone loved Osiris except his brother, Set. Set wanted to be king. Osiris made his annual trip around Egypt and led religious events. The villages gave him beautiful shells and colorful feathers as gifts. اویریس و نیل در زمان‌های بسیار دور، اویریس پادشاه مصر بود و ایزیس ملکه بود. آن‌ها بر سرزمین حاصلخیزی که در کنار رود نیل قرار داشت، حکومت می‌کردند. آن‌ها هوش زیادی داشتند و ایده‌های انتزاعی خود را با همه به اشتراک می‌گذاشتند. اویریس به مصریان آموخت که چگونه چرخ و اسباب اثاثیه منزل بسازند. ایزیس به آن‌ها آموخت که چگونه از خاک رس و پارچه چیزهایی بسازند. مردم فکر می‌کردند که آن‌ها شایسته یک هدیه هستند. بنابراین، آن‌ها برای اویریس و ایزیس یک هرم ساختند. همه اویریس را دوست داشتند به جز برادرش، ست. ست می‌خواست پادشاه شود. اویریس سفر سالانه خود را به دور مصر انجام داد و مراسم مذهبی را رهبری میکرد. روستاها به او صدف‌های زیبا و پرهای رنگارنگ را به عنوان هدیه می‌دادند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
When Osiris returned, Set brought a beautiful wooden box from behind a curtain. “If someone fits inside this box, I will give it to him or her,” Set said. Osiris got in it. It was an ideal fit! Suddenly, Set closed the box and threw it into the river. “Now I will be king!” Set said. The box washed up on a foreign shore after a flood. Isis brought his body home and obtained a grave for him in Egypt. The Egyptian gods thought Isis had done something very romantic. Because of her love, the gods made him the god of the underworld. Osiris returned every spring to help the farmers. Even nowadays, people say Osiris keeps their crops alive. وقتی اویریس بازگشت، ست یک جعبه چوبی زیبا را از پشت یک پرده آورد. ست گفت «اگر کسی در این جعبه جا شود، آن را به او می‌دهم». اویریس داخل آن رفت. این یک تناسب ایده‌آل بود! ناگهان، ست جعبه را بست و آن را به رودخانه انداخت. ست گفت «حالا من پادشاه خواهم شد!» جعبه بعد از یک سیل به ساحلی دور افتاد. ایزیس جسد او را به خانه آورد و برای او در مصر قبری به تهیه کرد. خدایان مصری فکر می‌کردند که ایزیس کار بسیار عاشقانه ای انجام داده است. به خاطر عشق او، خدایان او را خدای دنیای زیرین کردند. اویریس هر بهار برای کمک به کشاورزان باز می‌گشت. حتی امروزه نیز مردم می‌گویند که اویریس محصولاتشان را زنده نگه می‌دارد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸