He put his hands in his pockets. “I can’t find my wallet!” he said. “I can’t pay the fare!”
Peter said, “Maybe I’ll give you a temporary loan. You can borrow ten dollars and a quarter from me.”
The man was embarrassed, saying, “I was mean to you, but now I want to help you. I founded this bank. I want to give you one thousand dollars.”
That much money was like a treasure to Peter. The man urged him to take the money, but he didn’t.
“You’re an honest person,” the man said. “I assumed you would take it. I want you to work for me.”
The next day, Peter started his job at the bank. He was happy to be done with his former job.
او دستهایش را در جیبهایش برد. او گفت. «کیف پولم را پیدا نمیکنم!» «من نمیتوانم کرایه را پرداخت کنم!»
پیتر گفت: «شاید من به تو یک وام موقت بدهم. تو میتوانی ده دلار و بیست و پنج سنت از من قرض بگیری.»
مرد شرمنده شد و گفت: «من با تو بد رفتاری کردم، اما حالا میخواهم به تو کمک کنم. من این بانک را تأسیس کردم. من میخواهم به تو هزار دلار بدهم.»
این همه پول برای پیتر مثل یک گنج بود. مرد اصرار داشت که او پول را بگیرد، اما او نگرفت.
مرد گفت تو آدم صادقی هستی». «من فکر می کردم که تو آن را میگیری. من میخواهم که برای من کار کنی.»
روز بعد، پیتر کارش را در بانک شروع کرد. او خوشحال بود که از شغل قبلیاش خلاص شده است.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
@Essential_English_WordsThe_Taxi_Driver.mp3
زمان:
حجم:
712.2K
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج 🌹
پایان درس ۳۰✔️
🔄 میانبر به ابتدای درس ۳۰ سطح ۲
eitaa.com/Essential_English_Words/6440
🔄 میانبر به دروس سطح ۱
eitaa.com/Essential_English_Words/4875
گروه چت و رفع اشکال
eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
اصطلاحات ، پادکست 👇
🌺 @English_House
10.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
Condolences on anniversary of the martyrdom of holy Fatima
🏴🏴🏴🏴
آجرک الله یا بقیه الله
التماس دعا🏴
🌸 @Essential_English_Words 🌸
22.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰افشاگری
🔰نقشه کرونا
✅ این فیلم نقشه الیت (نخبگان حاکم) برای ماه های آینده در ارتباط با کرونا را افشاگری میکند. (دکتر بوتار)
✳️ منبع:
🌐 Telegram: Payghaff
🆔 Dna_Matrix_Hackers 2750
⏱ 20210118
——————————
Make sure watch to the end and ♻️Share
🏡 @English_House 🏡
arise [əˈraɪz] v. #verb
To arise is to happen.
→ Difficulties arose with his computer because it was old.
برخاستن، به وجود آمدن، رخ دادن
کلمه arise به معنای رخ دادن است.
→ مشکلاتی برای کامپیوتر او پیش آمد چون قدیمی بود.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#noun #unit1 #level3
benefactor [ˈbenəfӕktər] n.
A benefactor is a person who gives money to help someone.
→ The student’s benefactor gave him money to spend on his studies.
خیر، بانی خیر، نیکوکار
کسی که برای کمک به کسی پول میدهد.
نیکوکار (نسبت به) دانشجو به او پول داد تا صرف تحصیلاتش کند.
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit1 #level3
blacksmith [ˈblæksmɪθ] n.
A blacksmith is a person who makes things out of metal.
→ The blacksmith pounded the piece of metal until it was flat.
آهنگر
کسی که با فلز چیزهایی میسازد.
آهنگر تکه فلز را کوبید تا صاف شد.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
charitable [ˈtʃærətəbəl] adj. #adjective
When someone is charitable, they help people who are in need.
→ My sister was charitable enough to help me buy my first house.
سخاوتمند، دستگیر (از مستمندان)، خیر، (مؤسسه) خیریه
وقتی کسی «خیّر» است، به افرادی که در تنگدستی هستند کمک میکند.
خواهر من به اندازه کافی خیّر بود که به من در خرید اولین خانهام کمک کند.
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit1 #level3
chimney [ˈtʃɪmnɪ] n.
A chimney is a tall pipe used to carry smoke out of a building.
→ The cat was on the roof sitting next to the chimney.
دودکش
لوله بلندی که برای خروج دود از ساختمان استفاده میشود.
گربه روی پشت بام کنار دودکش نشسته بود.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
compensate [ˈkɒmpənseɪt] v. #verb #unit1 #level3
To compensate is to pay someone for the time they spent doing something.
→ Her boss compensated her for the extra work she did last week.
جبران کردن، غرامت دادن، تاوان دادن، تلافی کردن
یعنی پول دادن به کسی برای زمانی که صرف کاری کرده است.
رئیسش برای او برای کار اضافهای که هفته قبل انجام داده بود، جبران کرد.
🌸 @Essential_English_Words 🌸