eitaa logo
🇮🇷Essential English Words🇮🇷
3.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
118 ویدیو
14 فایل
🙊Stop Talking, Start Walking🏃‍♀️🏃 🦋 ادمین👈🏽 @soft88 ⁦♥️⁩روزی۵ #صلوات به نیت سلامتی و ظهور امام زمان ⛔️کپی و نشر مطالب به هر شکل حرام⛔️ 🙂اصطلاحات و پادکست🙃 @English_House گروه چت انگلیسی eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
مشاهده در ایتا
دانلود
spread [sprɛd] v. To spread is to move quickly to more places. → I like to spread butter on my toast. پخش کردن، پهن کردن کلمه spread به معنی حرکت سریع به مکان‌های بیشتری است. → من دوست دارم کره را روی نان تستم پخش کنم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 http://eitaa.com/joinchat/2154889218C7ebc5e87cd 🌸
stroll [strəʊl] v. To stroll means to walk slowly and calmly. → My dog and I strolled through the park today. قدم زدن، سلانه سلانه راه رفتن، یواش یواش راه رفتن کلمه stroll به معنی قدم زدن به آهستگی و به آرامی است. → من و سگم امروز در پارک قدم زدیم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 http://eitaa.com/joinchat/2154889218C7ebc5e87cd 🌸
village [ˈvɪlɪdʒ] n. A village is a very small town. → There are only a few houses in my village. دهکده، روستا یک village یک شهر بسیار کوچک است. → در دهکده‌ام فقط چند خانه وجود دارد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 http://eitaa.com/joinchat/2154889218C7ebc5e87cd 🌸
پایان لغات درس۴ ✅
داستان کوتاه 👇 short story unit4 evel1
The Dog’s Bell John’s dog was a bad dog. He bit people frequently. John had great concern about this. It was not an appropriate way for a dog to behave. His friends in the village always expected the dog to bite them. The news about John’s dog spread through the village. None of the people wanted to go to John’s house. John tried to instruct the dog to behave, but it never worked. He tried to be patient and teach the dog to be calm. That also didn’t work. John didn’t want to punish the dog. “How will I stop my dog’s bad habit?” John asked himself. زنگوله سگ سگ جان یک سگ بد بود. او مردم را مکرراً گاز می گرفت. جان نگرانی زیادی درباره این موضوع داشت. این رفتار برای یک سگ مناسب نبود. دوستانش در روستا همیشه انتظار داشتند که سگ او آن‌ها را گاز بگیرد. خبر رفتار سگ جان در روستا پخش شد. هیچ‌کدام از مردم نمی‌خواستند به خانه جان بروند. جان سعی کرد سگ را آموزش دهد تا رفتارش را تغییر دهد، اما اصلا موثر واقع نشد. او تلاش کرد صبور باشد و به سگ یاد دهد آرام باشد. آن هم جواب نداد. جان نمی‌خواست سگ را مجازات کند. جان از خود پرسید: «چگونه می‌توانم از عادت بد سگم جلوگیری کنم؟» continue👇 ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 http://eitaa.com/joinchat/2154889218C7ebc5e87cd 🌸
John’s friend came to talk to him about the issue. During their important meeting, his friend said, “The people in the village asked me to represent them. We want your dog to stop this habit. Why don’t you put a bell around the dog’s neck? This way, we would hear your dog coming down the street.” John thought this was a great idea. Now, people could stay away from the dog. It would not be able to bite anyone anymore. The dog liked the bell, too. People looked at him when they heard his bell. This made the dog very content. He liked the song the bell played when he walked. دوست جان به او سر زد تا درباره این مسئله با او صحبت کند. در طول جلسه مهم آن‌ها، دوستش گفت: «مردم روستا از من خواستند که نماینده آن‌ها باشم. ما می‌خواهیم سگت این عادت را متوقف کند. چرا یک زنگوله دور گردن سگت نمی‌گذاری؟ به این ترتیب، ما صدای سگت را می‌شنویم که در خیابان راه می‌رود.» جان فکر کرد این ایده عالی‌ای است. حالا، مردم می‌توانستند از سگ دوری کنند. دیگر نمی‌توانست هیچ‌کس را گاز بگیرد. سگ هم زنگوله را دوست داشت. مردم به او نگاه می‌کردند وقتی صدای زنگوله‌اش را می‌شنیدند. این موضوع سگ را بسیار خوشحال می‌کرد. او عاشق آهنگی بود که زنگوله در حین راه رفتنش می‌زد. continue 👇 ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 http://eitaa.com/joinchat/2154889218C7ebc5e87cd 🌸
One day, John’s dog strolled through the village and met some other dogs. He expected them to want a bell like his. But they laughed at his bell. They said the bell made people avoid him. John’s dog shook his head. “No, they look at me because they like the bell.” The other dogs said, “You have the wrong idea of what makes you popular. Of course they like your bell. It tells them where you are so they can avoid you. You aren’t able to bite them anymore!” You see, being popular isn’t something positive when it’s for the wrong reason. روزی، سگ جان در روستا قدم می‌زد و با سگ‌های دیگری مواجه شد. او انتظار داشت آن‌ها هم بخواهند زنگوله‌ای مثل او داشته باشند. اما آن‌ها به زنگوله‌اش خندیدند. گفتند زنگوله باعث می‌شود مردم از او دوری کنند. سگ جان سرش را تکان داد. «نه، آن‌ها به من نگاه می‌کنند چون زنگوله را دوست دارند.» سگ‌های دیگر گفتند: «ایده اشتباهی از آنچه تو را محبوب می کند داری. البته که زنگوله‌ات را دوست دارند. این زنگوله به آن‌ها می‌گوید کجا هستی تا بتوانند از تو دوری کنند. دیگر نمی‌توانی آن‌ها را گاز بگیری!» می‌بینید، محبوبیت زمانی که به دلیل اشتباهی باشد، چیز مثبتی نیست. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 http://eitaa.com/joinchat/2154889218C7ebc5e87cd 🌸