She got better and was able to leave the hospital a month later.
I have had a long career as a nurse. I have met many patients. However, I have never met another girl like Katy. Even after she got well, she still came to the hospital. She played various games with the young patients. She read many books to the older patients. Katy’s kind heart helped her get better so quickly. She is a hero to me and everyone else at the hospital.
او بهبود یافت و یک ماه بعد توانست بیمارستان را ترک کند.
من یک حرفه طولانی به عنوان پرستار داشتهام. من با بسیاری از بیماران مواجه شدهام. با این حال، من هرگز دختری مثل کیتی را ملاقات نکردهام. حتی بعد از اینکه او بهبود یافت، او همچنان به بیمارستان میآمد. او بازیهای مختلفی را با بیماران جوان انجام میداد. او کتابهای زیادی را برای بیماران مسنتر میخواند. قلب مهربان کیتی به او کمک کرد تا به سرعت بهبود یابد. او یک قهرمان برای من و هر کس دیگری در بیمارستان است.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
پایان درس ۲۱ ✔️
🔄 میانبر به ابتدای درس ۲۱
eitaa.com/Essential_English_Words/3648
گروه چت و رفع اشکال
eitaa.com/joinchat/4007067660C53e1dcc71d
کانال اصطلاحات و نکات کاربردی
تقویت مهارت شنیداری، گفتاری
@English_House
#adjective #unit22 #level1
actual [ˈaktʃʊəl] adj.
Actual means that something is real or true.
→ This is the actual sword that the King owned, not a fake one.
واقعی ، حقیقی
کلمه actual به این معنی است که چیزی واقعی یا درست است.
→ این شمشیر واقعی ای است که پادشاه داشت، نه یکی جعلی.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit22 #level1
amaze [əˈmeɪz] v.
To amaze someone is to surprise them very much.
→ The news in the paper amazed Jack.
متحیر ساختن ، متعجب ساختن ، مبهوت کردن، حیرتزده کردن
کلمه amaze کسی به معنی به شدت غافلگیر کردن او است.
→ اخبار روزنامه جک را حیرتزده کرد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit22 #level1
charge [tʃɑːdʒ] n.
A charge is the price to pay for something.
→ The charge for the shirts was $15.00.
هزینه ، قیمت ، بها
یک charge قیمتی است که برای چیزی باید پرداخت شود.
→ هزینه پیراهنها ۱۵ دلار بود.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit22 #level1
comfort [ˈkʌmfət] v.
To comfort someone means to make them feel better.
→ I wanted to comfort my friend after I heard the bad news.
دلداری دادن ، تسلی دادن، آرامش دادن
کلمه comfort به کسی به معنی این است که احساس بهتری به او بدهید.
→ من میخواستم بعد از شنیدن اخبار بد، دوستم را دلداری دهم.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit22 #level1
contact [kənˈtakt] v.
To contact someone is to speak or write to them.
→ I contacted Sue about my party.
تماس گرفتن با ، ارتباط برقرار کردن با
کلمه contact با کسی به معنی صحبت کردن با یا نوشتن به او است.
→ من در مورد مهمانیام با سو تماس گرفتم.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit22 #level1
customer [ˈkʌstəmə] n.
A customer is a person who buys something at a store.
→ The customer put a few items in a bag.
مشتری
یک customer شخصی است که در فروشگاه چیزی میخرد.
→ مشتری چند کالا را در کیسه قرار داد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸