eitaa logo
🇮🇷Essential English Words🇮🇷
3.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
126 ویدیو
14 فایل
🙊Stop Talking, Start Walking🏃‍♀️🏃 🦋 ادمین👈🏽 @soft88 ⁦♥️⁩روزی۵ #صلوات به نیت سلامتی و ظهور امام زمان ⛔️کپی و نشر مطالب به هر شکل حرام⛔️ 🙂اصطلاحات و پادکست🙃 @English_House گروه چت انگلیسی eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
مشاهده در ایتا
دانلود
پایان درس ۲۴ ✔️ 🔄 میانبر به ابتدای درس ۲۴ eitaa.com/Essential_English_Words/4085 گروه چت و رفع اشکال eitaa.com/joinchat/4007067660C53e1dcc71d اصطلاحات ، پادکست ، داستان صوتی تقویت مهارت شنیداری، گفتاری 👇 🌺 @English_House
☘ In the name of Allah ☘ درس بیست و پنجم
associate [əˈsəʊʃɪət] v. To associate means to connect something with a person or thing. → Most people associate birthday parties with having fun. مرتبط کردن ، همراهی کردن، پیوند دادن کلمه associate به معنی اتصال چیزی به شخص یا چیزی است. → اکثر مردم جشن تولدها را با خوش گذرانی مرتبط می دانند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
environment [ɪnˈvʌɪrənm(ə)nt] n. The environment is the place where people work or live. → Keeping our environment clean is important to our health. محیط ، اطراف ، دور و بر کلمه environment جایی است که مردم در آن کار یا زندگی می‌کنند. → تمیز نگه داشتن محیط ما برای سلامتی ما مهم است. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
factory [ˈfakt(ə)ri] n. A factory is a building where things are made or put together. → We have only one factory in our town. کارخانه یک factory ساختمانی است که در آن چیزها ساخته یا سرهم‌بندی می‌شوند. → ما فقط یک کارخانه در شهرمان داریم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
feature [ˈfiːtʃə] n. A feature is an important part of something. → The cell phone has many features. ویژگی ، خصوصیات ، خاصیت یک feature بخش مهمی از چیزی است. → تلفن همراه ویژگی‌های زیادی دارد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
instance [ˈɪnst(ə)ns] n. An instance is an example of something. → I have never experienced an instance of hate. Have you? نمونه ، مثال یک instance مثالی از چیزی است. → من هرگز نمونه‌ای از نفرت را تجربه نکرده‌ام. شما تجربه کرده‌اید؟ ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
involve [ɪnˈvɒlv] v. To involve means to be actively taking part in something. → The whole family was involved in playing the game. درگیر کردن (شدن) , مشغول کردن (شدن) ، سر و کار داشتن، شامل شدن کلمه involve به معنی فعالانه در چیزی شرکت کردن است. → خانواده کامل در بازی شرکت داشتند (درگیر این بازی بودند). ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
medicine [ˈmɛdɪsɪn] n. Medicine is something you take to feel better or treat an illness. → The doctor gave me medicine for my cold. دارو ، دوا کلمه medicine چیزی است که شما برای بهبود یافتن یا درمان بیماری می‌گیرید. → دکتر برای سرماخوردگی‌ام دارو داد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸