eitaa logo
🇮🇷Essential English Words🇮🇷
3.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
126 ویدیو
14 فایل
🙊Stop Talking, Start Walking🏃‍♀️🏃 🦋 ادمین👈🏽 @soft88 ⁦♥️⁩روزی۵ #صلوات به نیت سلامتی و ظهور امام زمان ⛔️کپی و نشر مطالب به هر شکل حرام⛔️ 🙂اصطلاحات و پادکست🙃 @English_House گروه چت انگلیسی eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
مشاهده در ایتا
دانلود
involve [ɪnˈvɒlv] v. To involve means to be actively taking part in something. → The whole family was involved in playing the game. درگیر کردن (شدن) , مشغول کردن (شدن) ، سر و کار داشتن، شامل شدن کلمه involve به معنی فعالانه در چیزی شرکت کردن است. → خانواده کامل در بازی شرکت داشتند (درگیر این بازی بودند). ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
medicine [ˈmɛdɪsɪn] n. Medicine is something you take to feel better or treat an illness. → The doctor gave me medicine for my cold. دارو ، دوا کلمه medicine چیزی است که شما برای بهبود یافتن یا درمان بیماری می‌گیرید. → دکتر برای سرماخوردگی‌ام دارو داد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
mix [mɪks] n. A mix is different things put together. → The green mix we made in science class spilled onto the table. مخلوط یک mix چیزهای مختلفی است که با هم ترکیب می‌شوند. → مخلوط سبزی که در کلاس علوم ساختیم روی میز ریخت. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫 The twelfth Imam part 3 Language : Farsi ✔️ English subtitle ✔️ دوازدهمین امام حتماً ببینید👌 🌱 part 2 eitaa.com/Essential_English_Words/4145 🌸 @Essential_English_Words 🌺 @English_House
organize [ˈɔːɡ(ə)nʌɪz] v. To organize is to plan or get ready for an event. → Make a list to help you organize the things you need. سازمان دادن ، سامان دادن ، سازماندهی کردن , ترتیب دادن کلمه organize به معنی برنامه‌ریزی یا آماده شدن برای یک رویداد است. → لیستی درست کنید تا به شما در سازماندهی چیزهایی که نیاز دارید کمک کند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
period [ˈpɪərɪəd] n. A period is an amount of time when something happens. → In one period in Europe, there were many knights. دوره ، مدت ، مرحله ، عصر یک period مدت زمانی است که در آن چیزی اتفاق می‌افتد. → در یک دوره در اروپا، شوالیه‌های زیادی وجود داشت. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
populate [ˈpɒpjʊleɪt] v. If people populate an area, they live there. → Billions of people populate the Earth. ساکن شدن ، دارای جمعیت کردن ، اشغال کردن، جمعیت‌گستری کردن اگر مردم یک منطقه را populate کنند، در آنجا زندگی می‌کنند. → میلیاردها نفر در زمین ساکن هستند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
produce [prəˈdjuːs] v. To produce something is to make or grow it. → This tree produces apples every year. تولید کردن ، ساختن ، عمل آوردن کلمه produce چیزی به معنی ساختن یا رشد دادن آن است. → این درخت هر سال سیب تولید می‌کند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸