eitaa logo
🇮🇷Essential English Words🇮🇷
3.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
126 ویدیو
14 فایل
🙊Stop Talking, Start Walking🏃‍♀️🏃 🦋 ادمین👈🏽 @soft88 ⁦♥️⁩روزی۵ #صلوات به نیت سلامتی و ظهور امام زمان ⛔️کپی و نشر مطالب به هر شکل حرام⛔️ 🙂اصطلاحات و پادکست🙃 @English_House گروه چت انگلیسی eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
مشاهده در ایتا
دانلود
scream [skriːm] v. To scream means to make a loud noise with your mouth. → The girl saw a spider and screamed. جیغ زدن ، فریاد زدن کلمه scream به معنی ایجاد صدای بلند با دهان است. → دختر عنکبوتی را دید و جیغ زد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
sensitive [ˈsensɪtɪv] adj. When someone or something is sensitive, they are easily hurt. → My teeth are sensitive to cold things. حساس ، نفوذپذیر هنگامی که کسی یا چیزی sensitive است، به راحتی آسیب می‌بیند. → دندان‌هایم به چیزهای سرد حساس هستند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
shade [ʃeɪd] n. The shade is a dark area that something makes when it blocks the sun. → It was hot outside, so the boy sat in the shade of a tree. سایه کلمه shade ناحیه تاریکی است که چیزی هنگام مسدود کردن نور خورشید ایجاد می‌کند. → بیرون گرم بود، بنابراین پسر در سایه درختی نشست. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
گروه چت و رفع اشکال eitaa.com/joinchat/4007067660C53e1dcc71d
هدایت شده از 🇮🇷English House🇮🇷
💢 1⃣ از انجایی که میدونید تنها پیام رسان فعال و متصل هست حتما ایتا رو به دوستان خود معرفی کنید 2⃣ حالا که دسترسی به گوگل ندارید، می‌تونید از ایرانی پارسی‌جو استفاده کنید! موتور جستجوگر پارسی جو : http://parsijoo.ir 🏡 @English_House 🏡
supplement [ˈsʌpləmənt] v. To supplement something is to add something else to it in a good way. → He supplements his diet with fresh fruits. ضمیمه کردن ، تکمیل کردن کلمه supplement چیزی به معنی به صورت خوبی چیز دیگری به آن اضافه کردن است. → او رژیم غذایی خود را با میوه‌های تازه تکمیل می‌کند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
terror [ˈterər] n. When someone feels terror, they are scared. → I felt a sense of terror when the tiger chased me. ترس، وحشت هنگامی که کسی احساس terror می‌کند، ترسیده است. → من هنگامی که ببر دنبالم کرد، حس وحشتی احساس کردم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
threat [θret] n. A threat is something bad that might happen. → Due to the dark clouds, there was a threat of a bad storm. تهدید یک threat اتفاق بدی است که ممکن است رخ دهد. → به دلیل ابرهای تیره، تهدیدی برای یک طوفان بد وجود داشت. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
victim [ˈvɪktɪm] n. A victim is a person that had something bad happen to them. → I was a victim of a robbery. قربانی یک victim فردی است که اتفاق بدی برای او رخ داده است. → من قربانی یک سرقت بودم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸