There was a division of the people, and one group fought against another group to see which would govern the kingdom. There was disorder in the kingdom. Bartelby ran away. He saw much fighting and destruction. Many people had nothing to eat; Bartelby decided to aid them. He would help them get food. But how?
Bartelby went to the capital to find an answer. There, he met a man named Gilliam.
مردم به دو گروه تقسیم شدند و یک گروه در برابر گروه دیگر برای تعیین اینکه کدام یک بر پادشاهی حکومت کند، جنگیدند. در قلمرو پادشاهی بینظمی حکمفرما بود. بارتلبی فرار کرد. او جنگیدن و ویرانی زیادی را دید. بسیاری از مردم چیزی برای خوردن نداشتند؛ بارتلبی تصمیم گرفت به آنها کمک کند. او تصمیم گرفت به آنها در تهیه غذا کمک کند. اما چگونه؟
بارتلبی به پایتخت رفت تا پاسخی بیابد. در آنجا، او با مردی به نام گیلیام ملاقات کرد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
A group of men attempted to hurt Gilliam. Bartelby defended him. Then, he gave Gilliam some food to relieve his hunger. After that, the two became friends. They took food from the rich and gave it to the poor.
Soon, other people cooperated with them. Working together anabled them to take more food, but they only took food from people who had plenty, and they always gave it to those who had none. Because of this, Bartleby gained a reputation across the kingdom. Even today, many people admire him for helping the poor.
گروهی از مردان تلاش کردند تا به گیلیام آسیب برسانند. بارتلبی از او دفاع کرد. سپس، او به گیلیام مقداری غذا داد تا گرسنگی او را کاهش دهد. بعد از آن، این دو دوست شدند. آنها غذا را از ثروتمندان میگرفتند و به فقرا میدادند.
به زودی، دیگران نیز با آنها همکاری کردند. کار گروهی به آنها اجازه میداد تا غذای بیشتری را به دست آورند، اما آنها تنها از افرادی که غذای بیشتر از نیازشان داشتند، غذا میگرفتند و همیشه آن را به کسانی که هیچ چیزی نداشتند میدادند. به همین دلیل، بارتلبی در سراسر پادشاهی شهرت یافت. حتی امروز نیز بسیاری از مردم او را به خاطر کمک به فقرا تحسین میکنند.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
پایان درس ۹✔️
🔄 میانبر به ابتدای درس ۹ سطح ۲
eitaa.com/Essential_English_Words/5382
🔄 میانبر به دروس سطح ۱
eitaa.com/Essential_English_Words/4875
گروه چت و رفع اشکال
eitaa.com/joinchat/4007067660C53e1dcc71d
اصطلاحات ، پادکست ، داستان صوتی
تقویت مهارت شنیداری، گفتاری 👇
🌺 @English_House
#22Bahman
Today is Bahman 22nd, the anniversary of Islamic Revolution of Iran victory. We go on demonstration and celebrate this day.
🏡 @English_House 🏡
#noun #unit10 #level2
citizen [ˈsɪtəzən] n.
A citizen is someone who lives in a certain town or city.
→ Carlos was born in Spain. He is a Spanish citizen.
شهروند ، تبعه یک کشور
یک citizen کسی است که در یک شهرک یا شهری خاص زندگی میکند.
→ کارلوس در اسپانیا متولد شده است. او یک شهروند اسپانیایی است.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit10 #level2
council [ˈkaunsəl] n.
A council is a group of people who run a city or town.
→ The council met to discuss the new laws for the city.
شورا ، انجمن ، مجلس
یک council گروهی از افراد است که شهرک یا شهری را اداره میکنند.
→ شورا برای بحث در مورد قوانین جدید شهر گرد هم آمدند.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit10 #level2
declare [dɪˈklɛər] v.
To declare is to say something officially.
→ I declared my love for him.
اظهار داشتن ، اعلام کردن ، گفتن، ابراز کردن
کلمه declare به معنی گفتن رسمی چیزی است.
→ من عشق خود را به او ابراز کردم.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#adjective #unit10 #level2
enormous [ɪˈnɔːrməs] adj.
When people or things are enormous, they are very large.
→ My dog looks enormous next to yours.
عظیم ، بزرگ ، عظیم الجثه ، از حد معمول بزرگ تر یا بیشتر یا رفیع تر
وقتی افراد یا اشیا enormous هستند، بسیار بزرگ هستند.
→ سگ من در کنار سگ تو عظیم الجثه به نظر میرسد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸