eitaa logo
🇮🇷Essential English Words🇮🇷
3.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
126 ویدیو
14 فایل
🙊Stop Talking, Start Walking🏃‍♀️🏃 🦋 ادمین👈🏽 @soft88 ⁦♥️⁩روزی۵ #صلوات به نیت سلامتی و ظهور امام زمان ⛔️کپی و نشر مطالب به هر شکل حرام⛔️ 🙂اصطلاحات و پادکست🙃 @English_House گروه چت انگلیسی eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
مشاهده در ایتا
دانلود
council [ˈkaunsəl] n. A council is a group of people who run a city or town. → The council met to discuss the new laws for the city. شورا ، انجمن ، مجلس یک council گروهی از افراد است که شهرک یا شهری را اداره می‌کنند. → شورا برای بحث در مورد قوانین جدید شهر گرد هم آمدند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
declare [dɪˈklɛər] v. To declare is to say something officially. → I declared my love for him. اظهار داشتن ، اعلام کردن ، گفتن، ابراز کردن کلمه declare به معنی گفتن رسمی چیزی است. → من عشق خود را به او ابراز کردم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
enormous [ɪˈnɔːrməs] adj. When people or things are enormous, they are very large. → My dog looks enormous next to yours. عظیم ، بزرگ ، عظیم الجثه ، از حد معمول بزرگ تر یا بیشتر یا رفیع تر وقتی افراد یا اشیا enormous هستند، بسیار بزرگ هستند. → سگ من در کنار سگ تو عظیم الجثه به نظر می‌رسد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
5.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
Happy mother's day to all mothers of my homeland🌺🌺🌺🌺 God bless all of them Wish all long life🌺 🌸 @Essential_English_Words 🌸
extraordinary [ikˈstroːrdənəri] adj. When someone or something are extraordinary, they are amazing. → The fireman who rescued the girl was extraordinary. خارق‌العاده ، شگفت آور ، غیرعادی، فوق‌العاده وقتی کسی یا چیزی extraordinary است، شگفت‌انگیز است. → آتش‌نشانی که دختر را نجات داد شگفت آور بود. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
fog [fo(:)g] n. Fog is a thick cloud that is near the ground or water. → I did not want to drive in the thick fog. مه کلمه fog ابری ضخیم است که نزدیک زمین یا آب قرار دارد. → من نمی‌خواستم در مه غلیظ رانندگی کنم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
funeral [ˈfjuːnərəl] n. A funeral is a ceremony that takes place after a person dies. → They had a funeral for the soldier who died during the war. مراسم خاکسپاری ، مراسم تشییع جنازه ، مراسم دفن، مراسم تدفین یک funeral مراسمی است که پس از مرگ فردی برگزار می‌شود. → آنها برای سربازی که در جنگ کشته شد، مراسم تدفین برگزار کردند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
giant [ˈdʒaɪənt] adj. When people or things are giant, they are very big. → The giant truck got in my way. غول آسا ، عظیم الجثه ، بسیار بزرگ، غول‌پیکر وقتی افراد یا اشیا giant هستند، بسیار بزرگ هستند. → کامیون غول‌پیکر راه من را بست (سر راهم قرار گرفت). ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸