#verb #unit11 #level2
interfere [ˌɪntəˈfɪər] v.
To interfere is to cause problems and keep something from happening.
→ My little sister always interferes when I’m trying to study.
دخالت کردن ، فضولی کردن، مداخله کردن
کلمه interfere به معنی ایجاد مشکلات و جلوگیری از اتفاق افتادن چیزی است.
→ خواهر کوچکم همیشه وقتی که سعی میکنم مطالعه کنم، فضولی میکند.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#adverb #unit11 #level2
lightly [ˈlaɪtlɪ] adv.
To do something lightly is to not push very hard.
→ Draw lightly so you do not tear your paper.
به آرامی ، با ظرافت ، به نرمی
انجام دادن چیزی lightly به معنی فشار نیاوردن زیاد است.
→ به آرامی بکشید (طراحی کنید) تا کاغذتان پاره نشود.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit11 #level2
principal [ˈprɪnsəpəl] n.
A principal is a person in charge of a school.
→ My school’s principal can be very strict with the rules.
مدیر مدرسه ، مدیر ، رئیس
یک principal کسی است که مسئول مدرسه است.
→ مدیر مدرسهام میتواند در اجرای قوانین بسیار سختگیر باشد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit11 #level2
row [rou] n.
A row is a line of things.
→ James put all of his toy soldiers into neat rows.
ردیف ، رج
یک row به مجموعهای از اشیاء در یک خط گفته میشود.
→ جیمز تمام سربازان اسباببازی خود را در ردیفهای مرتب قرار داد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
2.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوستی خاله خرسه
Kiss of death
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit11 #level2
shelf [ʃelf] n.
A shelf is a place on a wall where you put things.
→ I keep my clothes on a shelf in my closet.
تاقچه ، قفسه ، هر چیز تاقچه مانند
یک shelf جایی در دیوار است که چیزها را روی آن میگذارید.
→ من لباسهایم را روی قفسهای در کمد خود نگه میدارم.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit11 #level2
spite [spaɪt] n.
If you do something out of spite, you want to be mean.
→ He snuck into his sister’s room and stole her bag out of spite.
بغض ، کینه ، بدخواهی ، بر سر لج
اگر کاری را از روی spite انجام دهید، میخواهید بد باشید.
→ او دزدکی به اتاق خواهرش رفت و کیف او را از روی کینه دزدید.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#adjective #unit11 #level2
super [ˈsuːpər] adj.
Super means really good.
→ My dad said I did a super Job cleaning the house.
فوق العاده ، عالی ، بسیار خوب ، ممتاز
کلمه super به معنی واقعاً خوب است.
→ پدرم گفت که من کار فوقالعادهای در تمیز کردن خانه انجام دادم.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸