#noun #unit13 #level2
billion [ˈbɪljən] n.
A billion is a very large number: 1,000,000,000.
→ There are billions of stars in outer space.
میلیارد
یک billion یک عدد بسیار بزرگ است: 1,000,000,000.
→ در فضای بیرونی میلیاردها ستاره وجود دارد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit13 #level2
carve [kɑːrv] v.
To carve means to cut into something.
→ My father usually carves the turkey for Thanksgiving.
بریدن ، باریکه باریکه بریدن با کارد ، قاچ کردن
معانی دیگر : حک کردن ، کنده کاری کردن، تراشیدن
کلمه carve به معنی برش دادن یا جدا کردن بخشی از یک ماده یا شی است.
→ پدرم معمولاً برای روز شکرگزاری بوقلمون را قطعه قطعه می کند.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit13 #level2
consult [kənˈsʌlt] v.
To consult someone means to ask them for help.
→ I will consult my accountant to find a way to pay for my bills.
مشورت کردن ، مشورت گرفتن
معانی دیگر : جستجو کردن
کلمه consult با کسی به معنی درخواست کمک از آن‌ها است.
→ من برای پیدا کردن راهی برای پرداخت قبوضم، با حسابدارم مشورت خواهم کرد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit13 #level2
emergency [ɪˈməːrdʒənsɪ] n.
An emergency is a time when someone needs help right away.
→ There is a huge fire in my house! This is an emergency!
بحران ، فوریت ، حالت اضطراری
یک emergency زمانی است که کسی فورا به کمک نیاز دارد.
→ آتش سوزی بزرگی در خانه‌ام اتفاق افتاده است! این یک وضعیت اضطراری است!
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit13 #level2
fortune [ˈfɔːrtʃən] n.
When someone has good fortune, it means they have luck.
→ I have good fortune when I play cards.
اقبال ، شانس
معانی دیگر : پول زیاد
وقتی کسی fortune دارد، به این معنی است که خوش‌شانس است.
→ من وقتی کارت بازی می‌کنم، خوش شانس هستم.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit13 #level2
guarantee [ˌgærənˈtiː] v.
To guarantee means to know something will happen.
→ I guarantee that the sun will come up in the morning.
ضمانت کردن ، مطمئن بودن، تضمین کردن
کلمه guarantee به معنی این است که بدانید چیزی اتفاق خواهد افتاد.
→ من تضمین می‌کنم که خورشید صبح‌ها طلوع خواهد کرد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit13 #level2
hike [haɪk] v.
To hike means to walk in the mountains or forest.
→ I always bring plenty of equipment with me when I hike.
پیاده‌روی کردن (پیاده روی طولانی به خصوص در خارج از شهر مثل کوه و جنگل)
کلمه hike به معنی راه رفتن در کوه‌ها یا جنگل است.
→ من همیشه زمانی که پیاده‌روی می‌کنم، وسایل زیادی با خودم می‌برم.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#adjective #unit13 #level2
initial [ɪˈnɪʃəl] adj.
When something is initial, it is the first thing.
→ The initial step when writing a paper is to find a good topic.
اولیه ، ابتدایی ، نخستین
وقتی چیزی initial است، اولین چیز است.
→ اولین قدم در نوشتن مقاله پیدا کردن یک موضوع خوب است.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸