eitaa logo
🇮🇷Essential English Words🇮🇷
3.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
118 ویدیو
14 فایل
🙊Stop Talking, Start Walking🏃‍♀️🏃 🦋 ادمین👈🏽 @soft88 ⁦♥️⁩روزی۵ #صلوات به نیت سلامتی و ظهور امام زمان ⛔️کپی و نشر مطالب به هر شکل حرام⛔️ 🙂اصطلاحات و پادکست🙃 @English_House گروه چت انگلیسی eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
مشاهده در ایتا
دانلود
proof [pruːf] n. Proof is a fact that shows something is real. → They used his fingerprint as proof for the crime he committed. اثبات ، مدرک ، دلیل ، گواه ، ملاک کلمه proof حقیقتی است که نشان می‌دهد چیزی واقعی است. → آن‌ها اثر انگشت او را به عنوان مدرک برای جرمی که مرتکب شده بود، استفاده کردند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
quit [kwɪt] v. To quit something means to stop doing it. → I quit running because I got tired. ول کردن، رها کردن، دست کشیدن از، ترک کردن کلمه quit چیزی به معنی دست کشیدن از انجام آن است. → من بدلیل اینکه خسته شدم، دویدن را ول کردم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
spin [spɪn] v. To spin is to turn around in circles. → The boy kept spinning until he fell down. چرخیدن ، چرخاندن کلمه spin به معنی به دور خود در دایره‌هایی گردش کردن است. → پسر به چرخیدن ادامه داد تا اینکه به زمین افتاد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
tiny [ˈtaɪnɪ] adj. When people or things are tiny, they are very small. → A baby’s hand is tiny. ریز ، بسیار کوچک، کوچولو ، ناچیز وقتی افراد یا اشیا tiny هستند، بسیار کوچک هستند. → دست یک نوزاد کوچولو است. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
tutor [ˈtjuːtər] n. A tutor is someone who gives lessons in a certain subject. → My sister is bad at math. So my mother hired a tutor to help her. معلم خصوصی، معلم سرخانه، مربی ، مدرس یک tutor کسی است که در یک موضوع خاص درس می‌دهد. → خواهرم در ریاضی ضعیف است. بنابراین مادرم یک معلم خصوصی استخدام کرد تا به او کمک کند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
داستان کوتاه The Cat and the Fox One day, a cat hiked on a mountain. When he reached the peak, he met a fox. They began talking about how they get away from their enemies. “I am very smart. I have billions of ideas. I can carve a tiny hole in a tree, and then climb in,” the fox said. He added, “I have a lot of friends. If I am in trouble, I can call them to lend their help. I can escape an entire army if I have to!” گربه و روباه روزی، یک گربه در کوهی کوه پیمایی می‌کرد. وقتی به قله رسید، با یک روباه مواجه شد. آن‌ها شروع به صحبت در مورد این کردند که چگونه از دشمنان خود فرار می‌کنند. روباه گفت من ایده‌های بی‌شماری دارم. می‌توانم در یک درخت سوراخی کوچک ایجاد کنم و سپس خودم را به داخل آن برسانم". او ادامه داد، "من دوست‌های زیادی دارم. اگر مشکلی برایم پیش بیاید، می‌توانم آن‌ها را صدا بزنم تا کمک کنند. اگر لازم باشد، می‌توانم از یک ارتش کامل فرار کنم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
Then, the fox asked, “What are your potential plans?” The cat said, “I have only one plan.” The fox said, “I hope you have good fortune, then! Do you want me to be your tutor? I can teach you many things.” The cat said, “I guarantee that my plan works every time. We can quit talking about it.” سپس، روباه پرسید: «برنامه‌های بالقوه‌ات چیست؟» گربه گفت: «من فقط یک برنامه دارم.» روباه گفت: «من امیدوارم که تو خوش شانس باشی! آیا می‌خواهی من مربی تو باشم؟ من می‌توانم چیزهای زیادی به تو یاد بدهم.» گربه گفت: «من تضمین می‌کنم که برنامه من هر بار جواب می‌دهد. ما می‌توانیم حرف زدن درباره آن را رها کنیم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
Soon, they saw a group of wolves. It was an emergency. The cat quickly used her plan. She ran up a tree. The fox could not decide which plan to use. “What should my initial move be? Should I consult my friends?” The fox felt intense anxiety. All he could do was spin in a circle. The wolves caught the fox. The cat was full of pride. This is proof that having a good plan is better than having many bad plans. به زودی، آن‌ها گروهی از گرگ‌ها را دیدند. این یک وضعیت اضطراری بود. گربه به سرعت از نقشه اش استفاده کرد. او به بالای یک درخت دوید. روباه نمی‌توانست تصمیم بگیرد که کدام برنامه را استفاده کند. «حرکت اولیه‌ام چه باشد؟ آیا باید با دوستانم مشورت کنم؟» روباه احساس اضطراب شدیدی کرد. تنها کاری که می‌توانست انجام دهد این بود که در یک دایره بچرخد. گرگ‌ها روباه را گرفتند. گربه پر از غرور بود. این مدرکی است که نشان می‌دهد (اثبات می‌کند) که داشتن یک برنامه خوب بهتر از داشتن بسیاری از برنامه‌های بد است. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸