#short_story #unit13 #level2
داستان کوتاه
The Cat and the Fox
One day, a cat hiked on a mountain. When he reached the peak, he met a fox. They began talking about how they get away from their enemies.
“I am very smart. I have billions of ideas. I can carve a tiny hole in a tree, and then climb in,” the fox said. He added, “I have a lot of friends. If I am in trouble, I can call them to lend their help. I can escape an entire army if I have to!”
گربه و روباه
روزی، یک گربه در کوهی کوه پیمایی میکرد. وقتی به قله رسید، با یک روباه مواجه شد. آنها شروع به صحبت در مورد این کردند که چگونه از دشمنان خود فرار میکنند.
روباه گفت من ایدههای بیشماری دارم. میتوانم در یک درخت سوراخی کوچک ایجاد کنم و سپس خودم را به داخل آن برسانم". او ادامه داد، "من دوستهای زیادی دارم. اگر مشکلی برایم پیش بیاید، میتوانم آنها را صدا بزنم تا کمک کنند. اگر لازم باشد، میتوانم از یک ارتش کامل فرار کنم.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
Then, the fox asked, “What are your potential plans?” The cat said, “I have only one plan.” The fox said, “I hope you have good fortune, then! Do you want me to be your tutor? I can teach you many things.” The cat said, “I guarantee that my plan works every time. We can quit talking about it.”
سپس، روباه پرسید: «برنامههای بالقوهات چیست؟» گربه گفت: «من فقط یک برنامه دارم.» روباه گفت: «من امیدوارم که تو خوش شانس باشی! آیا میخواهی من مربی تو باشم؟ من میتوانم چیزهای زیادی به تو یاد بدهم.» گربه گفت: «من تضمین میکنم که برنامه من هر بار جواب میدهد. ما میتوانیم حرف زدن درباره آن را رها کنیم.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
Soon, they saw a group of wolves. It was an emergency. The cat quickly used her plan. She ran up a tree. The fox could not decide which plan to use. “What should my initial move be? Should I consult my friends?” The fox felt intense anxiety. All he could do was spin in a circle. The wolves caught the fox. The cat was full of pride. This is proof that having a good plan is better than having many bad plans.
به زودی، آنها گروهی از گرگها را دیدند. این یک وضعیت اضطراری بود. گربه به سرعت از نقشه اش استفاده کرد. او به بالای یک درخت دوید. روباه نمیتوانست تصمیم بگیرد که کدام برنامه را استفاده کند. «حرکت اولیهام چه باشد؟ آیا باید با دوستانم مشورت کنم؟» روباه احساس اضطراب شدیدی کرد. تنها کاری که میتوانست انجام دهد این بود که در یک دایره بچرخد. گرگها روباه را گرفتند. گربه پر از غرور بود. این مدرکی است که نشان میدهد (اثبات میکند) که داشتن یک برنامه خوب بهتر از داشتن بسیاری از برنامههای بد است.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
پایان درس ۱۳✔️
🔄 میانبر به ابتدای درس ۱۳ سطح ۲
eitaa.com/Essential_English_Words/5639
🔄 میانبر به دروس سطح ۱
eitaa.com/Essential_English_Words/4875
گروه چت و رفع اشکال
eitaa.com/joinchat/4007067660C53e1dcc71d
اصطلاحات ، پادکست ، داستان صوتی
تقویت مهارت شنیداری، گفتاری 👇
🌺 @English_House
4.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶 پشت پرده تولید واکسن توسط مدیر مایکروسافت بیل گیتس
Backstage vaccine production by Microsoft CEO Bill Gates
#Population_agentof_authority
#Genocide
#جمعیت_عامل_اقتدار
#نسل_کشی
🌸 @Essential_English_Words 🌸
13.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✡ At the opening ceremony of the 2012 British Olympics, a strange show was performed in the presence of the Queen, which at that time did not know the meaning and concept of this performance.
But time passed and that irrelevant performance near the 2020 Olympics came true!
Again, do you think that corona is not a previous design ?!
#Biological_psychological_warfare
#جنگ_روانی_بیولوژیک
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#adjective #unit14 #level2
apparent [əˈpærənt] adj.
If something is apparent, it is easy to see.
→ Her happiness was apparent from the smile on her face.
واضح ، آشکار ، معلوم
اگر چیزی apparent باشد، به راحتی قابل مشاهده است.
→ شادی او از روی لبخند روی صورتش آشکار بود.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#adjective #unit14 #level2
blind [blaɪnd] adj.
When people are blind, they cannot see.
→ The blind man didn’t see the hole and almost fell in.
کور ، نابینا
وقتی افراد blind هستند، نمیتوانند ببینند.
→ مرد نابینا سوراخ را ندید و نزدیک بود به درون آن بیفتد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit14 #level2
calculate [ˈkælkjəleɪt] v.
To calculate is to find an answer using math.
→ I calculated how much money I would need to buy the car.
محاسبه کردن ، حساب کردن ،برآورد کردن
کلمه calculate به معنی یافتن پاسخ با استفاده از ریاضی است.
→ من محاسبه کردم که برای خرید ماشین به چه مقدار پول نیاز دارم.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit14 #level2
chat [tʃæt] v.
To chat is to talk with someone.
→ Even though they were far apart, the couple chatted every day.
گپ زدن ، دوستانه حرف زدن
کلمه chat به معنی صحبت کردن با کسی است.
→ اگرچه آن زوج از هم دور بودند، اما آنها هر روز با هم گپ میزدند.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸