eitaa logo
🇮🇷Essential English Words🇮🇷
3.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
118 ویدیو
14 فایل
🙊Stop Talking, Start Walking🏃‍♀️🏃 🦋 ادمین👈🏽 @soft88 ⁦♥️⁩روزی۵ #صلوات به نیت سلامتی و ظهور امام زمان ⛔️کپی و نشر مطالب به هر شکل حرام⛔️ 🙂اصطلاحات و پادکست🙃 @English_House گروه چت انگلیسی eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
مشاهده در ایتا
دانلود
remind [rɪˈmaɪnd] v. To remind someone is to tell them to remember to do something. → Nick’s dad reminded him to do his homework. به یاد آوردن ، یادآوری کردن کلمه remind به کسی به معنی این است به او بگویید که به خاطر داشته باشد کاری را انجام دهد. → پدر نیک به او یادآوری کرد که تکالیفش را انجام دهد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
secretary [ˈsekrəterɪ] n. A secretary is a person who works in an office. → Rebecca asked her secretary to type a report. منشی ، دبیر ، محرم اسرار یک secretary کسی است که در یک دفتر کار یا اداره کار می‌کند. → ریبکا از منشی خود خواست که یک گزارش تایپ کند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
severe [sɪˈvɪə:r] adj. If something is severe, it is very bad or serious. → After hitting his hand with the hammer, Sam was in severe pain. شدید ، سخت ، شاق اگر چیزی severe باشد، بسیار بد یا جدی است. → بعد از اینکه سام دستش را با چکش زد، درد شدیدی داشت. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
talent [ˈtælənt] n. If someone has a talent, they are naturally able to do it well. → Maria has a talent for playing the piano. استعداد ، ژنی ، نعمت خداداده اگر کسی talent داشته باشد، به طور طبیعی می‌تواند کاری را به خوبی انجام دهد. → ماریا در نواختن پیانو استعداد دارد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
thesis [ˈθiːsɪs] n. A thesis is an idea that needs to be proved. → She did not support her thesis very well. قضیه ، فرض، پایان نامه، رساله دکتری، تز تز ایدۀای است که باید اثبات شود. → او از پایان نامه خود به خوبی دفاع نکرد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
uniform [ˈjuːnəfɔːrm] n. A uniform is a piece of clothing worn by people of the same group. → All the members of our marching band wear matching uniforms. لباس فرم ، متحدالشکل ، یکدست یک uniform لباسی است که توسط افراد یک گروه یکسان پوشیده می‌شود. → همه اعضای ارکستر راهپیمایی مان لباس های هماهنگ می‌پوشند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
vision [ˈvɪʒən] n. Vision is the act of seeing. → The eye doctor tested my vision. دید ، بینایی کلمه vision عمل دیدن است. → دکتر چشم بینایی من را آزمایش کرد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
داستان کوتاه The Good Student Sue left her dormitory early that morning. She had even washed her uniform the night before. She wanted to look nice for the day. Sue was committed to learning, and she had a talent for getting good grades. In fact, Sue didn’t sleep much. She composed a paper and found the perfect thesis about the importance of greenhouses. She also studied for her physics test. Sue was already tired. During the test, she calculated her answers. Soon, she felt sick. Her face got hot, and her vision began to blur. She was blind for a moment. دانشجوی (دانش آموز) خوب سو در آن صبح زود از خوابگاه خارج شد. او حتی شب قبل لباس فرمش را شسته بود. او می‌خواست برای آن روز خوب به نظر برسد. سو متعهد به یادگیری بود و برای کسب نمرات خوب استعداد داشت. در واقع، سو خواب زیادی نداشت. او یک مقاله نوشت و پایان‌نامه کاملی در مورد اهمیت گلخانه‌ها پیدا کرد. او همچنین برای آزمون فیزیکش مطالعه کرد. سو از قبل خسته بود. در حین آزمون، او پاسخ‌هایش را محاسبه کرد. به زودی، او احساس بیماری کرد. صورتش داغ شد و دیدش شروع به تار شدن کرد. او برای لحظه‌ای کور شد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
@Essential_English_WordsThe_Good_Student.mp3
زمان: حجم: 629.6K
The teacher saw Sue’s apparent sickness. He wanted to send her to the nurse. But she wouldn’t go. Sue still had a portion of the test to finish. After that, Sue went to the nurse. After seeing the secretary, she waited. A few minutes later, the nurse came in with a glass of juice and told Sue they needed to chat. “It is obvious that you have exhausted yourself,” the nurse said. “If you keep working so hard, it could have severe results.” “My parents tell me that all the time. I guess I shouldn’t ignore them,” Sue said. “You have to remind yourself it is OK to rest,” the nurse said. When Sue got back to her room, she went right to bed. She made sure she got enough rest every night after that. معلم سو بیماری واضح او را دید. او می‌خواست او را به دکتر بفرستد. اما او نمی‌خواست برود. سو هنوز قسمتی از آزمون را برای تکمیل داشت. بعد از آن، سو به دکتر رفت. بعد از دیدن منشی، او منتظر ماند. چند دقیقه بعد، پرستار با یک لیوان آب میوه وارد شد و به سو گفت که باید با او صحبت کند. پرستار گفت «واضح است که شما خودتان را خسته کرده‌اید»، «اگر همچنان اینقدر سخت کار کنید، ممکن است عواقب شدیدی داشته باشد.» سو گفت «والدینم همیشه این را به من می‌گویند. فکر می‌کنم نباید آن‌ها را نادیده بگیرم». پرستار گفت «شما باید به خودتان یادآوری کنید که استراحت کردن خوب است». وقتی سو به اتاقش برگشت، مستقیماً به رختخواب رفت. بعد از آن، او مطمئن شد که هر شب به اندازه کافی استراحت می‌کند. کپی و نشر به هر شکل حرام
پایان درس ۱۴✔️ 🔄 میانبر به ابتدای درس ۱۴ سطح ۲ eitaa.com/Essential_English_Words/5694 🔄 میانبر به دروس سطح ۱ eitaa.com/Essential_English_Words/4875 گروه چت و رفع اشکال eitaa.com/joinchat/4007067660C53e1dcc71d اصطلاحات ، پادکست ، داستان صوتی تقویت مهارت شنیداری، گفتاری 👇 🌺 @English_House
☘ In the name of Allah ☘ level2