#noun #unit15 #level2
boss [bɔ(:)s] n.
A boss is a person in charge of other people at work.
→ My boss is a nice person.
رئیس ، ارباب
یک boss فردی است که در محل کار مسئول دیگران است.
→ رئیس من یک فرد خوب است.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit15 #level2
committee [kəˈmɪtɪ] n.
A committee is a group of people who meet together to make decisions.
→ The school’s committee agreed on a new dress code for students.
کمیته ، کمیسیون ، مجلس
یک committee گروهی از افراد است که برای تصمیمگیری با هم ملاقات میکنند.
→ انجمن مدرسه در مورد یک کد لباسی جدید برای دانشآموزان موافقت کرد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit15 #level2
contract [ˈkɒntrækt] n.
A contract is a written agreement between two people.
→ The woman signed a contract when she bought the house.
قرارداد ، پیمان ، عقد ، موافقت
یک contract توافقنامهای است که به صورت کتبی بین دو نفر بسته میشود.
→ زن هنگام خرید خانه یک قرارداد امضا کرد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit15 #level2
crew [kruː] n.
A crew is a group of workers.
→ My father has a crew. They help him build houses.
خدمه ، خدمه کشتی ، کارکنان هواپیما و امثال آن
گروه
یک crew گروهی از کارگران است.
→ پدرم یک گروه کارگر دارد. آنها به او در ساخت خانهها کمک میکنند.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit15 #level2
devote [dɪˈvəʊt] v.
To devote time to something means to spend a lot of time doing it.
→ She devotes two hours a day to playing the piano.
وقف کردن ، فدا کردن ، اختصاص دادن
کلمه devote زمان به چیزی به معنی صرف کردن زمان زیادی برای انجام آن است.
→ او دو ساعت در روز را به نواختن پیانو اختصاص میدهد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit15 #level2
dig [dɪg] v.
To dig is to make a hole in the ground.
→ My dog digs in the yard so he can hide his bones.
کندن ، حفر کردن، کندوکاو کردن
کلمه dig به معنی ایجاد سوراخی در زمین است.
→ سگ من در حیاط کندوکاو میکند تا استخوانهایش را پنهان کند.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit15 #level2
dine [daɪn] v.
To dine means to eat dinner.
→ The young couple dined at their home.
شام دادن ، شام خوردن
معنی دیگر : نهار خوردن
کلمه dine به معنی خوردن شام است.
→ زوج جوان در خانهشان شام خوردند.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit15 #level2
donate [ˈdouneit] v.
To donate is to give something to a charity or organization.
→ We donate money to Christmas charities every year.
بخشیدن ، هدیه کردن ، اهدا کردن
کلمه donate به معنی دادن چیزی به یک خیریه یا سازمان است.
→ ما هر سال به خیریههای کریسمس پول اهدا میکنیم.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#adjective #unit15 #level2
double [ˈdʌbəl] adj.
If something is double, it is twice as much, or twice as many.
→ I paid almost double the amount for that shirt.
دوبرابر ، دوتا
معانی دیگر : دولا ، دوتایی
اگر چیزی double باشد، دو برابر بیشتر از نظر مقدار یا دو برابر بیشتر از نظر تعداد است.
→ من تقریباً دو برابر پول برای آن پیراهن پرداختم.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit15 #level2
elevate [ˈeləveɪt] v.
To elevate something is to put it at a higher level.
→ The man elevated the picture so he could see it better.
بالا بردن ، بلند کردن ، افراشتن
کلمه elevate چیزی به معنی قرار دادن آن در سطح بالاتر است.
→ مرد تصویر را بالا برد تا بهتر بتواند آن را ببیند.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#noun #unit15 #level2
flavor [ˈfleivər] n.
A flavor is the taste of food or drinks.
→ The flavor of the ice cream was very good.
طعم ، مزه
یک flavor مزه غذا یا نوشیدنی است.
→ طعم بستنی بسیار خوب بود.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸