eitaa logo
🇮🇷Essential English Words🇮🇷
3.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
118 ویدیو
14 فایل
🙊Stop Talking, Start Walking🏃‍♀️🏃 🦋 ادمین👈🏽 @soft88 ⁦♥️⁩روزی۵ #صلوات به نیت سلامتی و ظهور امام زمان ⛔️کپی و نشر مطالب به هر شکل حرام⛔️ 🙂اصطلاحات و پادکست🙃 @English_House گروه چت انگلیسی eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
مشاهده در ایتا
دانلود
neglect ( v. ) To neglect someone or something is to not take care of it properly. → William neglected his room, so it is a complete mess. غفلت کردن، بی‌توجهی کردن، نادیده گرفتن، قصور کردن، انجام ندادن (وظیفه و ...) کلمه neglect از کسی یا چیزی یعنی به درستی از آن مراقبت نکردن. ( اتاق به هم ریخته ویلیام مثال خوبی است؛ احتمالاً مادرش از دستش عصبانی می‌شود! 😉) → ویلیام به اتاقش بی‌توجهی کرد، بنابراین کاملاً به هم ریخته است. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ newcomer ( n. ) A newcomer is a person who has recently arrived at a place or a group. → The students happily welcomed the newcomer to the school. تازه‌وارد یک newcomer کسی است که اخیراً به مکانی یا گروهی رسیده و وارد شده است. → دانش‌آموزان با خوشحالی از تازه‌وارد مدرسه استقبال کردند. 🌸 @Essential_English_Words 🌸
offense ( n. ) An offense is behavior that is wrong or breaks a law. → Stealing a car is a very serious offense. جرم، تخلف، بی‌احترامی، توهین، اهانت، بزه، جرم کلمه offense رفتاری است که اشتباه است یا قانونی را نقض می‌کند. → دزدیدن ماشین یک جرم بسیار جدی است. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ overlook ( v. ) To overlook something is to not notice it, or to not realize that it is important. → Brenda overlooked the last step and had a bad fall. نادیده گرفتن، از قلم انداختن، متوجه نشدن، غفلت کردن، پی نبردن کلمه overlook چیزی یعنی متوجه آن نشدن یا نفهمیدن که چقدر مهم است. → برندا آخرین مرحله را نادیده گرفت و به شدت زمین خورد. 🌸 @Essential_English_Words 🌸
repay ( v. ) To repay is to pay back or to reward someone or something. → She repaid her friend for all of his hard work with a small gift. جبران کردن، پس دادن، پاداش دادن، تلافی کردن، عوض دادن، برگرداندن کلمه repay یعنی پول چیزی را پس دادن یا به کسی برای کاری پاداش دادن. ( یک راه خوب برای نشان دادن قدردانی! ) → او تمام زحمات دوستش را با یک هدیه کوچک جبران کرد. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ridiculous ( adj. ) If something is ridiculous, it is silly or strange. → Steve looked ridiculous with those huge blue sunglasses. مسخره، مضحک، خنده دار اگر چیزی ridiculous باشد، یعنی احمقانه یا عجیب و غریب است. → استیو با آن عینک آفتابی آبی بزرگ، مسخره به نظر می‌رسید. 🌸 @Essential_English_Words 🌸
satisfactory ( adj. ) If something is satisfactory, it is good enough. → Mina often received satisfactory grades since she studied so hard. رضایت‌بخش، قابل قبول، خرسند کننده اگر چیزی satisfactory باشد، یعنی به اندازه کافی خوب است. → مینا اغلب نمرات رضایت‌بخشی می‌گرفت، زیرا بسیار سخت درس می‌خواند. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ shepherd ( n. ) A shepherd is a person who protects and cares for sheep. → The shepherd moved the sheep to another field. چوپان یک shepherd کسی است که از گوسفندان محافظت و مراقبت می‌کند. ( یک شغل مهم و البته بسیار آرامش‌بخش، مخصوصاً در دشت‌های سبز! ) → چوپان گوسفندان را به مزرعه دیگری برد. 🌸 @Essential_English_Words 🌸
venture ( v. ) To venture is to go to a place that may be dangerous. → Even though it was dangerous, they ventured up the mountain. ریسک کردن، به خطر انداختن، اقدام کردن (به جایی که ممکن است خطرناک باشد)، خطر کردن، به آب و آتش زدن, مبادرت کردن کلمه venture یعنی به مکانی رفتن که ممکن است خطرناک باشد. مثل بالا رفتن از کوهی که هر کسی جرئت نمی‌کند! → با اینکه خطرناک بود، آنها ریسک کردن و از کوه بالا رفتند. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ wheat ( n. ) Wheat is a plant which makes grain. Wheat grain is used to make bread. → The field of golden wheat was ready to be harvested. گندم کلمه wheat گیاهی است که دانه تولید می‌کند. دانه گندم برای تهیه نان استفاده می‌شود. → مزرعه گندم طلایی آماده برداشت بود. 🌸 @Essential_English_Words 🌸