eitaa logo
عطر مشکات
1.9هزار دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
4.9هزار ویدیو
112 فایل
دراز شد سفرِ یارِ دور گشته‌یِ ما... دل، بی‌تابانه نجوا می‌کند: أَیْنَ صٰاحِبُنٰا؟ 💔 هر جمعه، فقط تکرار یک سؤال است... و هر اشک، زبانِ بی‌قراری ما... 📿 ادمین: @admin_etr_meshkat 🌿 صفحه رسمی: @Etr_meshkat #موسسه_طلیعه_عطر_مشکات_همدان
مشاهده در ایتا
دانلود
☎️ #تاریخ 🔺 چرا جنگ ایران و عراق بعد از فتح خرمشهر ادامه یافت؟ @Etr_Meshkat
را مطالعه کرده اید؟ 👈به "زبیر بن عوام" میگفتند «سِیفُ الاسلام»! فقط زبیر در روز ضربه خوردن حضرت زهرا "سلام الله علیها"، دست بر قبضه شمشیرش برد. آیا میدانید چه گره هایی را در راه اسلام باز کرد؟ اما… 👈به "عبدالرحمن بن ملجم مرادی" می گفتند شیعه امیرالمومنین، خودش به امیرالمومنین گفت حب و عشق تو، در خون و رگ من وجود دارد؟؟؟!!! اما… 👈"شمر بن ذی الجوشن" جانباز جنگ صفین بود و در این جنگ تا شهادت هم پیش رفت!!! اما… 👈هیچ می دانستید وقتی در کربلا وارد گودال قتلگاه شد؛ زانوهایش را بسته بود؟ بدلیل اینکه آنقدر نماز شب خوانده بود، زانوانش پینه شتری بسته بودند. 👈آیا میدانستید "عمربن سعد" روز عاشورا نماز صبح را که تمام کرد، گفت: "قربة الی الله" و اولین تیر را به سوی خیام "سیدالشهدا" علیه السلام نشانه رفت؟ 👈می دانستید همه آنهایی که به کربلا آمدند، مسلمان بودند، نماز می خواندند و روزه می گرفتند و سایر واجبات دینی را نیز انجام می دادند؟؟؟!!! همگی با نیت "قربة الی الله" آمدند برای کشتن " سیدالشهدا"... 👈"زهیر بن قين"عثمانی مسلک بود؛ اما… آمد برای یاری ابا عبداله الحسین! و حسینی شد. وهب مسیحی بود ولی در واپسین لحظات حسینی شد حر بن یزید ریاحی فرمانده لشگر یزید بود که راه بر حسین بست ولی به کجا رسید ملاک حال فعلی افراد است ولو قبلا امامزاده باشد 👈"شمربن ذی الجوشن"هم نماز شبش ترک نمیشد هم شیخ و سابقون جانباز امت بود اما… شد قاتل ابا عبدالله... ❌بصیرت که نداشته باشیم ... @Etr_Meshkat
٩٥_روز_زندگی_حضرت_زهرا_س بخش ۱۶ ⭕️ ؛ این نیست، است! ✅ سلمان فارسی می‌گوید: خلیفه به عمر دستور داد با ۳۰۰ نفر به خانه علی ببرند و او را برای بیاورند. به خانه می‌رسند و در می‌زنند. فاطمه پشت در می‌آید و می‌گوید: "ای گمراهان! چه می‌خواهید؟" عمر جواب داد: چه شده که علی در خانه نشسته است و تو جواب می‌دهی؟ فاطمه می‌گوید: "سرپیچی تو باعث شد تا من بیایم و را تمام کنم" عمر پاسخ داد: این حرفهای زنانه را کنار بگذار و علی را بیاور. فاطمه می‌گوید: "هرگز چنین نمی‌کنم، مرا با حزب می‌ترسانی ؟!" ✅ عمر دستور می‌دهد هیزم بیاورند و جلوی در و اطراف خانه بگذارند. سپس با صدای بلند به علی می‌گوید: اگر خارج نشوی و بیعت نکنی، خانه را خواهم زد. فاطمه از پشت در می‌گوید: از خدا بترسید. عمر در را زده و آن را با لگد باز می‌کند. دختر پیامبر بین در و دیوار صدمه دیده و افتاده است. با شمشیر در غلاف، به بازو و پهلوی ایشان می‌زند. آنچنان می‌شود که محسن، فرزند ۶ ماهه‌اش، سقط می‌شود. ♦️ علی ع فقط برای حفظ و منافع و مصالح مسلمین است. همه می‌دانند اگر دست به شمشیر شود، همگان را حریف است. حالا که وظیفه او بعنوان ، سکوت است، اما وظیفه فاطمه بعنوان ، از حریم امام خویش است. ✅ ریسمان بر گردن می‌اندازند تا او را برای بیعت ببرند. فاطمه در همان حال، مانع شده است. این بار قنفذ به دستور عمر با شمشیر در غلاف، به صورت و پهلوی دختر پیامبر می‌زند. ازدحام جمعیت بسیار است و فاطمه زهرا تنهای تنها بر روی زمین افتاده است. ✅ فاطمه به سختی راهی می‌شود. خطاب به حاضران می‌گوید: "از علی دست بردارید. به خدای محمد اگر چنین نکنید، مو پریشان می‌کنم. پیراهن پیامبر را روی سر می‌اندازم و به خداوند شکوه کرده و شما را می‌کنم" امیرالمؤمنین به سلمان می‌گویند تا از فاطمه زهرا بخواهد که نفرین نکنند. سران و دیگر حاضران ترسیده‌اند. گویا می‌بینند که پیامبر زنده شده است. ✅ از علی دست برمی‌دارند، چون می‌دانند کار فاطمه بعنوان یگانه مدافع و ، تمام شده است. فاطمه همراه با علی به خانه بازمی‌گردند، اما از شدت صدمات در بستر می‌افتند. حدس درست است. فاطمه از این برنمی‌خیزد. 💢 در ایام روضه نمی‌خواند، بلکه تاریخ را مرور می‌کند تا اهل ، عمق کلام پیامبر اکرم را بفهمند که فرمود: "علی با است و حق با علی است ..." ________________ حجةالاسلام والمسلمین @Etr_Meshkat