eitaa logo
عطر مشکات
1.9هزار دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
4.9هزار ویدیو
114 فایل
دراز شد سفرِ یارِ دور گشته‌یِ ما... دل، بی‌تابانه نجوا می‌کند: أَیْنَ صٰاحِبُنٰا؟ 💔 هر جمعه، فقط تکرار یک سؤال است... و هر اشک، زبانِ بی‌قراری ما... 📿 ادمین: @admin_etr_meshkat 🌿 صفحه رسمی: @Etr_meshkat #موسسه_طلیعه_عطر_مشکات_همدان
مشاهده در ایتا
دانلود
(۶) مقداری خمس بر گردن حاج علی بغدادی (از خوبان روزگار)بود که آنرا به عالمان فقیه پرداخت کرد و راهی بغداد شد .در مسیر،با سیّد بزرگواری روبرو شد .عمّامه ای سبز داشت وبر گونه اش خال مشکی بود .آن سیّد ،به او سلام کرد و در آغوشش کشید و گفت:کجا میروی؟شب جمعست بر گرد کاظمین ،تا من و آن شیخ ،گواهی دهیم که از دوستان 💕جدّم علی علیه السلام هستی. آقای بغدادی میگوید :من پیش از این از آیت الله آل یاسین خواسته بودم برای من سندی بنویسد 🖋و گواهی کند که من از دوستداران اهل بیت پیامبرم تا آن نامه را در کفنم بگذارم .از سیّد پرسیدم :از کجا مرا شناختی واین گواهی را میدهی؟گفت:چگونه انسان کسیکه حق اورا کامل میدهد نشناسد ؟گفتم کدام حق؟گفت:همان حقوقی که به وکیلم شیخ محمد حسن دادی . گفتم :آیا او وکیل شماست ؟گفت:آری . از گفتارش شگفت زده شدم .فکر کردم دوستقدیمیه من است ،زیرادر برخورد اول مرا به نامم صدا زد .به خودم آمدم که او چگونه بزرگترین علمای عصر را وکیل خودش خواند ،اما باز غافل شدم و موضوع را فراموش کردم !چیزی نگذشت که دیدم در حرم کاظمین هستیم بی آنکه از خیابانها و راههایی که به حرم میرسد،عبور کرده باشیم . ورودی حرم ایستادیم قرار شد چون من نمیتوانستم خوب زیارت بخوانم ،ایشان برایمان بخوانند .ابتدا بر پیامبرو امامان سلام دادو پس از امام عسکری ،گفت :امام زمانت را میشناسی؟بر او سلام کن ،گفتم:السلامُ عَلیکَ یا حُجه الله یا صاحِبَ الزَمان...تبسم کردو گفت :عَلیکَ السلام وَرَحمَه اللهِ وَ بَرَکاتُه.... وارد حرم شدیم ...پس از نماز مغرب از نظرم ناپدید شد و هر چه گشتم او را ندیدم!به خودم آمدم و فهمیدم که ایشان امام عصر بوده و حیف آن را دیر شناختم 😔😔😔😔 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 @Etr_Meshkat