🌼🌼🌼🌼🌼
✅بانويي كه به حضرت مسلم در شهر كوفه پناه داد
👇👇👇👇
بانویی که به حضرت مسلم در خانه اش پناه داد و خانه اش را در اختيار او گذارد
از اين دسته از بانوان كه به گونه غيرمستقيم فرزند رسول خدا (ص) را ياري كردند، ميتوان از «طوعه» بانوي مجاهد و شيرزني نام برد كه در شهر نامردان - شهر پيمان شكنان كوفه - به سفير سيدالشهدا: پناه داد و او را در غربت شهر كوفه تنها نگدارد. طوعه همان بانوي سعادت مندي است كه يك شب، سفير سيدالشهدا (ع) در خانه اش شب تا صبح را با عبادت به سرآورد و آماده فوز عظيم شهادت گرديد.
#نویسنده:فاطمه فخر روحانی
#منبع: نقش زنان در نهضت حسینی
#قسمت_پنجم
💐💐💐💐💐
✅ بانويي از طايفه بكر بن وائل
👇👇👇👇
بانويي از طايفه بكر بن وائل
پس از شهادت امام حسين (ع) و ياران با وفايش در كربلا، لشگر عمر سعد به سوي خيمههاي حسيني هجوم آورده، به غارت و آتش زدن خيام و آزار اهل حرم اقدام نمودند. در اين ميان، يكي از بانوان كه لشكر عمر سعد را همراهي ميكرد و از قبيله بكر بن وائل بود، با ديدن اين منظره شمشير كشيد و به سوي خيمه بانوان شتافت و صدا زد: اي آل بكر بن وائل! چگونه ايستاده ايد و غارت خيمههاي دختران رسول خدا (ص) را تماشا ميكنيد؟ مردانگي و غيرتتان كجا رفته؟ آن گاه با شعار يا لثارات رسول ا... (ص) به حمايت از بانوان اهل بيت پرداخت. سخن از دل برخاسته اين بانو، سرلوحه قيامهاي شيعي شد و به همين جهت قيامهايي كه پس از آن براي خون خواهي امام حسين (ع) انجام يافت، غالباً با شعار يالثارات الحسين (ع) شناخته ميشد.
#نویسنده: فاطمه فخر روحانی
#منبع: کتاب نقش زنان درنهضت حسینی
#قسمت_ششم
@Etr_Meshkat
🌷🌷🌷🌷🌷
✅بانوان قبيله بني اسد
👇👇👇👇
بانوان قبيله بني اسد
مطابق نقل مورخّان، بانوان قبيله بني اسد كه در نزديكي سرزمين كربلا بودند، پس از شهادت امام حسين (ع) به سرزمين كربلا آمده و چون ديدند كه سپاه عمر سعد، كشتگان خود را دفن كرده، ولي شهيدان اهل بيت: و ياران امام حسين (ع) را با بدنهاي پاره پاره بر روي زمين رها كرده اند، نزد همسرانشان رفتند و گفتند: شما در پيشگاه خدا چه عذري داريد كه فرزندان او را ياري نكرديد. اكنون كه از سعادت حمايت آل پيغمبر محروم شديد، برخيزيد و اين پيكرهاي به خون آغشته را دفن كنيد و راضي نشويد كه بيش از اين آفتاب بر اين بدنها بتابد. مردان قبيله بني اسد با شنيدن اين سخنان غيرت ورزيدند و به دفن شهيدان كربلا اقدام نمودند.... همين
بانوان ِ سعادت مند بودند كه در اربعين شهداي كربلا سه روز حضرت زينب (س) و همراهان او را در كربلا تنها نگذاردند و با همدردي با آنان، خود را در مصيبت اهل بيت شريك دانستند.
#نویسنده: فاطمه فخر روحانی
#منبع: کتاب نقش زنان در نهضت حسینی
#قسمت_هفتم
@Etr_Meshkat
🌺🍂🌺🍂🌺🍂
✅بانواني كه بر همسرانشان به خاطر يزيدي بودن آنها شوريدند
👇👇👇👇
1⃣عيوف، همسر خولي
عمر سعد پس از واقعه كربلا، سرِ مقدس امام حسين (ع) را به خولي بن يزيد اصبحي داد، تا نزد ابن زياد ببرند. منزل خولي در يك فرسخي كوفه بود؛ شب يازدهم خولي سر سيدالشهدا: را به خانه آورد تا صبحگاهان نزد ابن زياد ببرد. خولي دو همسر به نامهاي «عيوف» و «نوار» داشت. عيوف از مسلمانان مدينه (انصار) بود و سخت دل بسته اهل بيت عترت و طهارت بود. خولي كه از علاقه همسرش به اهل بيت (ع) مطلع بود، سر را مخفيانه درون تنوري پنهان كرد، ولي عيوف نيمههاي شب نوري ديد كه از تنور به آسمان ساطِع بود. او با اندوه فراوان از جاي برخاست و شيون كنان در سوگ سيدالشهدا (ع) لباس ماتم به تن كرد.
#نویسنده: فاطمه فخر روحانی
#منبع: کتاب نقش زنان در نهضت حسینی
#قسمت_هشتم
#بخش_اول
@Etr_Meshkat
✅بانوانی که بر همسرانشان به خاطر یزیدی بودن آنها شوریدند
👇👇👇👇
2⃣نوار، همسر خولي
خولي همسر ديگري به نام «نوار» داشت. آن هنگام كه خولي به ناچار سر بريده امام حسين (ع) را به خانه برد، تا در فرصت مناسب به كاخ ابن زياد ببرد، همسرش متوجه شد و به او گفت: واي بر تو! مردم طلا و نقره به خانه هاشان ميبرند و تو سر فرزندِ رسول خدا (ص) رابه خانه آورده اي؟ به خدا سوگند! ديگر هرگز مرا در خانه خويش نخواهي ديد و به اين ترتيب از همسرش جدا شد. او ميگفت: نوري ديدم كه از آن سر به سوي آسمان ميرفت و پرندگان سفيدي در اطراف آن تا صبح در پرواز بودند.
#نویسنده: فاطمه فخر روحانی
#منبع:نقش زنان در نهضت حسینی
#قسمت_هشتم
#بخش_دوم
🦋🍃🦋🍃🦋🍃
✅بانوانی که بر همسرانشان به خاطر یزیدی بودن آنها شوریدند
👇👇👇👇
3⃣هند، همسر يزيد
هند فرزند عبدا... بن عامر در خانواده اي يهودي متولد شدهبود. او در اثر يك بيماري مادرزادي فلج بود. پدرش براي درمان وي پزشكان فراواني را تجربه كرده بود، ولي نتيجه اي نگرفت. بهمين جهت به رسم آن روز در شهر مدينه او را به خانه حضرت علي (ع) برد تا اگر در اين خانه شفا يافت، او را به كنيزي در آن خانه بگذارد. هند به دست امام حسين (ع) شفا يافت و به همين جهت در اين خانه ماند و پس از شهادت حضرت علي (ع) براي كنيزي به خانه امام حسن (ع) رفت. در زمان خلافت معاويه به حسب تقدير به ازدواج يزيد درآمد و از مدينه رفت. امّا به جهت آن كه همه خاطرات دوران كودكي و نوجواني او متعلق به شهر مدينه و خانه اهل بيت: بود، سخت به اين خانه دل بسته بود. او كه در شهر شام بود و از داستان حوادث كربلا خبري نداشت؛ روزي به همراه يكي از بانوان به خرابه شام رفت، تا از اسيراني كه به تازگي آنها را به شام آورده بودند، ديدن كند. حضرت زينب (س) وام كلثوم (س) با ديدن هند او را شناختند، اما هند متوجه اين امر نشد. به همين جهت از كاروان اسيران سؤال كرد: شما از كدام شهرها به اين جا آمده ايد؟ ابتدا كسي پاسخي نداد، ولي چون سؤال را تكرار كرد؛ حضرت زينب (س) فرمود: از شهر مدينه هستيم. هند با شنيدن نام مدينه از جاي برخاست و گفت: بهترين سلامهاي من بر اهل مدينه. سپس گفت: ميخواهم در مورد خانه اي از شهر مدينه سؤال كنم. آيا شما خانه و خاندان حضرت علي (ع) را در اين شهر ميشناسيد؟ حضرت زينب (س) بازپرسيدند: از كدام يك از اعضاي اين خاندان ميپرسي؟ هند گفت: ميخواهم از احوال حسين (ع) و برادران و فرزندان او و خانم زينب (س) و خواهرشام كلثوم و ساير بانوان بپرسم. حضرت زينب (س) با گريه جان سوزي در پاسخ او فرمود: اگر از خانه علي (ع) ميپرسي، ما خانه او را در شهر مدينه ترك كرده ايم و منتظريم تا خبر مرگ بستگانش را به آن خانه ببريم. اما اگر از حسين (ع) ميپرسي، سر بريده اي كه در برابر يزيد نهاده شده، از آن ِ حسين است. و اگر از عباس و ساير فرزندان علي (ع) ميپرسي، ما آنها را در كربلا با بدنهاي قطعه قطعه شده بر روي خاك رها كرده و به اينجا آمده ايم. اگر از زينب وام كلثوم ميخواهي، بداني، من زينب (س) دختر علي (ع) و اين هم خواهرمام كلثوم هست. هند با شنيدن اين سخن شيون سر داد و نعره كشان ميگفت:
آه، امام من، آقاي من حسين ِ! كاش پيش از اين مرده بودم و دختران فاطمه (س) به اين حال نمي ديدم. و آن چنان گريست كه بي هوش بر روي زمين افتاد. وقتي به هوش آمد، حضرت زينب (س) كوشيد تا او را آرام كند و به خانه برگرداند، ولي هند پيوسته گفت: به خدا سوگند! به خانه نمي روم، تا آن كه براي آقا و مولايم اباعبدا... الحسين (ع) اقامه ماتم و عزا كنم و همه بانوان هاشمي را با خود به خانه ببرم. هند در ميان يك مجلس عمومي، بر يزيد به خاطر اين بدرفتاري با خاندان اهل بيت: شوريد و او را سرزنش كرد و يزيد هم به ناچار گناه رابه گردن ابن زياد انداخت و او را لعن و نفرين كرد....
#نویسنده: فاطمه فخر روحانی
#منبع: نقش زنان در نهضت حسینی
#قسمت_هشتم
#بخش_سوم
@Etr_Meshkat
✅بانواني كه با افشاگري و خطبه خواني پيام عاشورا را فرياد كردند
👇👇👇👇
💢اشاره
اگرچه در اين خصوص برجسته ترين شخصيت مورد ذكر حضرت زينب (س) است كه پيام خط سرخ حسيني را به شيوه زيبايي كه ويژگي خاندان اهل بيت: بود، فريادكرد. امّا در مسير اين كاروان با حركتهاي زيباي ديگري نيزدر اين خصوص مواجه ميشويم، از آن جمله:
1️⃣ام كلثوم
ام كلثوم (س) در شهر كوفه در روز يازدهم محرّم در خطاب سرزنش آميز به اهل كوفه چنين فرمود: «اي اهل كوفه، واي به حالتان! با حسين (ع) چه كرديد؟ او را تنها گذاشتيد، به قتل رسانيديد و اموالش را به غارت برديد و خود را وارث او شمرديد. زنانش را اسير كرده، و آزار داديد. هلاكت بر شما باد، از رحمت خدا به دور باشيد! كه مصيبت بزرگي آفريديد! آيا ميدانيد بار چه گناه سنگيني را بر دوش خود نهاده ايد و چه خونهاي پاك و مطهري را بر زمين ريختيد؟ و چه اموال محترمي را به غارت برديد؟ شما برترين انسان پس از پيامبررا كشتيد». «قساوت باد شما را كه از رحمت و مهرباني به دوريد. به درستي كه ياران خدا رستگارانند و حزب شيطان زيان كاران». سپس در خلال اشعاري كه سرود. فرمود: شما برادرم را به گونه زجر و سختي به شهادت رسانيديد، واي بر شما...! كه به زودي آتش پاداشتان خواهد بود. خوني را بر زمين ريختيد كه خداي آن را محترم شمرده بود و قرآن و سپس رسول خدا ريختن آن را حرام. آتش روز قيامت پاداشتان باد كه به يقين در آن جاودانه ايد. من پيوسته تا زندهام بر برادرم ميگريم، بر آن برادري كه پس از رسول خدا (ص) برترين بود و اشك هايم همچون سيل و باران
پيوسته بر گونه هايم جاري ميشوند و هرگز خشك نخواهند شد». صاحبان مقاتل گويند: پس از آن كهام كلثوم اين عبارات را بيان كرد، مردم از گريه و شيون جنجالي به پا كردند و خاك بر سر خود ميريختند و صورت ميخراشيدند و سيلي به صورت ميزدند و واويلا ميگفتند. سيد بن طاووس در لهوف و محدث قمي در نفس المهموم ميفرمايد: پس از استماع اين خطبه، مردان به سختي گريستند و هرگز ديده نشد، مردم به شدت آن روز گريه كنند.
#نویسنده: فاطمه فخر روحانی
#منبع: نقش زنان در نهضت حسینی
#قسمت_نهم
#بخش_اول
@Etr_Meshkat
🌸🌸🌸🌸
✅بانواني كه با افشاگري و خطبه خواني پيام عاشورا را فرياد كردند
👇👇👇👇
2⃣رباب همسر باوفاي امام حسين
رباب يكي از همسران سيدالشهدا: بود كه در كربلا كودك شيرخواره اش در ميان دستان امام حسين (ع) شربت شهادت نوشيد و خود نيز به همراهي كاروان كربلا تا شام رفت. او در مجلس جشن يزيد در شام چون سر بريده امام (ع) را ديد سر را در آغوش گرفته بوسيد و در ضمن اشعاري فرمود: آه حسينم! من هرگز حسين را كه در برابر تير و نيزه دشمنان قرار گرفت، فراموش نمي كنم. حسين را در كربلا فريب دادند، دعوت كردند و سپس با لب تشنه به شهادت رسانيدند. خداوند دشمنانش را در قيامت سيراب نگرداند. اين اشعار كه در آن مجلس بيان گرديد، سندي شد كه شهادت امام (ع) را به دست دشمنان اثبات ميكرد و گرنه چه بسا دشمن در صدد آن بود كه شهادت امام را مخفي داشته و چنان وانمود كند كه در اثر بيماري از دنيا رفته است. اين بانوي سعادت مند وقتي كه در اربعين، كاروان به كربلا بازگشت، همراه آن به مدينه نرفت و مدت يك سال در كنار قبر امام حسين (ع) خيمه زد و به سوگواري پرداخت و گريست و عهد كرد كه
زير آفتاب بنشيند و هرگز زير سايه نرود، چون بدن امام حسين (ع) را زير آفتاب كربلا ديده بود و سوگند ياد كرد كه هرگز موهايش را شانه نزند. صاحب مقتل لواعج الاشجان گويد: او پس از واقعه كربلا يك سال بيشتر زنده نماند و در اين مدت هرگز زير سايه بان نرفت.
#نویسنده: فاطمه فخر روحانی
#منبع: نقش زنان در نهضت حسینی
#قسمت_نهم
#بخش_دوم
@Etr_Meshkat
🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃
✅بانواني كه با افشاگري و خطبه خواني پيام عاشورا را فرياد كردند
👇👇👇👇
2️⃣فاطمه صغري
فاطمه بنت الحسين (ع) فرزند سيدالشهدا و مادرشام اسحق بود. وي نيز در كوفه پس از خطبه حضرت زينب (س) با رشادت ويژه اي كه شايسته فرزندي امام حسين (ع) است ابراز سخن كرد. او فرمود: «اي اهل كوفه، اي اهل مكر و فريب! ما را كافر شمرديد و ريختن خونمان را حلال؟ خون از شمشيرهاتان ميچكد و شادماني ميكنيد؟ به زودي عذاب بر شما نازل ميشود. واي بر شما! با چه دستي بر ما ظلم كرديد؟ و چگونه نفسي شما را بر كشتن ما ترغيب كرد؟ چگونه پاهايتان ياري كرد كه به جنگ ما بياييد؟ قلب هايتان را قساوت گرفته و بر دل هايتان مهر زده شده است؟ چشمها و گوش هايتان از شنيدن و ديدن آيات الهي ناتوان گرديده اند و شيطان عمل زشت شما را برايتان زيبا جلوه داد و بر چشمها يتان پرده اي نهاد، كه ديگر هدايت نمي شويد. «اي مردم كوفه هيچ ميدانيد كه چند خون از رسول خدا بر ذمّه شماست كه از شما طلب خواهد كرد؟ آن مكرها و حيلهها كه با برادرش علي بن ابي طالب كرديد. حال با اين همه ظلم و مكرها عده اي بر اين اعمال زشت به ديده فخر و بزرگ منشي مينگرند. آيا به كشتن مردمي مينازيد كه خداوند آنان را به پاكي ستود و پليدي را از آنان دور كرد؟
پس خشم خود را فرو بريد كه البته براي هر كس آنچه پيش ميفرستد، باقي خواهد ماند. سخن كه به اين جا رسيد، اهل كوفه با چشمان گريان نزد دختر رسول آمدند و از او خواستند كه خاموش شود و بيشتر آنان را رسوا نگرداند.
#نویسنده: فاطمه فخر روحانی
#منبع: کتاب نقش زنان در نهضت حسینی
#قسمت_نهم
#بخش_سوم
🏴 @Etr_Meshkat
✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹
✅بانواني كه در كربلا امانتدار امامت بودند
👇👇👇👇
1⃣ام سلمه
ام سلمه، يكي از برترين همسران پيامبر پس از حضرت خديجه (س) بانوي بزرگوار و والا مقامي بود كه به جهت شخصيت وي، اوّلاً: آيه تطهير در شأن اهل بيت: در خانه او نازل شد. به علاوه رسول خدا (ص) داستان كربلا و مصائب سيدالشهدا: را بر او بازگو نموده و خاك كربلا را برايش به وديعه نهاده بود كه به محض وقوع آن حادثه عظيم و هولناك از آن مطلع گردد، كه هم چنين نيز شد. عصر عاشورا، اهل مدينه ديدند كه از خانهام المؤمنين «ام سلمه» صداي شيون برخاست، چون علت را جويا شدند. فرمود: اكنون در عالم رؤيا پيامبر را ديدم كه غبارآلود و خسته بود. پرسيدم يا رسول ا...! كجا رفته بودي كه چنين غبار آلوده اي؟ فرمود: اكنون از كربلا برمي گردم و شاهد شهادت فرزندم حسين (ع) بودم.ام سلمه گويد: چون از خواب بيدار شدم، به سوي تربت ِ كربلا دويدم، ديدم خون ِ تازه، درون شيشه ميجوشد؛ دانستم كه حسين در كربلا به شهادت رسيد. به همين سبب اولين مجلس عزاي امام حسين (ع) در مدينه مقارن با شهادت امام حسين (ع) در خانهام سلمه برگزار گرديد و اهل مدينه او را در اين ماتم تسلا ميدادند.ام سلمه، يكي از بانواني بود كه امام حسين (ع) به هنگام خروج از مدينه با او خداحافظي كرد و او را «مادر» خطاب نمود.
او به اصرار ميكوشيد تا امام (ع) را از مأموريت رفتن به كربلا به خاطر عواقب آن باز دارد، ولي امام حسين (ع) اين امر را مشيت پروردگار شمرد. امام باقر (ع) فرمود: هنگامي كه امام حسين (ع) به سوي عراق رهسپار گرديد وصيت نامه و كتاب هايش را بهام سلمه سپرد و فرمود: هنگامي كه فرزند بزرگم، نزد تو آمد و وصيت نامه را طلب كرد، آنها را به او بده. توجه به اهميت اين امانت، ميتواند بيانگر شخصيت يگانه اين بانوي بزرگوار باشد.
#نویسنده:فاطمه فخر روحانی
#منبع: کتاب نقش زنان در نهضت حسینی
#قسمت_دهم
#بخش_اول
@Etr_Meshkat
✅بانواني كه در كربلا امانتدار امامت بودند
👇👇👇👇
2⃣فاطمه بنت الحسين
فاطمه دختر امام حسين (ع) نيز يكي از بانوان محترمبود كه امام حسين (ع) امانتهاي امامت را به او سپرد، تا به امام سجاد (ع) برساند.
#نویسنده: فاطمه فخر روحانی
#منبع:کتاب نقش زنان در نهضت حسینی
#قسمت_دهم
#بخش_دوم
@Etr_Meshkat
☘🍂☘🍂☘🍂☘
✅بانواني كه در كربلا امانتدار امامت بودند
👇👇👇👇
3⃣حضرت زينب
بي شك، يكي از برجسته ترين بانواني كه امانتهاي امامت را به نحو شاخص وويژه اي حمل نمود و در زمان شايسته به صاحب آن امام عصر خويش، حضرت سجاد (ع) تحويل داد؛ حضرت زينب كبري (س) بود كه نقش ويژه و شاخص اين بزرگوار در حوادث كربلا برجسته تر از آن است كه نيازي به ذكر و تحليل آن باشد.
#نویسنده: فاطمه فخر روحانی
#منبع: کتاب نقش زنان در نهضت حسینی
#قسمت_دهم
#بخش_سوم
@Etr_Meshkat