#آیات_امامت_ولایت
44کهف
هُنالِكَ الْوَلايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَيْرٌ ثَواباً وَ خَيْرٌ عُقْباً (۴۴)
[در آن جا (آشكار شد كه) يارى به خداىِ حق تعلق دارد. اوست بهترين پاداش و اوست بهترين فرجام]
۱) عبدالرحمن بن كثیر نقل می كند كه میگفت: از امام صادق علیه السلام معنای این آیه را پرسیدم: «هُنالِكَ الْوَلایَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ» و ایشان فرمود: منظور ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام است«۱» .
۱- كافی، ج ۱، ص ۳۴۶، ح ۳۴؛ شواهد التنزیل، ج ۱، ص ۳۵۶، ح ۴۸۷.
@Etr_Meshkat
#لغت_نامه_مهدوی ۲۸
⭕️ غ- غیبت
🔹 غیبت در لغت بمعنی ناپدید شدن از دیدگان است. یعنی حاضر است ولی ظاهر نیست. (قبلا بوده و الان نیست). در استفاده از روایات، سه دیدگاه درباره چگونگی غیبت قابل ارائه است:
🔸 ۱-پنهانی جسم (ناپیدایی) ۲-پنهانی عنوان (ناشناسی) ۳-پنهانی جسم و عنوان به تناسب شرایط
🔺 فلسفه غیبت امام زمان: ۱-حفظ جان حضرت. ۲-آزمایش انسان ها. ۳-آزادگی از بیعتِ دیگران. ۴-تأدیب (ادب کردن) انسان ها. (برای اختصار، از آوردن روایات مربوط به هر کدام، پرهیز شده است)
❄️ انواع غیبت: غیبت صغری و کبری
@Etr_Meshkat
مؤلف:شیخ صدوق
ناشر:کتاب جمکران
دوجلد
تعداد صفحات:1222
از جمله کتاب هایی که در موضوع امام عصر (عج) و غیبت ایشان به رشته تحریر در آمده، کتاب «کمال الدین و تمام النعمة» شیخ صدوق است.این کتاب از اولین کتاب ها و در عین حال مستندترین آنها در مساله غیبت است.
مرحوم شیخ در زمان تالیف کتاب فقط 107 سال از غیبت امام عصر (عج) را پشت سر نهاده بود و این کتاب بنا به فرموده خود مصنف در مقدمه کتاب به درخواست حضرت حجت نگاشته شده است.
نویسنده پس از یک مقدمه طولانی، در ضمن 58 باب مطالب کتاب را سامان داده است. مباحث این کتاب را چنان که خود شیخ هم در پایان مقدمه اشاره دارد می توان به پنج مطلب کلی دسته بندی کرد ، که عبارتند از:
1- اخبار انبیاء و اولیایی که غیبت داشته اند.
2- لزوم امامت واثبات امامت دوازده معصوم(ع).
3- ولادت حضرت مهدی (عج) و اخبار مربوط به آن حضرت .
4- نامه هایی که از ناحیه آن حضرت صادر شده است.
5 - عمر طولانی حضرت حجت (عج).
@Etr_Meshkat
ریشههای غرور
🔅جهل و نادانی:
انسان سراسر ضعف و عجز و ناتوانی است، هزاران نقص و نیاز وجودش را فراگرفته و در اثر ناآگاهی از حقیقت خویش، امتیازات و کمالاتی را در خود توهم کرده به غرور مبتلا میگردد و به سبب علاقه شدید به خویشتن، دیگران را پایینتر و فاقد کمالات به حساب میآورد و به خاطر غرور، دیگر نمیتواند حقیقت را تشخیص دهد و پیوسته در مسیر گمراهی گام برمیدارد
🔅کمبود ظرفیت:
انسانها از نظر استعدادهای درونی یکسان نبوده و دارای قابلیتها و ظرفیتهای متفاوت میباشند. برخی با مشاهده کمترین امتیاز مادی یا مقام و مرتبه معنوی خود را گم کرده، آنچنان مست غرور و تکبر میشوند که گویی قلّههای کمال و مدارج بلند علم و معرفت را فتح کردهاند: ولی اگر به دید انصاف نظر شود اولاً معلوم نیست که برتریها و فضیلتهای شخص مغرور دارای ارزشی حقیقی باشد ثانیاً بر فرض دارابودن ارزش حقیقی اصولاً از ما نیست، بلکه در حقیقت، امانت و عاریهای است که در اختیار ما قرار گرفته و صاحب اصلی آن آفریننده آسمانها و زمین است و خردمند را شایسته نیست که به آنچه در حقیقت از دیگری است فخر بفروشد و مباهات نماید، خصوصاً اگر مایه افتخار خود را در معرض فنا و نابودی ببیند.
@Etr_Meshkat