تلازم تکامل اصطلاحی و لغوی 🤝🏼
سؤالی که در ذهن بهصورت طبیعی، بعد از آشنایی با نظریه تکامل، شکل میگیرد؛ این است که آیا این روند تکامل(اصطلاحی) موجودات، به تکامل لغوی یعنی کمال یافتن و بهتر شدن هم میانجامد⁉️
جواب این است که 👈🏼 اگرچه در خود نظریه تکامل چنین مفهوم کامل شدن نیامده است، اما این مطلب هم درنهایت درست است که روند تکاملی و تغییر و تحولات موجودات را اگر از ابتدا تا به اکنون نگاه کنیم بهنوعی ارتقاء یافتن و بهتر شدن موجودات در آن به چشم میخورد که خودِ قائلین به نظریه تکامل هم به آن تن در میدهند.
#ارنست_مایر در جواب سؤالی که از او شده است، مبنی بر اینکه آیا تکامل واقعاً به پیشرفت میانجامد میگوید:
🔹کسی که در زنجیرهی جانداران، از باکتریها تا سازوارههای عالیتر، نشانههای پیشرفت را انکار کند، برای مفهوم واژهی پیشرفت یک دیدگاه غایت گرایانهای را پذیرفته است. اگر زنجیرهی جانداران از باکتریها و آغازیانِ تکیاخته گرفته تا گیاهان و جانوران عالیتر و سرانجام پریماتها و انسان را در نظر بگیریم، در آن صورت تکامل واقعاً در حال پیشرفت به نظر میرسد.
خود #چارلز_داروین در اینکه درنهایت تکامل موجب ارتقاء موجودات زنده روی زمین میشود، میگوید:
❇️انتخاب طبیعی صرفاً از طریق حفظ و تجمع تغییرات سودبخش به حال موجود که طی ادوار مختلف زندگی آن در اوضاع ارگانیک و غیر ارگانیک روی میدهد، اعمال اثر میکند. نتیجه انتخاب طبیعی بهبود فزاینده وضع جاندار نسبت به اوضاعواحوال است، بهبود وضع مزبور تدریجاً تمام جانداران زنده بر کره زمین را بهسوی ارتقاء میبرد.
وی در جای دیگری میگوید:
❇️گرچه هیچ شاهد قطعی برای اثبات این در دست نداریم که گرایش ارگانیسمهای جاندار بهسوی کمال امری فطری است اما چنانکه کوشیدم در فصل چهارم نشان دهم، نتیجه اجتنابناپذیر انتخاب طبیعی تکامل جانداران است. بهترین تعریف از تکامل ارگانیسمهای در سطح متعالی، متکی بر میزان تمایز یا تخصیص اندامها است- به نظر میرسد انتخاب طبیعی با تقسیمکار، اندامها یا بخشهای مختلف را چنان تدارک میکند که هرروز بیشازپیش نقش خویش را در انجام اعمال مختلف بهتر ایفا کنند.
✍🏼 حمید امامی فر
#تکامل 🌏
#بررسی
⊶@Evolve⊷
🔻 آیا تکامل امری ضروری برای همه موجودات است یا خیر ؟
ضرورتی ندارد که همه موجودات متأثر از انتخاب طبیعی باشند، بلکه اگر شرایط برای زندگی به همان شکل ساده موجودی وجود داشته باشد، به همان شکل، یعنی بدون تکامل، به زندگی خود ادامه میدهد.
🔰داروین میگوید:
هنگامیکه تحولات سودمندی در ارگانیسم جانداری پدید آمد، افراد واجد آن، در تنازع بقا و دوام، بخت بیشتری خواهند داشت و بر طبق قوانین توارث، افرادی با همان ویژگیها از آنها زاده میشود.
👈🏼من همین اصول حراست از تغییرات مفید و بقای انسب را انتخاب طبیعی نامیدهام...
شکلهای پست و ساده اگر با شرایط زیستی کمتر پیچیده خود سازش و تطابق کاملی یافته باشند میتوانند مدتهای مدید به موجودیت خود به همان شکل پست ادامه دهند.
🔰وی در جای دیگر میگوید:
من هیچ قانونی برای الزامی بودن تکامل نمیشناسم. قابلیت تغییر هر نوع، امری است مستقل و انتخاب طبیعی بهجز وقتیکه تغییرِ پیداشده در تنازع بغرنج بقا به حالِ موجود، مفید واقع شود مداخلهای نخواهد کرد و از طرف دیگر مقدار تغییرات در انواع مختلف ابداً یکسان نیست.
✍🏼 حمید امامی فر
#تکامل 🌏
#بررسی
⊶@Evolve⊷
What Evolution Is__ by Ernst Mayr (1).pdf
5.81M
Evolution_Mark_Ridley_3rd_Edition_Blackwell_Science_Ltd_2004.pdf
11.57M
📍سه دیدگاه تکاملی👀
سه نگاه کلی در زمان خود داروین که همگی خود را تکاملی میدانستهاند، وجود داشته است. هر سه این دیدگاهها در این مسئله مشترک بودهاند که ؛ گونهها از ساده به پیچیده رسیدهاند و این سیر بهصورت طبیعی تدریجی، طی شده است.
بهاختصار به این سه دیدگاه اشاره میکنیم.👇🏼
1⃣ دیدگاه اول: دیگر جهش گرایی
این گروه معتقد بودند که گونههای مختلف و متباینی در طبیعت وجود دارد که در ضمن جهشهایی، مسیر تکامل را طی میکنند. این جهشها در نگاه ایشان کاملاً ناگهانی است.
برای مثال؛ ماهیت موجودات تکسلولی اولیه در ضمن جهشی، بهصورت ناگهانی، تغییر پیداکرده و کامل شده است.
ایشان دگرگونی را در خود ماهیت میدیدهاند و بهاصطلاح دیدگاهی 🔻ماهیت محورانه🔻 داشتهاند.
جالب اینجاست که زیستشناس معاصر و طرفدار داروین یعنی #توماس_هاکسلی نیز چنین اعتقادی داشته است. وی که خود، مدافع سرسختِ نظریه تکامل بود، نگاه داروینی را به شکلِ ماهیت محورانه تفسیر میکرد و ماهیتهای خارجی را موضوع تکامل میدانست.
ایشان جهان را متشکل از جهشهای ناپیوسته و نه تغییر بههمپیوسته و تدریجی میدانستند. در نگاه ایشان، تبدیل گونهای به گونه دیگر تنها از راه جهشهای بزرگ میسر است. ایشان نهتنها به خاطر تفکر ماهیت باورانه خود، بلکه شاید به خاطر شواهد فسیلی، که آنها را منقطع از یکدیگر میدانستند به چنین نگاهی گرایش داشتند. این نگاه تا نیمه قرن بیستم ادامه داشت و با مشاهدات و استدلالهای گوناگونِ دانشمندان، موردنقد واقع شد و دیگر تقریباً طرفداری بین تکاملگرایان ندارد.❌
✍🏼 حمید امامی فر
#تکامل 🌏
#بررسی
⊶@Evolve⊷
2️⃣ دیدگاه دوم : تغییر باوری تدریجی
نگاه تکاملی دیگری که همزمان با داروین فعال بود؛ نگاه تغییرباوری تدریجی بود. ایشان بااینکه مانند گروه سابق، نگاهی ماهیت محورانه داشتند، یعنی ماهیات خارجی را متغیر میدانستند، تغییرات را به خلاف نگاه سابق، جهشی و دفعی نمیدانستند و به تغییرات آرام و تدریجی در طبیعت معتقد بودند. این نگاه هم، از طرف خود طرفداران داروین بود.
👨🏼🌾 #چارلز_لایل ، زمینشناس متبحر و معاصرِ داروین، که هم دوست وی و هم آموزگار وی بود، بر این باور بود.
ایشان در نگاه تکاملی فرقی میان موجودات بیجان مانند زمین و کوهها و جاندار مانند گیاهان و حیوانات، قائل نمیشدند. تأکید اصلی ایشان بر تغییرات تدریجی و ماهیتمحوری بود. گفته میشود که تدریجباوری را داروین از لایل گرفته است اگرچه تدریجباوری جمعیتی داروین بهکلی متفاوت از لایل است.
در ذیل همین گروه، #لامارک زیستشناس فرانسوی قرار میگیرد. وی که تأکید بر ماهیتباوری در عین تکامل دارد، بر این باور است که تأثیرات، از طریق زیستبوم در جانداران صورت میگیرد؛ یعنی بهواسطه کاربرد و یا عدم کاربرد اعضاء، به اقتضاء محیطی که در آن زندگی میکنند تغییراتی در بدن اعضاء جانداران اتفاق میافتد. تغییرات به وجود آمده در موجودات از راه توارث صفات کسب شده به نسل بعدی قابل انتقال هستند.🦒
این نگاه، بیشک پرطرفدارترین نگره تکاملی به شمار میآمد، تا اینکه در دهه چهارم سده بیستم با پیدایش نظریه 🔹تلفیق نوین🔹 کنار گذاشته شد.❌
✍🏼 حمید امامی فر
#تکامل 🌏
#بررسی
⊶@Evolve⊷
3⃣دیدگاه سوم : دیدگاه داروین
دیدگاه سوم برخلاف دو دیدگاه سابق که بر ماهیت باوری استوار بودند و به قول #ارنست_مایر بهنوعی غایت محورانه میاندیشیدند ، مبتنی بر ماهیت باوری نیست. این نگاه، باور داروین به تکامل است و مبتنی بر 🔻تفکر جمعیتی🔻 است. داروین معتقد بود تا زمانی که از تغییر ماهیت دست نشوییم، تکامل را بهآسانی نمیتوانیم بفهمیم. گونههای جانداران، نوع نیستند که بر مبنای ماهیتشان تعریف شوند، بلکه زیست جمعیتهایی هستند، متشکل از تکتک افراد که ازلحاظ ژنتیکی منحصربهفرد میباشند.
برای توضیح تفاوت نگاهِ ماهیت محورانه و نگاه تفکر جمعیتی در تغییراتِ بین افرادِ یکگونه، میتوان از بیان #مارک_ریدلی، زیستشناس معاصر در کتاب تکامل، بهره جست. وی میگوید:
🔸 «نگاهِ نوعْ محور ، مبتنی بر این است که یک نمونه عالی از گونه موجود باشد که درون یکگونه، تمام افراد را با آن مقایسه کنیم. طبیعتاً بعضی از افراد بیشتر شبیه به نمونه ما و برخی شباهت کمتری دارند. در این نگاه افرادی که بیشتر شبیه به نمونه نوع هستند نمونههای بهتری از گونه را ارائه میدهند.
❇️برای مثال فرض میکنیم که اشیاء را به دو قسمت صندلی و غیر صندلی تقسیم میکنیم. هر آنچه چهارپایه داشته باشد و فضایی برای نشستن فراهم کند صندلی خوب، محسوب میشود. وقتی چیزی را بهعنوان صندلی خوب یا نمونهی بهتر نام میگذاریم، منظور آن است که آن را بهراحتی میتوان بهعنوان صندلی شناخت نه اینکه نسبت به سایر اشیاء که کمتر بهعنوان صندلی شناخته میشوند برتری داشته باشد. خلقت باوری شرحی از گونهی زیستشناختی ارائه میدهد که بیشتر شبیه به نگاه نوع محورانه است. »
❇️ در نگاه تفکر جمعیتی که امروزه به آن معتقد میباشند، همه اعضای گونه برابر هستند و به یک اندازه نمایندهی فردِ خوبِ آنگونه میباشند.
❇️برای مثال اندازه گنجشکها در مناطق سردسیر، بزرگتر از مناطق گرم سیر است. این بدین معنی نیست که جثه بزرگتر نمونه بهتر نوع است؛ بلکه همه گنجشکها به یک اندازه گنجشک خوباند .
#چارلز_داروین در اینکه مرز مشخصی بین نوع و اصناف آن، آنگونه که تفکر خلقت محور باور دارد، وجود ندارد میگوید:
🔹«به استناد اینکه انواع چیزی جز اصناف بسیار تحولیافته نیستند میتوان دریافت که چرا میان انواع که قاعدتاً آنها را محصول آفرینش مستقل میشمارند با اصناف که اینها را حاصل قوانین ثانوی میدانند، خط فاصل قاطعی وجود ندارد. باز میتوان فهمید چرا در هر ناحیه که انواع عدیده متعلق به جنس مفروضی زندگی میکنند، با اصناف وافری از این انواع مواجه میشویم- چون در آن ناحیه انواع بسیاری تکون یافته، طبق قاعده عمومی باید منتظر ادامه فعالیت، یعنی پیدایش انواع در شرف تکوین باشیم. بهعلاوه انواع متعلق به جنسهای بزرگ که به اصناف یا انواع در شرف تکوین بیشتری هستی میبخشند، تا حدودی خاصههای جنس مربوطه را حفظ خواهند کرد. چراکه فرق میان چنین انواعی کمتر از تفاوت موجود در میان انواع متعلق به جنسهای کوچک است. از سوی دیگر انواع مجاور متعلق به جنسهای بزرگ گسترش محدودی دارند و دستهدسته پیرامون گروههای دیگر گرد میآیند- بر اساس همین دو نکته شباهتشان با اصناف تأیید میشود. روابط مذکور که ابداً با نظریه آفرینش مستقل هر نوع قابل تفسیر نیست با پذیرفتن اینکه انواع در ابتدا همان اصناف بودهاند به سهولت قابلدرک میشود.»
✍🏼 حمید امامی فر
#تکامل 🌏
#بررسی
⊶@Evolve⊷
💡 توضیح ارنست مایر 🤔
#ارنست_مایر در توضیح همین قسمت از نگاه داروین در مورد تفکر جمعیتی و منحصربهفرد بودن افراد میگوید:
« ظاهراً برای بسیاری درک اهمیت بالای منحصربهفرد بودنِ افرادِ یک جمعیت ، دشوار به نظر میرسد. به آنها باید گفت که هیچیک از شش میلیارد و اندی از انسانها با دیگری کاملاً مشابه نیست- حتی اگر آن دو نفر دوقلو👬 باشند.- این شناخت که بین یک گروه از اشیاء با ماهیت مشابه و یک جمعیت جاندار متشکل از افراد منحصربهفرد یک تفاوت بنیادی وجود دارد، پایه و اساس تفکر جمعیتی را میسازد و یک مفهوم اساسی در زیستشناسی به شمار میآید.
👈🏼بر اساس این نگاه ، ما هیچ نوع خاصی نداریم❌، بلکه افرادی داریم که در حال رشد و تغییر هستند. نوع که در حقیقت همان تداعی 🔹ماهیت🔹 است در این نگاه جای خود را به گونه میدهد. »
✅ این نگاه جمعیت محور است و هرگز نگاهی به اینکه باید ماهیت خارجی ایشان بهعنوان نوع آنها در نظر گرفته شود، ندارد. از نگاه ایشان، گونه صرفاً تعدادی از افراد است که عمدتاً به خاطر شباهتهای ظاهری و بر اساس نگاههای اخیر تکاملی به خاطر شباهتهای ژنتیکی در کنار یکدیگر قرارگرفتهاند.
🔸دو عنصر اصلی در نگاه داروینی وجود دارد که از خصیصههای آن به شمار میرود و بهنوعی از دو نگاه قبلی، این نگاه را متمایزتر میکند:
1⃣ تغییرات تصادفی
2⃣ انتخاب طبیعی
✍🏼 حمید امامی فر
#تکامل 🌏
#بررسی
⊶@Evolve⊷
شواهد نظریه تکامل 🔍
برای اثبات نظریه تکامل به شواهدی تمسک میشود که در حقیقت اینها ادله اثبات نظریه تکامل است. قصد داریم اشارهای به مهمترین آنها کنیم که در کتب معتبر تکاملی بیان شده است. فارغ از ادعاها و فیلم ها و تصاویری که برای جا انداختن تکامل در اذهان ساخته میشود این شواهد تکامل است که ابتدا باید مورد بررسی قرار گیرد که اگر نتوانند مدعا را ثابت کنند تکاملی باقی نمیماند.
❇️۱. تکامل در مقیاس کوچک
🔵مورد خیلی واضحی که به آن در تکامل یک موجود زنده به گونه دیگر استناد میشود، تکامل پیدا کردن ویروس ایدز «HIV»🦠 است.
زمانی که دارویی را برای جلوگیری از تولیدمثل این ویروس در بدن بیمار تزریق میکنند، سریعاً مشاهده میشود که جمعیت این ویروس به شکل قابل ملاحظهای کاهش مییابد، اما در فاصله زمانی ۳ تا ۱۲ هفته، روند کار به شکل دیگری میشود و بیماری دوباره اوج میگیرد. اکثر این ویروسها از بین میروند ولی تعداد اندکی از آنها که مقاوم به دارو بودهاند به تعداد ویروسهای اولیه تکثیر میشوند؛ با این تفاوت که دیگر داروی «3TC » هیچ تأثیری بر روی آنها ندارد. تکامل گرایان بر این باورند که این در حقیقت یعنی تکامل پیدا کردن یکگونه به گونه دیگری که واقعاً خاصیت دیگری غیر از نسل قبلی دارد و بهصورت آزمایشگاهی مشخص است که دیگر داروی سابق بر آنها اثرگذار نیست. همین مسئله در مورد ویروسهای عفونی و آنتیبیوتیکها نیز صادق است.
🔵نمونه دیگری که تکاملگرایان بهعنوان تکامل در مقیاس کوچک، ارائه میدهند؛ تکامل یافتن گنجشکهای خانگی(Passer Domesticus) در آمریکای شمالی با اندازه ۷۶ میلیمتر و تفاوت آنها با گنجشکهای کانادایی که میانگین اندازه آنها ۷۹ میلیمتر است میباشد. این در حالی است که همه آنها از یک گروه که در ۱۸۵۲ به آنجا مهاجرت کردهاند تکاملیافتهاند. همین مسئله در مورد سهرههایی(Finch) که داروین در جزایر گالاپاگوس جمعآوری کرده بود، نیز در تفاوت منقار آنها قابلمشاهده است؛ در برخی جزایر اندازه منقارها بسیار کوچک و در بعضی بسیار بزرگ است. شواهدی وجود دارد که همه اینها از مهاجرت یک دسته واحد از سهرهها که به آن جزایر رفتهاند مربوط است و جد اصلی آنها یکسان است.
🔴بررسی:
تکامل در مقیاس کوچک تنها ممکن است استبعاد را درباره نظریه تکامل کم کند، اما نمیتواند شاهدی بر درستی آن باشد 🙅🏻♂، زیرا همانطور که این مثالها با نظریه تکامل سازگارند، با نظریههای رقیب نیز به همان اندازه سازگارند✅ و بنابراین، نمیتوانند یک نظریه را به ضرر دیگر نظریات تقویت کنند.
کسانی که انواع را متباین و غیرقابل تبدیل به یکدیگر میدانند نه این تغییرات را در افراد یک نوع انکار میکنند و نه آنها را منافی دیدگاه خود میدانند.
🧔🏻♂🧔🏼♂🧔🏿♂
👈🏼برای مثال خلقت باوران علیرغم آنکه تفاوت نژادهای مختلف انسانی و تفاوت قیافهها و رنگ پوست آنها را قبول دارند و امری انکارناپذیر میدانند معتقدند همه آنها از پدر و مادر واحدی زاده شده و تکثیر شدهاند و همه اینها با علم و عمد و هدفمندی خالق متعال صورت گرفته است. همانطور که در قرآن کریم آمده است:
✨«هان اى مردم ما شمارا از يك مرد و يك زن آفريديم و شمارا تيرههايى بزرگ و تيرههايى كوچك قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد نه اينكه به يكديگر فخر كنيد و فخر و كرامت نزد خدا تنها به تقوا است و گرامىترين شما باتقواترین شما است كه خدا داناى باخبر است.»(حجرات، ۱۳)
و یا آیه دیگر
✨«و يكى از آيات او خلقت آسمانها و زمين و اختلاف زبانهای شما و رنگهایتان است كه در اینها آياتى است براى دانايان.»(روم، ۲۲)
به بیان دیگر آنچه که تکامل گرایان به دنبال آن هستند تکامل بین گونههای مختلف🐼🐻 است و نه تکامل درون یک گونه و تغییر و تحولات درون یک گونه، ولی آنچه را که به عنوان دلیل برای خود ارائه میکنند دومی است و نه اولی.
توجیه دیگر و قابل قبولتر در مورد ویروسها این است که ویروسها از ابتدا متفاوت بودهاند، هم ویروسهای ضعیف و هم ویروسهای مقاوم از ابتدا وجود داشتهاند و طبعاً پس از تزریق دارو، آنها که ضعیف بودهاند از بین رفته و مقاومترها باقیمانده و تکثیر یافتهاند، نه اینکه ویروسها واقعا جهش داشتهاند.🚫📈
دقیقا همین بحث در مورد ویروس کرونا هم گفته میشود؛ از ابتدا همه انواع کرونا😷 به نوعی موجود بوده است ولی ضعیفترها نابود شدهاند و قویترها باقی مانده و تکثیر شدهاند.
🔸برای مطالعه بیشتر میتوانید به Rice, 2007, ) (Ridley, 2004, p. ) & (Skybreak, 2006, Ellis, 2010 مراجعه کنید .
✍🏼حمید امامی فر
#تکامل 🌏
#بررسی #نقد
⊶@Evolve⊷
شاهد دوم تکامل(دلیل دوم برای اثبات تکامل)
❇️۲. ایجاد تکامل بهصورت تجربی مصنوعی
🔵زیستشناسان تکاملی، معتقدند که تکامل بهصورت انتخاب مصنوعی را، میتوان ایجاد کرد کما اینکه خود داروین انتخاب مصنوعی را بر روی کبوترها🕊 انجام داد به این شکل که نمونههایی از کبوترهایی که بیشترین شباهت رنگی را در یک عضو خاص داشتند یا بیشترین شباهت را در اندازه و شکل یک اندام خاص داشتند، باهم دیگر جفت میکرد و بعد از چندین نسل، نسلی خالصتر و درنهایت کاملاً متفاوتتر ازلحاظ شکلی و رنگی به دست میآورد که در یک ناحیه خاص بهصورت قابل توجهی متفاوت از نسلهای پیشین بود. از همینجا استنباط میکرد که این تفاوت بسیار عجیب در طرح و رنگ و شکل و اندازه کبوترها، بهصورت تکاملی از کبوترهای اولیه چاهی به وجود آمده است که هنوز هم موجود هستند.
🔵 مثال دیگری که #مارک_ریدلی زیستشناس تکاملی معاصر در این زمینه نقل میکند، در مورد اندازه ماهیآزاد🐟 است. به گفته وی، زمانی که صید ماهی آزاد را با اندازه خاصی اجازه دادند، یعنی معین کردند که از اندازه خاصی، ماهیهای شکار شده نباید کوچکتر باشند و تنها بزرگتر از این اندازه را صیادان اجازه دارند که صید کنند،این کار باعث شد که بزرگترها شکار شوند و کوچکترها که به هر دلیلی حجم بدنی کوچکتری نسبت به بزرگترها داشتند، بمانند و نسلهای بعدی ماهیهای آزاد در آن منطقه کوچک شد. این همان روند انتخاب مصنوعی است که با دستکاری انسان اتفاق میافتد و باعث میشود بزرگترها حذف شوند و کوچکترها بمانند و فرصت تولیدمثل داشته باشند و بعد از مدتی همین جمعیت کوچک، تبدیل به جمعیت غالب شوند.
👈🏼بهصورت کلی اگر قرار باشد که بهوسیله انتخاب مصنوعی، مقدار یک صفت افزایش پیدا کند مجموعهای از رژیمهای خاص در نظر گرفته میشود که نتیجه آن بهتر شدن نسل بعدی، در یک صفت خاص است.
🔵برای مثال طولانیترین مورد انتخاب مصنوعی کنترلشدهای را که میشناسیم، تحقیق و انتخاب مصنوعی بر روی دانهذرت🌽 است که از سال ۱۸۹۶ بر اساس مقدار روغن دانه صورت گرفته است که این کار هنوز هم ادامه دارد.
(Ridley, 2004, p. )& (Leconte, 2009 )
🔴بررسی :
همانطور که در بررسی شاهد اول بیان کردیم، مثالهای ذکرشده در این نمونههای انتخاب مصنوعی هم با همان اشکالی که در بررسی شاهد اول بیان کردیم، مواجه هستند.
در حقیقت ادعای تکامل این است که تکامل باعث تغییر یک گونه به گونه دیگر می شود، ولی آنچه که به عنوان مثال بیان می کنند در حقیقت تکامل درون یک گونه است که نهایتا شکل و رنگ و اندازه حیوانات تغییر پیدا می کند نه اینکه حقیقتا گونه جدیدی به وجود بیاید❗️
در واقع نهایت چیزی که از نمونههای یاد شده به دست میآید تفاوت در ویژگیها و خصوصیات است که البته خلقتگرایان هرگز منکر چنین تغییراتی در سطح درونگونهای نیستند. به همین دلیل نمیتوان آنها را دلیلی اختصاصی برای اثبات نظریه تکامل دانست.
البته این بحث نیاز به توضیح تکمیلی دارد؛ اساسا معیار تفاوت در گونهها چیست که در بحثهای آینده به آن خواهیم پرداخت.
✍🏼 حمید امامی فر
#تکامل 🌏
#بررسی #نقد
⊶@Evolve⊷
شاهد سوم تکامل(دلیل سوم برای اثبات تکامل)
❇️۳. وجود مشابهتهای همساخت در موجودات زنده
برخی زیستشناسان تکاملی نیرومندترین و بهترین استدلال در تکامل را وجود برخی از مشابهتهای همساختی بین گونهها میدانند.
در نگاه کلی از نگاه زیستشناسان تکاملی، دو نوع شباهت در موجودات، قابل فرض است:
همساخت و همسان .
🔵منظور از شباهت همسان، شباهتهایی است که در اثر کارکردهای یکسان، در برخی موجودات که شرایط یکسان محیطی داشتهاند به وجود آمده است.
برای مثال؛ شباهتهای وال🐋 کوسه🦈 و دلفین🐬 به خاطر این بوده است که همگی در آب زندگی کردهاند و در تلاش برای شنا کردن، بالههای ایشان به شکل فعلی درآمده است.
🔴این نوع شباهتها نمیتوانند کاری برای تکامل انجام دهند و دلیلی برای جد مشترک داشتن موجودات محسوب نمیشوند.
🔵اما نوع دومی از مشابهت وجود دارد که بهسادگی قابل توجیه نیست و به ادعای زیستشناسان تکاملی، به نحوی دلیلی برای اثبات نیایمشترک در موجودات است و هیچ توجیه قابلقبول دیگری نمیتوان برای آن ارائه داد، و آن شباهت همساختی است.
منظور از این نوع مشابهت، وجود نوعی ساختار مشترک در موجودات زنده است که به شکل عجیبی به ادعای تکاملگرایان رهنمون میشود به اینکه، تنها دلیلی که باعث شده است، چنین شباهت زیادی بین گونههای مختلف وجود داشته باشد، داشتن جد مشترک است و نه غیر آن.
برای مثال با بررسی چهار پایان🐎🐂🐑🐘
میتوان مشاهده کرد که چهارپایان امروزی همگی با کارکردها و محیطهای مختلف زندگی، همگی پنجانگشت دارند و نه هفت یا دوازده انگشت. حتی چهارپایانی که در فرم بالغ خود مانند اسب و الاغ پنجانگشتی نیستند در دوره جنینی، پنجانگشتی هستند و در ادامه از آن پنجتا یکی باقی میماند.
حتی بالههای بدون استخوان عقبی نهنگ🐳 نیز بقایای الگوی پنجانگشتی را نشان میدهد.
🔸خود داروین هم به این امر استناد کرده است:
چه چیز ممکن است از این شگفتانگیزتر باشد که دست انسان برای گرفتن، شکلگرفته و دست حفار(یک نوع حیوان) برای کندن، پای اسب، باله دلفین و بال خفاش همگی از یک الگو ساختهشده باشند و ازجمله استخوانهای مشابه و موقعیتهای نسبی همانند داشته باشند؟
به نقل از (Ridley, 2004, p, 56)
✍🏼 حمید امامیفر
#تکامل 🌏
#بررسی
⊶@Evolve⊷