0⃣ از کودکی عاشق #سعدی بودم. اما در دانشگاه با گوش دادن نوارهای شرح #مثنوی سروش، مثنویخوان شدم. یکی از بحرانهای آن دورانم شنیدن دعوا و اختلافات سعدی و #مولوی و رفتار تحقیرآمیز مولوی با سعدی بود. فکر میکردم باید از بین این دو، یکی را انتخاب کنم و دیگری را کاملا کنار بگذارم.
تا اینکه طلبه شدم و شاگردی استاد #میرباقری این بحران را برایم حل کرد...
(بخوانید)
❗️گفتم: «ایشان در کلاسهایش، اندیشه شما را جزء اندیشههای باطل و خطرناک دستهبندی میکند». گفت: «مگه من برای اینکه ایشان با من خوب است یا من را قبول دارد میخواهم از او حمایت کنم؟! باید مراقب باشیم که منافع شخصی، کوچکترین تأثیری در مواضع ما نداشته باشد».
این روزها که میبینم به او میگویند «مقتدای فکری #جلیلی» تعجب میکنم!!!
🛑 ... همان روزها #شهدای_خدمت شهید شدند و بازار دعوت از ایشان برای کاندیداتوری ریاست جمهوری داغ شد. موقع مناسبی نبود؛ اما از سر اجبار، پیام دادم. چند دقیقه بعد زنگ زد و گفت: «صبح پیگیر شدم و با فلانی تماس گرفتم، انشاءالله تا عصر قسمتی از کار انجام میشه. الآن هم دارم میرم کربلا، انشاءالله برگردم پیگیر بقیه کار هم خواهم شد».
خیلیها اگر در موقعیت او بودند به چیزی جز خودشان و رؤیای ریاست فکر نمیکردند، اما او فکرش جای دیگری بود. این روزها که میگویند: «برای رهبر شدن در خواب رؤیا دیده»؛ خندهام میگیرد.
بخاطر محدودیتهای عکسنوشته، متن کامل را اینجا بخوانید