اخلاق نیکِ #شهید_خرازی🕊 که موجب نجاتش شد.
به صورت لباس شخصی سوار اتوبوسی در کردستان شد، آنقدر اتوبوس تکان میخورد که کودکِ کُردی که همراه پدرش کنار آنها نشسته بود دچار استفراغ شد، او کلاه زمستانیاش را زیر دهان کودک گرفت، کلاه کثیف شد. پدر بچه خواست بچهاش را تنبیه کند با لبخند، مانع شد و گفت: کلاه است میشویم پاک میشود...
مدتها بعد در عملیاتی سردار خرازی و رفیقهایش محاصره شدند. کاری از دستشان بر نمیآمد، رئیس گروه دشمن که با نیروهایش به آنها نزدیک شده بود ناگهان اسلحهاش را کنار گذاشت، سردار را در آغوش گرفت و بوسید. صورتش را باز کرد و گفت: من پدر همان بچهام... با رفتار آن روزت مرا شیفتهی خودت کردی. حالا فهمیدم که شما دشمن ما نیستی.
#شهید_خرازی :
جنگـــ
معاملہ با خداستـــــــــ
خدا خریـــدار ،
ما فروشنــده ،
سند قــــرآن،
بهــاء بهشـــــت ...
@sangar