#تلنگر⚠️
عمده چیزی که برزخ را تاریک میکند
حرف زدن پشت سر مردم است
غیبت و تهمت و...
و از آن طرف، یکی از چیزهایی که
برزخ را روشن میکند
گره گشایی از کار مردم است.
-استادفاطمینیا
💞 اللهمعجللولیکالفرج بحقعمهیسادات💞
📡 @fazayell_amiralmomenin_Ali
🚨 #تلنگر
از عالِمی پرسیدند :
بالاترین وزنه چند کیلو است که یه نفر بزنه و بهش بگن پهلوان؟...🏋🏻♂
عالم در جواب گفت : سنگین ترین وزنه یه
پتوی نیم کیلویی است که یه نفر بتونه هنگام
نمازِ صــبح از روی خودش بلند کنه😴
هرکی بتونه اون وزنه رو بلند کنه
باید بهش گفت پهلوان..😊👏🏻
@fazayell_amiralmomenin_Ali
گفتم. . . .
اگر در کربلا بودم
تا پای جان برای حُسَین (ع) تلاش می کردم
گفت. . . .
یک حُسَینِ زنده داریم
نامش مهدی (عج) است
بسمِ الله. . . .
#تلنگر
@fazayell_amiralmomenin_Ali
8.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تلنگر
🌿داستان جالب #خدا و بنده اش ...
مطمئن باش خدا برات #خیر میخواد(•ᴗ•)
@fazayell_amiralmomenin_Ali
.
🔹#تلنگر
🔴 اعمالمان را با سرعت مافوق نور به آسمان بفرستیم
🔵 راه صحیح ، عاقلانه و پر سود پیوند زدن اعمال ناقص ما به اعمال بهترین نوع بشر حضرت حجت ابن الحسن علیه السلام می باشد. چرا که کوچکترین عمل او با تمامی اعمال جن و انس و ملک قابل قیاس نیست. اگر اعمال نیک خودمان را به او هدیه کنیم شاید به همراه اعمال او که با سرعت مافوق نور به آسمان میرود و به عرش الهی می رسد اعمال ما هم بالا رود و مقبول درگاه احدیت گردد.
🌕 از این لحظه نیت میکنیم تمام اعمال مستحبی زندگی مان تا پایان عمر را به امام زمان ارواحنا فداه هدیه کنیم.
#امام_زمان
🌾🌾🌾
زیاد بگویید 🌸#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج بحق حضرت زینب سلام الله علیها»🌸
@fazayell_amiralmomenin_Ali
@ostad_shojae4_5857195189596062160.mp3
زمان:
حجم:
1.05M
✅بهشت جای سالم هاست❗⛔
❌این صوت فوق العاده زیبا رو از دست ندید!
#تلنگر
#دارالسلام
@fazayell_amiralmomenin_Ali
✨عالمی که از همسرش کتک میخورد!
مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء از بزرگترین فقیهان جهان تشیع بوده است. ایشان در نجف میزیسته و شاگردان بسیاری تربیت کردهاست. آن زمان شایع شده بود از همسرش کتک میخورد! وقتی از او دراین باره پرسیدند گفت: "بله، عرب است، قدرتمند هم هست، قویالبنیه هم هست، گاهی که عصبانی میشود، حسابی مرا میزند. من هم زورم به او نمیرسد!"
وقتی پرسیدند چرا طلاقش نمیدهید گفت: "این زن در این خانه برای من از اعظم نعمتهای خداست چون وقتی بیرون میآیم و در صحن امیرالمومنین میایستم و تمام صحن، پشت سر من نماز میخوانند، مردم در برابر من تعظیم میکنند. گاهی در برابر این مقاماتی که خدا به من داده، یک ذرّه هوا مرا برمیدارد. همان وقت میآیم در خانه کتک میخورم، هوایم بیرون میرود! این چوب الهی است، این باید باشد!
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
@fazayell_amiralmomenin_Ali
💥حکايتي شگرف از مقدس اردبيلي💥
☘مير فيض الله تفرشي ، که از شاگردان مرحوم مقدس اردبيلي بود، براي انجام کاري شبانه از خانه بيرون مي رود. هنوز به در خانه مقدس اردبيلي نرسيده بود که مقدس از خانه بيرون آمد و متوجه روضه ي مقدسه علويه (ع)شد. حس کنجکاوي مير فضل الله او را به دنبال مقدس کشاند. نيمه شب بود و آسمان روشن از مهتاب، لطف ديگري داشت. کوچه هاي نجف خلوت و خالي بودند، سکوت سنگيني بر گرده شهر سايه انداخته بود. گاه سکوت نشسته را صداي گريه ي کودکي يا ناله ي مرغي مي شکست.
🌸مقدس آهسته قدم بر مي داشت. سايه قامت رشيدش به روي ديوارهاي گلي مي افتاد و او حرکت مي کرد. مير فيض الله دنبال مقدس راه افتاده بود و در تعقيب او سر از پا نمي شناخت. در پشت نخل ها و ديوارها پنهان مي شد تا اگر مقدس نگاهي به عقب انداخت او را نبيند. هميشه آرزو کرده بود که شبي شاهد خلوت او با خدايش باشد و آن شب که به پندار خود، چنين فرصتي دست داده بود چقدر خوشحال بود. دلش در انتظار مشاهده ي وصال عارفانه استادش لحظه اي از تپش نمي ايستاد.
🌸مقدس تا به صحن حرم رسيد، درها گشوده شد. درکنار ضريح ايستاد و سلام کرد، صداي جواب زمزمه وار به گوش مير فيض الله رسيد و او گوش تيز کرد که ديگر چه خواهد گذشت و مقدس چه خواهد گفت و چه جوابي خواهد شنيد. اما مقدس تنها دست به ضريح مقدس برد و صورت بدانجا گذاشت و آرام چيزهايي زمزمه کرد و لحظاتي بيرون آمد وبه سوي مسجد کوفه رهسپار شد.
☘مير فيض الله باز از پي او راه افتاد و او را مشاهده کرد که داخل مسجد شد و به طرف محراب رفت . مير فيض الله از لاي در مسجد، چشم به طرف محراب دوخت. توي محراب کسي رو به قبله نشسته بود. مقدس نزديک شد و در کنار آن شخص زانوي ادب زد و خاضعانه شروع به سخن گفتن با او کرد. مير فيض الله از ديدن اين صحنه به تعجب و حيرت افتاد و با خود مي گفت:
⁉️اين کيست خدايا؟مگر داناتر از مولاي ما مقدس نيز کسي در اين شهر وجود دارد که مولاي ما خاضعانه در مقابل او زانو مي زند و از او سوال مي کند؟
💔قلبش تپيد و بدنش لرزيد . هنوز از تماشاي صحنه نگاه بر نگرفته بود که مقدس بلند شد و بيرون آمد . مير فيض الله به کناري رفت و پنهان شد و مخفيانه باز به تعقيب مقدس پرداخت . مقدس خوشحال و قبراق راه مي رفت . نزديک حرم مطهر رسيده بودند که مير فيض الله تنحنحي (سرفه اي )کرد و مقدس فورا سر به عقب گرداند:
🌱مير فيض اللهً ! اينجا چه کار مي کني؟
عرق شرم بر پيشاني مير فيض الله نشست و از خجالت سر به زير انداخت و خاموش شد. مقدس خودش را به او رساند و ملاطفت کرد ودوباره سوال فرمود:
- تو با من بودي اولاد پيغمبر؟!
- بلي !براي پرسيدن سوالي به طرف خانه شما راه افتاده بودم . وقتي به نزديکي هاي در رسيدم شما از خانه بيرون آمده بوديد نخواستم مزاحم بشوم . اما حس کنجکاوي مجبورم کرد که دنبال تو بيايم و ببينم کجا مي روي ؟
☘ملايمت و ملاطفت آخوند شرم و خجلت را از وجود فيض الله برگرفت و ميرفيض الله جرات کرد او را سوگند دهد که وي را خبر دهد از آنچه مشاهده کرده بود . مقدس قبول کرد و فرمود:
🌱مسئله اي از مسائل دين بر من مشکل شده بود، آمدم به خدمت حضرت اميرالمومنين(ع) و از آن حضرت پرسيدم. آن حضرت فرمود :« امروز امام زمان تو حضرت صاحب الامر (عج)در اين شهر است ، برو به مسجد کوفه از آن حضرت سوال کن.» پس رفتم به نزد محراب مسجد و آن مساله را از آن حضرت سوال نمودم و جواب شنيدم.
🌹السلام علیک یا علی بن ابی طالب(ع)
🌹السلام علیک یاحجت ابن الحسن العسکری(عج)
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
🌿♥️↴
@fazayell_amiralmomenin_Ali
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
🌹#داستان_آموزنده
روزی مردی بغدادی از بهلول پرسید: جناب بهلول من چه بخرم تا منافع زیاد ببرم؟ بهلول جواب داد: آهن و پنبه.
آن مرد با سرمایه خود مقداری آهن و پنبه خرید و انبار نمود و پس از چند ماه فروخت و سود فراوانی برد و ثروتمند شد.
مدتی بعد آن مرد باز هم به بهلول برخورد؛ این بار به او گفت: «بهلولِ دیوانه» من چه بخرم تا منافع ببرم؟
بهلول این بار گفت پیاز و هندوانه بخر.
آن مرد این بار با تمام سرمایه خود پیاز و هندوانه خرید و انبار نمود؛ پس از مدت کمی تمام پیاز و هندوانههای او پوسید و از بین رفت و ضرر فراوانی کرد.
فوری به سراغ بهلول رفت و به او گفت بار اول که با تو مشورت نمودم، گفتی آهن بخر و پنبه ، که سود زیادی بردم؛ ولی دفعه دوم این چه پیشنهادی بود که کردی؟ تمام سرمایه من از بین رفت!
بهلول در جواب آن مرد گفت روز اول مرا صدا زدی آقای شیخ بهلول! و چون مرا شخص عاقلی خطاب نمودی من هم از روی عقل به تو دستور دادم؛ ولی دفعه دوم مرا بهلول دیوانه صدا زدی، من هم از روی دیوانگی به تو دستور دادم.
مرد از رفتار و بیادبی که در زمان پولدار بودن داشت خجل شد و رفت.
از خدا جوییم توفیق ادب
بی ادب محروم ماند از لطف رب !
بی ادب تنها نه خود را داشت بد
بلکه آتش بر همه آفاق زد ...!
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت#اللهملَـیِّنقَـلبیلِوَلِیِّاَمرِک
#سبحانالله
🌿♥️↴
@fazayell_amiralmomenin_Ali
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
کلی پستهای جذاب داریم😍
4_5927103062308029735.mp3
زمان:
حجم:
3.47M
💫مهدی فاطمه مرا می بیند...
🔸به من سر می زند...
🔸برای من استغفار میکند
💥ولی ما برای او چیکار کردیم؟❗️
#با امام زمانت اینجا دوست شو↴❤️🌿
@FAZAYELL110
💥#تلنگر❗️
🔸 خدا نکند که برای تعجیل فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دعا کنیم، ولی کارهایمان برای تبعید فرج آن حضرت باشد...
📚 در محضر بهجت، ج۲ ص۲۳۰
#با امام زمانت اینجا دوست شو↴❤️🌿
@FAZAYELL110
🟢مهم تر از دیدن امام زمان ارواحنافداه چیست؟
🔵شیخ محمدتقی بهلول رحمه الله در پاسخ به این پرسش که: چه وقت میشود به حضور آقا امام زمان ارواحنا فداه مشرف شد؟
🔴میفرماید: «با تقوا باشید؛ وقتی که بین شما و حضرت علیه السلام سنخیت باشد»
🌕سپس میفرماید:
«دیدن امام زمان ارواحنا فداه مهم نیست، مهم این است که او ما را ببیند، خیلیها هم علی علیه السلام را دیدند، اما دشمن او شدند. اگر کاری کردیم که نظر آنها را جلب کنیم، آن ارزش دارد.»
📚ملکوتی خاک نشین: سیری در زندگی حاج شیخ محمدتقی بهلول رحمه الله، ص ۹۶.
💥#تلنگر❗️
#با امام زمانت اینجا دوست شو↴❤️🌿
@FAZAYELL110