✨ ولادت حبل المتین، عین الیقین، یعسوب دین، مولا امیرالمومنین علی علیه السلام
بر وارث ولایت عظمایش، مولا صاحب الزمان و شیعیان و دوستداران حضرتش مبارک. 💐
▫️آدم هر چقدر هم که بزرگ شده باشد،
باز گاهی دلش میخواهد بابا بغلش کند؛
سر روی شانهی بابا بگذارد و از غمهایش بگوید.
بابا علی جان!
میدانم آغوش محبّت شما به اندازه همهی یتیمهای مهدیتان جا دارد.
میدانم شما قصّهی غصّههای ما را نگفته میدانید.
دعا کنید تا خورشید به جهانمان برگردد؛
دعای پدر مستجاب است!
#گرافیک_مهدوی
#امیرالمومنین_علیه_السلام
💐 #عرض_ارادت
روز قیامت پناهگاه ندارد
هرکه ندارد به دل ولای علی را
✍️ آرش براری
🔷🔸💠🔸🔷
🆔 @FM_javadAlaemme
#فضائل_امام_علیه_السّلام
┄┄┅═✧❁🍁🌸🍁❁✧═┅┄
💎پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم هر روز نشانه تازه اى از اخلاق نیکو را برایم آشکار مى فرمود:، و به من فرمان مى داد که به او اقتداء نمایم. پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم چند ماه از سال را در غار حراء مى گذراند، تنها من او را مشاهده مى کردم، و کسى جز من او را نمى دید، در آن روزها، در هیچ خانه اسلام راه نیافت جز خانه رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم که خدیجه هم در آن بود و من سوّمین آنان بودم. من نور وحى و رسالت را مى دیدم، و بوى نبوّت را مى بوییدم من هنگامى که وحى بر پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرود مى آمد، ناله شیطان را شنیدم، گفتم اى رسول خدا، این ناله کیست گفت: شیطان است که از پرستش خویش مأیوس گردید و فرمود: «على تو آنچه را من مى شنوم، مى شنوى، و آنچه را که من مى بینم، مى بینى، جز اینکه تو پیامبر نیستى، بلکه وزیر من بوده و به راه خیر مى روى»
📘#خطبه_192 نهج البلاغه
┄┄┅═✧❁🍁🌸🍁❁✧═┅┄
🆔 @FM_javadAlaemme
﷽؛
💠 #حديث_روز
🏷 آموزگار امّت!
🔅 #پیامبر_اکرم_(ص) :
🔸«على، احياگر آيين من پس از من و آموزگار امّت من و برپادارنده حجّت من است».
🔹«عَلِيٌّ المُحيي لِسُنَّتي مِن بَعدي و مُعَلِّمُ اُمَّتي والقائِمُ بِحُجَّتي» .
📚 الاحتجاج : ج ١ ص ٢٩٨ ح ٥٢
🆔 @FM_javadAlaemme
4_5866141700962912480.mp3
9.83M
#بشنوید
💠 مولودی حضرت علی علیه السلام
#سرود
«نه لوح و نه قلم بود...
نه ارض و نه سماء بود...
علی بود ... »
🔸 حاج محمود کریمی
هیات ریحانة الحسین "علیه السلام"
🆔 @FM_javadAlaemme
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ دل میره ایوون نجف
میخوام که نوکرش باشم...
غلام قنربش باشم...
با علی تا آخرش باشم...
#امیرالمؤمنین علیهالسلام
#ایوان_نجف
💚صلوات خاصه حضرت امیر المؤمنین
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ، أَخِي نَبِيِّكَ وَ وَلِيِّهِ وَ صَفِيِّهِ [وَ وَصِيِّهِ] وَ وَزِيرِهِ وَ مُسْتَوْدَعِ عِلْمِهِ وَ مَوْضِعِ سِرِّهِ وَ بَابِ حِكْمَتِهِ وَ النَّاطِقِ بِحُجَّتِهِ وَ الدَّاعِي إِلَى شَرِيعَتِهِ وَ خَلِيفَتِهِ فِي أُمَّتِهِ وَ مُفَرِّجِ الْكُرَبِ [الْكَرْبِ] عَنْ وَجْهِهِ ، قَاصِمِ الْكَفَرَةِ وَ مُرْغِمِ الْفَجَرَةِ، الَّذِي جَعَلْتَهُ مِنْ نَبِيِّكَ بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى، اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصْرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ الْعَنْ مَنْ نَصَبَ لَهُ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ وَ صَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْصِيَاءِ أَنْبِيَائِكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ.
🆔 @FM_javadAlaemme
✅طلبه ای که به لوستر های💐 حرم حضرت امیر المؤمنین💐 (عليه السلام) اعتراض داشت
✍فاضل بزرگوار سید جعفر مزارعى روایت کرده :
🌸یکى از طلبه هاى حوزه با عظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملّى بود . روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام)😘عرضه مى دارد :
🍃شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید ، در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم ؟!
🌹شب امیرالمؤمنین😘 (علیه السلام) را در خواب مى بیند که آن حضرت به او مى فرماید : اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و فجل و فرش طلبگى است ، و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد دکن به خانه فلان کس مراجعه کنى ، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو :
🌟به آسمان رود و کار آفتاب کند .🌟
🍃 پس از این خواب ، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد : زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است ، شما مرا به هندوستان حواله مى دهید !!
🌹بار دیگر حضرت😘 را خواب مى بیند که مى فرماید : "سخن همان است که گفتم ، اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت کن ، اگر نمى توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) "
🍃 پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن ، کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند، و اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى گیرد ،
🔹مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد ، تعجب مى کنند !!
وقتى به در خانه آن راجه مى رسد در مى زند ، چون در را باز مى کنند ، مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد ، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گوید: (به آسمان رود و کار آفتاب کند)
فوراً راجه پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید :"این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید ، و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى اش وى را به حمام ببرید ، و او را با لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید "
🌼مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد ، و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى شود .
🦋 فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند ، و هر کدام در آن سالن پر زینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند ، از شخصى که کنار دستش بود ، پرسید : چه خبر است ؟
🌳گفت : مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است .
🍃پیش خود گفت : وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است .
🌳هنگامى که مجلس آراسته شد ، راجه به سالن درآمد ، همه به احترامش از جاى برخاستند ، و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست .
نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت : آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم ، و همه مى دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است ، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى بندم ، و شما اى عالمان دین ، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید .
🌺چون صیغه جارى شد ، طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود ، پرسید : شرح این داستان چیست ؟
🌷راجه گفت : من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین (علیه السلام)😚 شعرى بگویم ، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم . به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم ، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود ، به شعراى ایران مراجعه کردم ، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد ، پیش خود گفتم : حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرار نگرفته است ، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید ، نصف دارایى ام را به او ببخشم ، و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم .
🌿شما آمدید و مصراع دوم را گفتید ، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است . طلبه گفت : مصراع اول چه بود ؟ راجه گفت : من گفته بودم :
"به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند"
🍃طلبه گفت : مصراع دوم از من نیست ، بلکه لطف خود امیرالمؤمنین (علیه السلام)😘 است . راجه سجده شکر کرد و خواند :
*🌻به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند🌻*
*🌻به آسمان رود و کار آفتاب کند🌻*
*صلی الله علیک یا امیرالمومنین علی بن ابیطالب😘😘😘😘😘*
❤️به عشق امیر مومنان علی بن ابیطالب علیه السلام❤️
به اشتراک بگذارید.!!
منبع : کتاب عبرت آموز تالیف استاد شیخ حسین انصاریان
🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸
🆔 @FM_javadAlaemme
💠 جشن ولادت امام علی (علیه السلام)
۱۴۰۰/۱۱/۲۵
🆔 @FM_javadAlaemme
فرهنگی مسجد جوادالائمه (علیه السلام)
💠 جشن ولادت امیرالمؤمنین امام علی بن ابیطالب (علیه السلام) 🔸 سخنران: حجتالاسلام وحیدی ✨مداحان:
💠 جشن ولادت امیرالمؤمنین امام علی بن ابیطالب (علیه السلام)
۱۴۰۰/۱۱/۲۶
🆔 @FM_javadAlaemme
فرهنگی مسجد جوادالائمه (علیه السلام)
🤩اطلاعیه🤩 #اردو مشهد اردهال و آبشار نیاسر و باغ فین کاشان ⏰حرکت: جمعه ۲۹ بهمن از مقابل مسجد 🔺پذیر
باسلام خدمت همه عزیزان و والدین گرامی.
نکته اساسی که لازم به ذکر هست اینکه، تمام افراد قبل از اردو بیمه کانون مساجد میشوند که کامل ترین بیمه برای اردو ها هست از نظر همه ارگان های فرهنگی.
پس خواهشا تا امشب (۲۷ بهمن) ثبتنام نهایی را انجام دهید تا پنج شنبه مراحل بیمه تکمیل شود.
🔺پ.ن : جمله زیر رضایت نامه از طرف کانون و بیمه کانون نیست.
🆔 @FM_javadAlaemme