خنگول 👻
👱🏻وزیر بهداشت به پیرمرد ی که گفته هزینه #فیزیو تراپی زنم سنگینه می گه خودت تو #خونه #بمال، هرهرهر ....
👻آقای قاضی زاده ما داشتیم تو خونه #می مالیدیم شما قبل #انتخابات اومدی گفتی با طرح #تحول نظام سلامت دیگه نمی خواد تو خونه #بمالین بیاین #بیمارستان دولتی ما براتون #می مالیم !!!
https://eitaa.com/JAVALDUZ
خنگول 👻
👨🏻معاون وزیر بهداشت گفته : مگه #سرم چیه که پا می شید میاید بیمارستان می گید یه #سرم بهم وصل کن !
😏بابا این سرم 4 تا#لیوان آب یه #قاشق چایی خوری نمک و 10 تا حبه #قند !!!
☹️خودتون تو #خونه درست کنید !!!
🤓بعد گفته بابا مگه عمل #جراحی #فتق کاری داره که هی می گیرید تو دستتون میاید #بیمارستان اینجا رو شلوغ می کنید !!!
😜به همونی که براتون #میماله بگید زیر #ناف رو به اندازه 4 انگشت با یه #کارد میوه خوری تمیز بازکنه بعد با #انگشت اشاره #روده ها رو بدید #بالا با یه #سوزن_خیاطی و #نخ پلاستیکی #بدوزید و بعدم یک#آموکسی سیلین مصرف کنید خوب می شید !
😑بعد گفته اموکسی سیلین مگه چیه !!؟
😆یه قاشق چای خوری #آب تربچه هر 8 ساعت یه نصف لیوان ...
👻خبر مرگتون #اینقد میاین #بیمارستانها رو شلوغ می کنید که چی بشه تو این هاگیر واگیر بخور بخور ...
https://eitaa.com/JAVALDUZ
هوالحی
#من_از_برزخ_بازگشته ام !
2️⃣ بخش دوم
☝️اما تقدير چنين بود كه من #زنده بمانم.
▫️پزشك جراح پس از #خروج از بيمارستان و در نزديكی خانهاش
▪️متوجه میشود #سررسيد خود را در #بيمارستان جا گذاشته!
▫️و چون نياز به آن داشته برای برداشتن سررسيد به بيمارستان بر می گردد !
▪️با مشاهده #وضعيت من بلافاصله 7 عمل جراحی سخت روی من #انجام میدهد !
▫️ سپس مرا به بخش #مراقبتهای ويژه بيمارستان منتقل میكنند!
▪️تصادف را كه به ياد نمی آورم،
☝️ اما در بخش مراقبتهای ويژه بيمارستان خود را میديدم كه در اتاق به پرواز درآمده بودم.
▫️مدام در گوشهای از سقف كه حالت#زاويه را داشت قرار میگرفتم
▪️ و پيكر خود را میديدم كه در زير دستگاه تقلا میكند.
▫️احساس سبكی خاصی داشتم !
▪️ خيلی خوشحال بودم.
▪️هر بار كه همسر و فرزندانم را میديدم كه با ديدنم #گريه میكنند،
▫️به آنها #میخنديدم و از آنها میخواستم گريه نكنند،
☝️اما انگار آنها صدای مرا نمیشنيدند.
▫️دلم میخواست اتاق را #ترك كنم!
▪️خيلی تلاش می كردم، اما نمیتوانستم!!
😊پدربزرگم را میديدم
▪️ او نيز پس از #سالها كه از زمان مرگش میگذشت به #ملاقاتم آمده بود.
▫️من او را خيلی #دوست داشتم.
▪️از او پرسيدم كجا زندگی میكند!؟
▫️فقط به من لبخند میزد و میگفت در جايی خيلی #خوب.
▪️وقتی از او #خواستم مرا هم همراه خود ببرد،
✋گفت نه، تو بايد برگردی!!!
😪التماسهايم بیفايده بود و او #توجهی نمیكرد!
ادامه دارد 😊
https://eitaa.com/JAVALDUZ