💠🔹↶ گوشهای از زندگی ↷🔹💠
🌸حضرت علیاکبر علیهالسلام🌸
◽️⇦ حضرت علیاكبر علیهالسلام فرزند
اباعبدالله الحسین علیهالسلام بنا به روایتی
در یازدهم شعبان سال ۴۳ قمری
در مدینه منوره دیده به جهان گشود
مادر بزرگوار ایشان لیلا دختر ابى مره میباشد
وی زمانى چند در خانه امام حسین علیهالسلام
به سر برد و روزگارى در زیر سایه
حسین علیهالسلام بزیست
لیلا براى امام حسین علیهالسلام
پسرى آورد رشید، دلیر، زیبا
شبیه ترین کس به رسول خدا ﷺ
رویش روى رسول
خویش خوی رسول
گفت و گویش گفت و گوى رسول خدا
هر کسى که آرزوى دیدار رسول خدا را داشت
بر چهره پسر لیلا مینگریست
تا آنجا که پدر بزرگوارش میفرماید:
هرگاه مشتاق دیدار پیامبر ﷺ میشدیم
به چهره او مینگریستیم
به همین جهت روز عاشورا وقتى
اذن میدان طلبید و عازم جبهه پیکار شد
امام حسین علیهالسلام چهره به آسمان
گرفت و گفت:
《اَلّلهُمَّ اشهَد عَلى هؤلاءِ القَوم فَقَد برز اِلَیهِم غلام اشبه الناس بِرَسُولِکَ مُحَمَّد خلقاً وَ خلقاً وَ مَنطِقاً وَ کُنّا اِذا اشتَقنا اِلى رؤیه نَبِیِّکَ نظرنا اِلَیه》
حضرت علی اکبر در کربلا حدود ۲۵ سال داشت
برخی راویان سن ایشان را ۱۸ سال و ۲۰ سال
هم گفتهاند
او اولین شهید عاشورا از بنیهاشم بود
شجاعت و دلاورى حضرت علیاکبر علیهالسلام
و رزم آورى و بصیرت دینى و سیاسى او
در سفر کربلا به ویژه در روز عاشورا تجلى کرد
. •┈••✾🥀✾••┈• .
@f_farid_bentolzahra
🔘همه در انتظار نامگذارى اولين فرزند
امام حسين علیهالسلام لحظه شمارى میكنند
پدر اما در ياد مظلومى است که در كعبه
ولادت يافت و خدا نامش را على گذاشت
اين است که میفرمايد:
«خدا هر پسرى به من عنايت كند
نامش را على خواهم گذاشت»
◽️⇦ اين گونه نام «على» و كُنيه «ابوالحسن»
براى نور چشمى حسين علیهالسلام انتخاب شد
اكنون همه او را «على» صدا میزدند
و با هر ندايى نام على بن ابیطالب عليهماالسلام در دلها زنده میشد
◽️⇦ پنج سال بعد فرزند دوم امام حسين
علیهالسلام به دنيا آمد که بار ديگر نام
«عـلى» براى او انتخاب شد و او
امام زين العابدين علیهالسلام بود
بعد از آن سالهای ديگرى گذشت تا
كوچكترين پسر حسين علیهالسلام
شش ماه قبل از عاشورا به دنيا آمد
و او را هم «عـلى» نام نهادند
◽️⇦ اكنون سه «عـلى» در خانه
امام حسين علیهالسلام بودند
على بزرگتر، على وسط، على كوچکتر
اين بود که لقب «على اكبر» براى آن
حضرت انتخاب شد و «على اوسط»
و «على اصغر» به دو برادر ديگر لقب داده شد
اَلسَّلامُ عَلى اَوَّلِ قَتيلٍ مِنْ نَسْلِ
خَيْرِ سَليلٍ مِنْ نَسْلِ اِبْراهيمِ الْخَليلِ
سلام بر اولين شهيد از نسل بهترين
فرزند از نسل حضرت ابراهيم علیهالسلام
✍ منابع:
📗امالى صدوق: مجلس ۳۰
📕كامل الزيارات: صفحه ۲۴۰
📒الفصول المهمة: صفحه ۲۰۹
📘نور الابصار: صفحه ۱۹۴
✧✾════✾✰✾════✾✧
↩️ نقل است روزی علیاکبر علیهالسلام به
نزد والی مدینه رفته و از طرف پدر
بزرگوارشان پیغامی را خطاب به او میبرد
در آخر والی مدینه از علیاکبر سؤال کرد
نام تو چیست؟ فرمود: علی
سؤال نمود نام برادرت؟ فرمود: علی
آن شخص عصبانی شد و چند بار گفت:
علی، علی، علی، «ما یُریدُ اَبُوک؟»
پدرت چه میخواهد؟
همهاش نام فرزندان را علی میگذارد
این پیغام را علیاکبر علیهالسلام نزد
اباعبدالله الحسین علیهالسلام برد
ایشان فرمود:
↫◄ والله اگر پروردگار دهها فرزند پسر
به من عنایت کند نام همه آنها را علی میگذارم
↫◄ و اگر دهها فرزند دختر به من عطا نماید
نام همه آنها را نیز فاطمه میگذارم
✍ منابع:
📘مستدرک سفینه البحار
(علی نمازی) جلد۵ صفحه۳۸۸
📕أعلام النّساء المؤمنات
(محمد حسون و امّ علی مشكور) صفحه۱۲۶
📗مقاتل الطالبین (ابوالفرج اصفهانی) صفحه۵۲
. •┈••✾🥀✾••┈• .
@f_farid_bentolzahra
💠امام سجاد علیه السلام
🔸 إنَّ أَهْلَ زَمَـانِ غَيْبَتِهِ اَلْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِـهِ اَلْمُنْتَظِـرُونَ لِظُهُـورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ
🔹همانا مردم زمان غيبت او ( امام مهدی (عج)) که امامتش را باور دارند و در انتظار ظهورش به سر برند، از مردم تمام زمان ها بهترند.
📗بحار الأنوار ج52 ص122
. •┈••✾🥀✾••┈• .
@f_farid_bentolzahra
🎬 #شب_جمعه ست هوایت نکنم میمیرم
فقط کافی ست تا لب تر کنی
پای تو میمیریم
به قول لات های با مروت
آدمت هستیم ❤️
#استوری کلیپ های شب جمعه شب زیارتی امام حسین (ع)
. •┈••✾🥀✾••┈• .
@f_farid_bentolzahra
°•بنت الزهرا(س)•°
#معجزه_نور 💫 #سفرنامه قصد داشتم در ادامه رسالتی که گردنم هست تماسی با شخصی بگیرم ، این تماس سبب دلش
#معجزه_نور 💫
#سفرنامه
راهی مسیر اروند شدیم
تجربه سه یادمان ابی در یک روز برایم تجربه جالبی بود
حال و هوای یادمان اروند را همیشه دوست داشتم
به یادمان رسیدیم ، دلم میخواست از فلافل های مرد فلافل فروش بخرم ، زینب گفته بود که طعم ان بی نظیر است
اما مسئول کاروان این اجازه رو نمیداد و به هیچ صورتی نمیشد به صورت پنهانی و یواشکی فلافل خرید
وارد یادمان شدیم
به هنگام غروب بود و اسمان در زیبایی دومی نداشت
راوی شروع به روایت کرد
صدای سنگ هایی که یکی از هم کاروانی ها در اب پرتاب میکرد ازارم میداد و توجهمو از صحبت های راوی پرت میکرد
نگاهم به کشور عراق میافتد که در ان سوی اروند خودنمایی میکند
چقدر فاصله کمی بین ماست
کشتی در گل نشسته ساحل فاو در ان طرف اروند و درکشور عراق همیشه باعث جلب توجهم بود
یاد روایت اولی میافتم که از این کشتی شنیدم
صدام دستور ساخت ان کشتی در گل نشسته را داده بود که نمادی از کشور ایران است و سربازی عراقی که بر روی ان قرار دارد نشان از قدرت عراقی هاست
انطور که از روایت خاطرم هست بعد از پیروزی در جنگ ، ایرانی ها ان سرباز عراقی را از روی کشتی برمیدارند
به خود که میایم روایت راوی تمام شده است و من هیچ چیزی از ان متوجه نشدم
کنار اب اروند رفتم و فاتحه ای برای شهدا فرستادم و از انها خواستم که هیچگاه نگاهشان را از من نگیرند
به سمت ارامگاه چند تن از شهدای غواص میروم
از انها نیز میخواهم امسال ویژه تر نگاهم کنند
همراه با کاروان برای نماز به سمت حسینیه تازه ساز اروند حرکت میکنیم
نمازم را خواندم و در انجا نشستم
به عکس شهدا نگاه میکردم که چشمانم در چشمانی اشنا گره خورد
شهیدمحمود رضا بیضایی
شهیدی که سالهاست همراه زندگی من هست و من قدر این همراهی را نمیدانم
چقدر دوست داشتم عین زمان نوجوانیم با این شهید الفت بیشتری پیدا کنم و سیره زندگی او پررنگ تر از اکنون در زندگیم نقش داشته باشد
عکسی از تصویرش میگیرم و به همراه کاروان به سمت اتوبوس میرویم
برای رسیدن به دشت ذولفقار دل در دل ندارم
مجدد به مردی که مسئولیت کاروان را برعهده دارد میگویم ، اگر میشود با عروس حاج اقا صادقی صحبت کنید که روایت دشت ذولفقار را ایشان برایمان بگویند
مرد چشمی میگوید و این اطمینان را به من میدهد که هم اکنون با پسر حاج اقا صادقی تماس میگیرد
از سال گذشته شخصیت عروس این خانواده برایم جالب شده بود
خانواده حاج اقا صادقی
فردی که به همراه پسر و عروسش سالهاست در دشت ذولفقار زندگی میکند و به سیره و زندگی شهدای انجا احیاء بخشیده اند
حس خوشحالی و سرزندگی برای رسیدن به انجا داشتم که این حس بسیار برایم جالب بود
مگر دشت ذولفقار چه کششی برایم دارد؟
چرا باید به این شدت برای رسیدن به ان بی تاب باشم؟
#پارت_شانزدهم
#ادامه_دارد....
. •┈••✾🥀✾••┈• .
@f_farid_bentolzahra
مداحی آنلاین - تو باغچهی پاییزی من - کریمی.mp3
7.23M
🌺 #میلاد_امام_زمان(عج)
💐تو باغچهی پاییزی من
💐قاصدکی خبر میداد
🎙 #محمود_کریمی
. •┈••✾🥀✾••┈• .
@f_farid_bentolzahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 #میلاد_امام_زمان(عج)
💐تو فرمانده من هم یک سربازم
💐کاش برگردی دنیارو میسازم
🎙 #سید_رضا_نریمانی
. •┈••✾🥀✾••┈• .
@f_farid_bentolzahra
2_1152921504666162561.mp3
5.36M
💫🌺🍃
🌺
❇️ جمعههای انتظار
💠 نوآهنگ| طاق نصرت
💫 دنیا باز غرق نواس
✨ داره هستی عطر یاس
💫 نیمهٔ شعبانه و
✨ وقت جشن شیعههاس
#امام_زمان علیهالسلام
. •┈••✾🥀✾••┈• .
@f_farid_bentolzahra
مداحی آنلاین - نماهنگ بی قرار - کریمی.mp3
3.44M
🌺 #میلاد_امام_زمان(عج)
💐ندیده دل به تو دادم
💐چی میشه روت ببینم
🎙 #محمود_کریمی
👏 #استودیویی
. •┈••✾🥀✾••┈• .
@f_farid_bentolzahra
°•بنت الزهرا(س)•°
وقتی قرار راهی کربلا بشیم😍 ساکمونو که جمع کردیم🧳 با شوق زیاد برای لحظه وصال😌 گوشی به دست میگیریم و د
.
دسترسی راحت به پارت های سفرنامه👇❤️
پارت اول
پارت دوم
پارت سوم
پارت چهارم
پارت پنجم
پارت ششم
پارت هفتم
پارت هشتم
پارت نهم
پارت دهم
پارت یازدهم
پارت دوازدهم
پارت سیزدهم
پارت چهاردهم
پارت پانزدهم
پارت شانزدهم
پارت هفدهم
پارت هجدهم
پارت نوزدهم
پارت اخر.....
#معجزه_نور ✨💫✨
°•بنت الزهرا(س)•°
#معجزه_نور 💫 #سفرنامه راهی مسیر اروند شدیم تجربه سه یادمان ابی در یک روز برایم تجربه جالبی بود حال
#معجزه_نور 💫
#سفرنامه
به دشت ذولفقار میرسیم
این رسیدن بوی رسیدن به خانه را میدهد
حس رسیدن به یک اشنا
رو به سمت ریحانه میکنم و میگویم
نمیدانم چرا انقدر حس و حال اینجارا دوست دارم
شاید به خاطر صاحب اصلی این فضا شهید ضرغام است
وارد حسینه میشویم و وسایلمان را در گوشه ای میگذاریم
مسئول کاروان میگوید فعلا جا پهن نکنید قرار هست که اقایون به داخل بیایند
در جایی مینشینم و از خوبی های اینجا و از روایت درجه یک عروس حاج اقا صادقی که اورا ننه شاهرخ هم صدا میکنند به دوستانم میگویم
در این بین صدای اشنایی که هم کاروانی هارا برای گذاشتن وسایل هایشان راهنمایی میکرد به گوشم میخورد
سر بر میگردانم و نگاهم بر چهره مهربان زنی میماند ، خطاب به بقیه میگویم او همان عروس حاج اقا صادقی است
همین که میبینم دیگر بچهای کاروان که سال گذشته اورا دیده بودند به سمتش میروند و اورا به اغوش میگیرند ، من هم میروم
با محبت مادرانه همه مارا در اغوش میکشد
دونه به دونه چهره های مارا به خاطر میاورد
اینکه پس از یکسال مارا میشناسد برایم خیلی ارزشمند است
به گفته خودش ، او برای انسان ها اهمیت قائل میشود که اینچنین همه را یادش مانده
همه به ردیف پای صحبت های او مینشینیم
از شروع صحبت هایش بغضم میترکد و اشک هایم سرازیر میشود
هر کدام از شهدای این دشت به گونه ای انسان را زیر بال و پر خود میگیرند
اما شهید شاهرخ ضرغام با همه فرق میکند
وقتی عروس حاج اقا صادقی از شاهرخ میگوید اشک هایم به هق هق تبدیل میشود
از زمانی که شاهرخ زنی بی نوا را تحت پوشش میگیرد تا زمانی که با ان هیکل و بروبیاهایش مادر خود را بر دوش میگذارد و اینور و انور میبرد
ننه شاهرخ از زمانی میگوید که شاهرخ جزو لاابالی های کوچه و محل بوده و یک شبه حر میشود
حر شدن و جنس توبه شاهرخ هم حتی با دیگران متفاوت است
زمانی که نزد حاج اقای مسجد میرود و میگوید میخواهم توبه کنم و از او میپرسد که باید چیکار کند
راهنمایی حاج اقای مسجد این است که نزد امام رضا برو و ورضایت اورا بگیر
شاهرخ به مشهد میرود و وارد حرم میشود اطرافیان او میگویند :
شاهرخ به شکلی با امام رضا سخن میگوید که حس میکردیم امام رضا هم پاسخ اورا میدهد
بین هر صحبتش وقفه ای بود که انگار منتظر پاسخی هست
چقدر این شهید والا مقام است
ننه شاهرخ میگوید ، او میخواست که پاک شود هم خودش و هم همه ی گذشته اش
خداهم اورا پاک کرد ، اینک هیج نشانه از او نیست او یک شهید گمنام است
در روز شهادتش و در محل شهادتش بارانی سیل اسا امد که کل وجود شاهرخ را در این دشت دفن کرد
وجودی که مشخص نیست هر تکه ان کجا قرار دارد بلکه کل دشت متبرک به این شهید جوانمرد هست
به ساعت نگاه میکنم ، شاید ۵۰ دقیقه ای شده است که بی وقفه اشک ریخته ام
بعد از روایت هرکسی صحبتی با ننه شاهرخ دارد
من هم میخواهم با او صحبت کنم
انقدر منتظر میمانم تا همه صحبت هایشان را تمام کنند و نوبت به من برسد که تنها سخن بگویم
اما حال بد یکی از هم کاروانی ها این اجازه را نمیدهد
عروس حاج اقا صادقی که در بحث پزشکی نیز تبحر دارد
از بقیه میخواهد اورا به اتاقکی که در ان دشت حکم درمانگاه دارد ببرند
درمانگاهی که مسئولیتش با ننه شاهرخ است
با صدای بلند اسمش را میخوانم
خانم صادقی ،
به سمتم بر میگردد
من میخواهم با شما تنها صحبت کنم
نگاه پر از اشکم انگار اجازه نه گفتن به اورا نمیدهد
پیشنهاد میدهد همراه او بروم تا باهم سخن بگوییم
در دل دشت ذولفقار با ننه شاهرخ شروع به صحبت میکنم
قول و قرار هایی را به هم میدهیم و او به سمت درمانگاه میرود و من هم در گوشه ای از دشت که بلندی دارد مینشینم
اشک هایم بند که نمی اید هیچ ، هق هق هایم هم ارام نمیشود
نمیدانم چقدر زمان میگذرد
از شدت گریه حالم بد میشود و ترجیح میدهم به داخل بروم
بی جانی تمام تنم را میگیرد و حالت تهوع اجازه خوردن شام را به من نمیدهد
به سختی چند لقمه فلافل که شام ان شب ما بود را میخورم و به سرعت سفره را جمع میکنیم
به مناسبت میلاد اقا علی اکبر ، مسئول کاروان کیک خریداری کرده بود و جشن کوچکی تدارک دیده بود
مولودی مست نجف را پلی میکنیم و با ان میخوانیم
در شور مولودی غرق هستیم که با تذکر جدی خادم دشت ذولفقار صدای خود را پایین میاوریم
بعد از برش و خوردن کیک برای استراحت به سمت پتوها میرویم
من که نیت کرده بودم اگر امسال به راهیان امدم ۵۳۰بار صلوات خاصه حضرت زهرا را میفرستم ، خیلی وقت بود شروع به فرستادنش کرده بودم
و ۹۰ تا از ان باقی مانده بود که قبل از خواب فرستادم ، وسایل هایم را به طور کامل جمع کردم و به خواب رفتم
این اخرین شبی بود که کنار این شهدا چشم برهم میزاشتیم
طبق تاریخ بندی کاروان سفر ما به اتمام رسیده بود و فردا عازم تهران میشدیم
اما غافل از اینکه اینبار هم قرار بر یک چیز بود و تقدیر جور دیگری رقم خورد....
#پارت_هفدهم
#ادامه_دارد....
. •┈••✾🥀✾••┈• .
@f_farid_bentolzahra
.
خانه ارامش
جایی متفاوت از تمام یادمان هایی که در سفر راهیان نور هست
اگر در بقیه یادمان ها باید خوب باشی تا بروی
اینجا بد میایی و خوب میروی
جایی که از تو یک حر میسازد
.
#عکس_سفرنامه
#دشت_ذولفقار
با سلام و عرض تبریک میلاد اقاجانمون صاحب الزمان
دراین شب پر از شادی
غمی به دل یکی از دوستان امده وجواب ازمایشهای پزشکیش خوب نبوده ویکی دیگه از دوستان همالتماس دعای خیلی ویژه داره
کمک کنید
نفری یک حمد شفا و ۵عددگل صلوات برای فرج اقا صاحب الزمان هدیه کنید
انشالله اقا امشب به همه ی دوستان نظر ویژه میکنند
#ادمین_نوشت
#ارسالی_شما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
روزی جهانی میشود مجذوب نور تو
روزی خبرها می شود شرح ظهور تو
.
#میلاد_نور
#نیمه_شعبان
#استوری
. •┈••✾🥀✾••┈• .
@f_farid_bentolzahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو طبیب دل غم دیده مایی
آقا! ما که مردیم بیا پس تو کجایی؟
#استوری
. •┈••✾🥀✾••┈• .
@f_farid_bentolzahra
4_5807552213832171716.mp3
5.84M
تو ميای و همه دردامون دوا ميشهُ
تو میای و دلها خونهی خدا میشهُ
تو میای و دلم وا میشه🌻
#محمود_کریمی
ویژه #نیمه_شعبان
#یا_صاحب_الزمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
. •┈••✾🥀✾••┈• .
@f_farid_bentolzahra
4_5881815393835682984.mp3
5.01M
جان جانان من برگرد🥲❤️
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#یا_صاحب_الزمان
ویژه #نیمه_شعبان
. •┈••✾🥀✾••┈• .
@f_farid_bentolzahra
اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً
#به_رسم_عاشقی❤️
. •┈••✾🥀✾••┈• .
@f_farid_bentolzahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کی گل زیبای نرگس از گلستان میرسد؟🌼
#استوری
. •┈••✾🥀✾••┈• .
@f_farid_bentolzahra