eitaa logo
°•بنت الزهرا(س)•°
486 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.3هزار ویدیو
10 فایل
گر به زهرا (سلام الله علیها)برسد نامه ما ، نیست غمی ! هرکسی بچه ی بد را زده ، مادر💔نزده!..... ارتباط با ما👇🏼❤ https://daigo.ir/secret/656485449
مشاهده در ایتا
دانلود
°•بنت الزهرا(س)•°
#معجزه_نور 💫 #سفرنامه قصد داشتم در ادامه رسالتی که گردنم هست تماسی با شخصی بگیرم ، این تماس سبب دلش
💫 راهی مسیر اروند شدیم تجربه سه یادمان ابی در یک روز برایم تجربه جالبی بود حال و هوای یادمان اروند را همیشه دوست داشتم به یادمان رسیدیم ، دلم میخواست از فلافل های مرد فلافل فروش بخرم ، زینب گفته بود که طعم ان بی نظیر است اما مسئول کاروان این اجازه رو نمیداد و به هیچ صورتی نمیشد به صورت پنهانی و یواشکی فلافل خرید وارد یادمان شدیم به هنگام غروب بود و اسمان در زیبایی دومی نداشت راوی شروع به روایت کرد صدای سنگ هایی که یکی از هم کاروانی ها در اب پرتاب میکرد ازارم میداد و توجهمو از صحبت های راوی پرت میکرد نگاهم به کشور عراق میافتد که در ان سوی اروند خودنمایی میکند چقدر فاصله کمی بین ماست کشتی در گل نشسته ساحل فاو در ان طرف اروند و درکشور عراق همیشه باعث جلب توجهم بود یاد روایت اولی میافتم که از این کشتی شنیدم صدام دستور ساخت ان کشتی در گل نشسته را داده بود که نمادی از کشور ایران است و سربازی عراقی که بر روی ان قرار دارد نشان از قدرت عراقی هاست انطور که از روایت خاطرم هست بعد از پیروزی در جنگ ، ایرانی ها ان سرباز عراقی را از روی کشتی برمیدارند به خود که میایم روایت راوی تمام شده است و من هیچ چیزی از ان متوجه نشدم کنار اب اروند رفتم و فاتحه ای برای شهدا فرستادم و از انها خواستم که هیچگاه نگاهشان را از من نگیرند به سمت ارامگاه چند تن از شهدای غواص میروم از انها نیز میخواهم امسال ویژه تر نگاهم کنند همراه با کاروان برای نماز به سمت حسینیه تازه ساز اروند حرکت میکنیم نمازم را خواندم و در انجا نشستم به عکس شهدا نگاه میکردم که چشمانم در چشمانی اشنا گره خورد شهیدمحمود رضا بیضایی شهیدی که سالهاست همراه زندگی من هست و من قدر این همراهی را نمیدانم چقدر دوست داشتم عین زمان نوجوانیم با این شهید الفت بیشتری پیدا کنم و سیره زندگی او پررنگ تر از اکنون در زندگیم نقش داشته باشد عکسی از تصویرش میگیرم و به همراه کاروان به سمت اتوبوس میرویم برای رسیدن به دشت ذولفقار دل در دل ندارم مجدد به مردی که مسئولیت کاروان را برعهده دارد میگویم ، اگر میشود با عروس حاج اقا صادقی صحبت کنید که روایت دشت ذولفقار را ایشان برایمان بگویند مرد چشمی میگوید و این اطمینان را به من میدهد که هم اکنون با پسر حاج اقا صادقی تماس میگیرد از سال گذشته شخصیت عروس این خانواده برایم جالب شده بود خانواده حاج اقا صادقی فردی که به همراه پسر و عروسش سالهاست در دشت ذولفقار زندگی میکند و به سیره و زندگی شهدای انجا احیاء بخشیده اند حس خوشحالی و سرزندگی برای رسیدن به انجا داشتم که این حس بسیار برایم جالب بود مگر دشت ذولفقار چه کششی برایم دارد؟ چرا باید به این شدت برای رسیدن به ان بی تاب باشم؟ .... . •┈••✾🥀✾••┈• . @f_farid_bentolzahra
. اسمان زیبای اروند .
. کشتی به گل نشسته ساحل فاو .
مداحی آنلاین - تو باغچه‌ی پاییزی من - کریمی.mp3
7.23M
🌺 (عج) 💐تو باغچه‌ی پاییزی من 💐قاصدکی خبر میداد 🎙 . •┈••✾🥀✾••┈• . @f_farid_bentolzahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 (عج) 💐تو فرمانده من هم یک سربازم 💐کاش برگردی دنیارو می‌سازم 🎙 . •┈••✾🥀✾••┈• . @f_farid_bentolzahra
2_1152921504666162561.mp3
5.36M
💫🌺🍃 🌺 ❇️ جمعه‌های انتظار 💠 نوآهنگ| طاق نصرت 💫 دنیا باز غرق نواس ✨ داره هستی عطر یاس 💫 نیمهٔ شعبانه و ✨ وقت جشن شیعه‌هاس علیه‌السلام . •┈••✾🥀✾••┈• . @f_farid_bentolzahra
مداحی آنلاین - نماهنگ بی قرار - کریمی.mp3
3.44M
🌺 (عج) 💐ندیده دل به تو دادم 💐چی میشه روت ببینم 🎙 👏 . •┈••✾🥀✾••┈• . @f_farid_bentolzahra
°•بنت الزهرا(س)•°
#معجزه_نور 💫 #سفرنامه راهی مسیر اروند شدیم تجربه سه یادمان ابی در یک روز برایم تجربه جالبی بود حال
💫 به دشت ذولفقار میرسیم این رسیدن بوی رسیدن به خانه را میدهد حس رسیدن به یک اشنا رو به سمت ریحانه میکنم و میگویم نمیدانم چرا انقدر حس و حال اینجارا دوست دارم شاید به خاطر صاحب اصلی این فضا شهید ضرغام است وارد حسینه میشویم و وسایلمان را در گوشه ای میگذاریم مسئول کاروان میگوید فعلا جا پهن نکنید قرار هست که اقایون به داخل بیایند در جایی مینشینم و از خوبی های اینجا و از روایت درجه یک عروس حاج اقا صادقی که اورا ننه شاهرخ هم صدا میکنند به دوستانم میگویم در این بین صدای اشنایی که هم کاروانی هارا برای گذاشتن وسایل هایشان راهنمایی میکرد به گوشم میخورد سر بر میگردانم و نگاهم بر چهره مهربان زنی میماند ، خطاب به بقیه میگویم او همان عروس حاج اقا صادقی است همین که میبینم دیگر بچهای کاروان که سال گذشته اورا دیده بودند به سمتش میروند و اورا به اغوش میگیرند ، من هم میروم با محبت مادرانه همه مارا در اغوش میکشد دونه به دونه چهره های مارا به خاطر میاورد اینکه پس از یکسال مارا میشناسد برایم خیلی ارزشمند است به گفته خودش ، او برای انسان ها اهمیت قائل میشود که اینچنین همه را یادش مانده همه به ردیف پای صحبت های او مینشینیم از شروع صحبت هایش بغضم میترکد و اشک هایم سرازیر میشود هر کدام از شهدای این دشت به گونه ای انسان را زیر بال و پر خود میگیرند اما شهید شاهرخ ضرغام با همه فرق میکند وقتی عروس حاج اقا صادقی از شاهرخ میگوید اشک هایم به هق هق تبدیل میشود از زمانی که شاهرخ زنی بی نوا را تحت پوشش میگیرد تا زمانی که با ان هیکل و بروبیاهایش مادر خود را بر دوش میگذارد و اینور و انور میبرد ننه شاهرخ از زمانی میگوید که شاهرخ جزو لاابالی های کوچه و محل بوده و یک شبه حر میشود حر شدن و جنس توبه شاهرخ هم حتی با دیگران متفاوت است زمانی که نزد حاج اقای مسجد میرود و میگوید میخواهم توبه کنم و از او میپرسد که باید چیکار کند راهنمایی حاج اقای مسجد این است که نزد امام رضا برو و ورضایت اورا بگیر شاهرخ به مشهد میرود و وارد حرم میشود اطرافیان او میگویند : شاهرخ به شکلی با امام رضا سخن میگوید که حس میکردیم امام رضا هم پاسخ اورا میدهد بین هر صحبتش وقفه ای بود که انگار منتظر پاسخی هست چقدر این شهید والا مقام است ننه شاهرخ میگوید ، او میخواست که پاک شود هم خودش و هم همه ی گذشته اش خداهم اورا پاک کرد ، اینک هیج نشانه از او نیست او یک شهید گمنام است در روز شهادتش و در محل شهادتش بارانی سیل اسا امد که کل وجود شاهرخ را در این دشت دفن کرد وجودی که مشخص نیست هر تکه ان کجا قرار دارد بلکه کل دشت متبرک به این شهید جوانمرد هست به ساعت نگاه میکنم ، شاید ۵۰ دقیقه ای شده است که بی وقفه اشک ریخته ام بعد از روایت هرکسی صحبتی با ننه شاهرخ دارد من هم میخواهم با او صحبت کنم انقدر منتظر میمانم تا همه صحبت هایشان را تمام کنند و نوبت به من برسد که تنها سخن بگویم اما حال بد یکی از هم کاروانی ها این اجازه را نمیدهد عروس حاج اقا صادقی که در بحث پزشکی نیز تبحر دارد از بقیه میخواهد اورا به اتاقکی که در ان دشت حکم درمانگاه دارد ببرند درمانگاهی که مسئولیتش با ننه شاهرخ است با صدای بلند اسمش را میخوانم خانم صادقی ، به سمتم بر میگردد من میخواهم با شما تنها صحبت کنم نگاه پر از اشکم انگار اجازه نه گفتن به اورا نمیدهد پیشنهاد میدهد همراه او بروم تا باهم سخن بگوییم در دل دشت ذولفقار با ننه شاهرخ شروع به صحبت میکنم قول و قرار هایی را به هم میدهیم و او به سمت درمانگاه میرود و من هم در گوشه ای از دشت که بلندی دارد مینشینم اشک هایم بند که نمی اید هیچ ، هق هق هایم هم ارام نمیشود نمیدانم چقدر زمان میگذرد از شدت گریه حالم بد میشود و ترجیح میدهم به داخل بروم بی جانی تمام تنم را میگیرد و حالت تهوع اجازه خوردن شام را به من نمیدهد به سختی چند لقمه فلافل که شام ان شب ما بود را میخورم و به سرعت سفره را جمع میکنیم به مناسبت میلاد اقا علی اکبر ، مسئول کاروان کیک خریداری کرده بود و جشن کوچکی تدارک دیده بود مولودی مست نجف را پلی میکنیم و با ان میخوانیم در شور مولودی غرق هستیم که با تذکر جدی خادم دشت ذولفقار صدای خود را پایین میاوریم بعد از برش و خوردن کیک برای استراحت به سمت پتوها میرویم من که نیت کرده بودم اگر امسال به راهیان امدم ۵۳۰بار صلوات خاصه حضرت زهرا را میفرستم ، خیلی وقت بود شروع به فرستادنش کرده بودم و ۹۰ تا از ان باقی مانده بود که قبل از خواب فرستادم ، وسایل هایم را به طور کامل جمع کردم و به خواب رفتم این اخرین شبی بود که کنار این شهدا چشم برهم میزاشتیم طبق تاریخ بندی کاروان سفر ما به اتمام رسیده بود و فردا عازم تهران میشدیم اما غافل از اینکه اینبار هم قرار بر یک چیز بود و تقدیر جور دیگری رقم خورد.... .... . •┈••✾🥀✾••┈• . @f_farid_bentolzahra
. حسینیه تازه تاسیس اروند .
. خانه ارامش جایی متفاوت از تمام یادمان هایی که در سفر راهیان نور هست اگر در بقیه یادمان ها باید خوب باشی تا بروی اینجا بد میایی و خوب میروی جایی که از تو یک حر میسازد .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با سلام و عرض تبریک میلاد اقاجانمون صاحب الزمان دراین شب پر از شادی غمی به دل یکی از دوستان امده وجواب ازمایشهای پزشکیش خوب نبوده ویکی دیگه از دوستان هم‌التماس دعای خیلی ویژه داره کمک کنید نفری یک حمد شفا و ۵عددگل صلوات برای فرج اقا صاحب الزمان هدیه کنید انشالله اقا امشب به همه ی دوستان نظر ویژه میکنند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. روزی جهانی میشود مجذوب نور تو روزی خبرها می شود شرح ظهور تو . . •┈••✾🥀✾••┈• . @f_farid_bentolzahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو طبیب دل غم دیده مایی آقا! ما که مردیم بیا پس تو کجایی؟ . •┈••✾🥀✾••┈• . @f_farid_bentolzahra
4_5807552213832171716.mp3
5.84M
تو ميای و همه دردامون دوا ميشهُ تو میای و دلها خونه‌ی خدا میشهُ تو میای و دلم وا میشه🌻 ویژه . •┈••✾🥀✾••┈• . @f_farid_bentolzahra
اعمال شب نیمه شعبان✨
اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً ❤️ . •┈••✾🥀✾••┈• . @f_farid_bentolzahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
استاد رائفی پور 💫 احیای نیمه ی شعبان راجدی بگیرید این احیابرای ظهورامام زمان (عج)است. (عج) . •┈••✾🥀✾••┈• . @f_farid_bentolzahra
اخم چشمش علے و خنده‌ زهرا بہ لبش😍 جمع این جاذبہ و دافعہ یعنے مهدے 😌 . •┈••✾🥀✾••┈• . @f_farid_bentolzahra
‌💫💫💫 ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد ، تمام ِهستی ِزهرا(س) نصیب ِنرجس(س) شد 😍❤ 💫💫💫 . •┈••✾🥀✾••┈• . @f_farid_bentolzahra
🍃🌸شهید‌بیضائی درحال‌تمامی‌کارهاحضورامام‌عصررا؛ حس‌کنید‌ببینیدبازهم‌آن‌کارراانجام‌میدهیدیا‌نه؟!! . •┈••✾🥀✾••┈• . @f_farid_bentolzahra
2_144204250026798757.mp3
6.15M
🌸 ولادت حضرت مهدی(عج) 🌸 🎤حاج حسین طاهری . •┈••✾🥀✾••┈• . @f_farid_bentolzahra
مداحی آنلاین - بارونه بارونه به به - نریمانی.mp3
6.45M
💐بارونه به به بارون احساسه 💐اینکه پیچیده عطر گل یاسه 🎙سید رضا نریمانی . •┈••✾🥀✾••┈• . @f_farid_bentolzahra