«#حماسه_حسینی»
روز یازدهم ماه #محرم و سالروز #اسارت و جسارت عظیمی است که نظیر آن را جهان اسلام، هرگز به خود ندیده است؛ در این روز، کسانی به اسارت برده شدند که از خاندان وحی و نبوت و عزیزترین و شریفترین انسانهای هستی بودند؛ لذا هنوز چشم بشریت، پس از هزار و چندصد سال، به واسطه این جنایت بزرگ، وظلمی که بر کودکان و زنان کاروان حسینی رفت، گریان و شرمسار است؛
همچنین این روز با عنوان «روز تجلیل از #اسرا و #مفقودان» نیز به ثبت رسیده است
✍️ واقعهی #عاشورا چنان با ریشه و فرهنگ ما گره خورده است که با هجمهی هزار و چندصدسالهی دشمنان نیز همچنان مهمترین حادثه تاریخی جهان به شمار میآید؛ ولی تحلیل و برداشت از این حادثهی بزرگ، کار آسانی نیست! چرا که در عین سادگی و صراحت، پیچیدگیهای فراوانی دارد که ممکن است قضاوت انسان را به افراط و تفریط ختم کند؛ لذا برای رسیدن به درک درست از این حادثهی تاریخی و تأثیرگذار نیاز است تا بررسیهای دقیق و جامعی در این زمینه در اختیار بشر قرار گیرد؛
بیشک یکی از گرانبهاترین آثاری که میتواند مخاطب را به درک و شناخت درستی از عاشورای حسینی برساند، مجموعه کتاب «حماسه حسینی»، اثر استاد شهید مرتضی مطهری (ره) است که در این مجموعه، استاد در رابطه با حادثهی کربلا از واژه «حماسه» استفاده نموده و درباره فلسفه این نامگذاری میگوید: «کلمه "حماسه" علاوه بر معنای شدت حادثه، به معنای صلابت و شجاعت و حمیت است؛ لذا از آنجا که شخصیت حسینبنعلی(ع) صبغه و رنگ حماسی دارد، میبایست در سرگذشت آن حضرت نیز یک چنین احساس حماسی داشته باشیم، نه یک احساس تراژدی و مصیبت و رثا و (خدای نکرده) نفله شدن!!!»
البته در تاریخ، اصولاً شخصیتهای حماسی، جنبه نژادی و قومی دارند؛ یعنی مخصوص یک قوم و نژاد معین و یک آب و خاکند؛ اما در مورد امامحسین(ع) چنین نیست؛ ایشان یک شخصیت حماسی است، اما حماسهی انسانیت و بشریت؛ نه حماسهی قومیت.
سخن، عمل و روح امامحسین(ع)، حماسهای مافوق همهی حماسههاست و علت شناخته نشدن ایشان نیز همین است؛ شخصیت امام از نظر شدت حماسی بودن و علو و ارتفاع جنبهی انسانی بینظیر است ولی ما این حماسه را نشناختهایم..؛
از اینرو کلید شخصیت امامحسین(ع) را باید حماسه و عظمت و شور و صلابت و شدت و ایستادگی و حقپرستی دانست و کلمات و سخنانی هم که از آن حضرت نقل شده، همه حاکی از همین روحیهی صلابت و حماسه الهی و انسانی است...»
شهید مطهری (ره) سپس با تبیین «حماسه حسینی»، حادثه کربلا را از دو جنبه «سیاه و تاریک» و «نورانی و سفید» بررسی نموده و مخاطبین را دعوت مینماید تا به صفحه نورانی واقعه عاشورا نیز توجه نمایند؛
استاد میگوید: «تاریخ کربلا، یک صفحه دیگر هم دارد که شخص اول آن صفحه، دیگر پسر معاویه و جنایتکاران کربلا نیستند؛ در آنجا قهرمان حسین (ع) است! در آن صفحه، دیگر اثری از جنایت نیست؛ تراژدی نیست؛ بلکه همهی آن حماسه و افتخار و نورانیت است؛ تجلی حقیقت و انسانیت است؛ تجلی حقپرستی است؛ اگر آن صفحه را درست نگاه کنیم، آنوقت میفهمیم که بشریت حق دارد به خودش ببالد و آن وقت معلوم میشود که به چه دلیل خداوند به فرشتگان دستور داد که در برابر آدم سجده کنند!
اما وقتی فقط صفحه سیاه کربلا را ببینیم، بشریت سرافکنده شده و خودشان را مصداق آیه ٣٠ سوره بقره میبیند که فرشتگان به خداوند گفتند: «قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ...»: «آیا کسانی در زمین خواهی گماشت که در آن فساد کنند و خونها بریزند و حال آنکه ما همواره، تو را تسبیح و تقدیس میکنیم؟!»
اما خداوند فرشتگان را به دیدن آن صفحه روشن، دعوت میکند و در جواب آنها میفرماید : «...قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ»: «من چیزی (از اسرار بشر) میدانم که شما نمیدانید!» لذا میبایست در حماسه حسینی از آن صفحه روشن هم سخن بگوییم تا بشریت، عظمت آن را درک کرده و به آن افتخار کند؛
✍️ در پایان سخن توجه به این نکته نیز ضروری است که استاد مطهری، هرگز نافی صفحه تاریک کربلا و نقل احساسی آن در مجالس حسینی نبوده و راز بقای حماسه حسینی (ع) را در بهرهگیری از دو بُعد «منطقی و عقلی» و «احساسی» میداند و لذا با تأکید بر توصیه ائمه اطهار (ع) به گریه بر امام حسین (ع)، آن را از حکیمانهترین دستورات و باعث رسوخ نهضت حسینی در اعماق جان مردم دانسته است.
📚 برداشتی ازمجموعه کتاب «حماسه حسینی» اثر استاد مطهری(ره)