کانون طه آبپخش
📜 خاطرات حاج قاسم #خاطره_اول 💠 حاج قاسم کاندیدای ریاست جمهوری موضوع انتخابات داغ شده بود. مر
یکی از دوستان هم اخیراً برایم بازگو کرد که از بیت رهبری میآمدیم بیرون؛ به سردار سلیمانی گفتم: بیا کاندیدای ریاست جمهوری بشو. گفت: این را که میگویم، به مردم بگو. بگو من کاندیدای شهادتم؛ کاندیدای گلوله ام؛ نه کاندیدای ریاست جمهوری!...
در همان کوران انتخابات در اردیبهشت ۱۳۹۶، جوانی به سردار سلیمانی نامه نوشت و از او خواست کاندیدای ریاست جمهوری شود. حاج قاسم برایش نوشت: برادر بزرگوارم، از محبت شما عزیز گرانقدر سپاسگزارم. الحمد لله در کشور ما آن قدر شخصیتهای مهم و ارزشمند گمنام و با نامی وجود دارد که نیازی نیست سربازی، پست سربازی خود را رها کند. افتخارم این است که سرباز صفر بر سر پست دفاع از ملتی باشم که امام فرمود جانم فدای آنان باد. رها کردن این پست را در شرایطی که گرگهایی در کمین هستند، خیانت میدانم.
حاج قاسم به مردم ایران عشق میورزید. در یکی از سخنرانیهایش گفت: این ملتی که امام، زیباترین جمله را، عاطفیترین جمله را، روحانیترین جمله را پیرامون آنها بیان کردهاند و در وصیتنامه خودشان نوشته اند ملت ایران که جانم فدای آنها باد؛ ملتی که مستحق جانی همچون جان امام هست، جان من، جان حسین بادپا، جان جمالی، جان الله دادی و جان همه شهیدان ما، ارزش فدا شدن در این ملت را دارد؛ این ملتی که شریف است، عزیز است، فداکار است، با وفاست، با حکمت است و عزتمند، امروز سرلوحه و تجربه موفق همه ما ملت هاست. او در وصیت نامه اش هم مهر تایید برحرفهایش زد و نوشت: برادران و خواهران عزیز ایرانی من! مردم پر افتخار و سر بلند که جان من و امثال من، هزاران بار فدای شما باد؛ کما اینکه شما صدتا هزار جان را فدای اسلام و ایران کردید.
📙 برشی از کتاب «حاج قاسمی که من میشناسم»
🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
📜 خاطرات حاج قاسم
#خاطره_دوم
💠 دغدغه جذب حداکثری
یکی از دغدغههای مهم حاج قاسم دغدغه حفظ انسجام اجتماعی و جذب حداکثری به دین و انقلاب بود. او تمام تلاشش را میکرد تا با اخلاق نیکو نگاه همه افراد را به انقلاب تغییر دهد و آنها را دلباخته این مسیر کند. ایشان در جایی میگویند: اینکه در جامعه مدام بگوییم او بی حجاب و این باحجاب است یا اصلاحطلب و اصولگراست، پس چه کسی میماند؟ اینا همه مردم ما هستند. آیا همه بچه های شما متدیانند؟ آیا همه مثل هم هستند؟ نه. اما پدر، همه اینها را جذب میکند و جامعه هم خانواده شماست. اینکه بگوییم من هستم و بچههای حزب اللهی خودم، اینکه نمیشود حفظ انقلاب. یا ایشان در جای دیگری میگویند: من اصلا قبول ندارم در بین بچه حزب اللهیها بگیم این آدم با اون شکل و قیافست...! همان دختر کم حجاب، دختر منه، دختر ما و شماست؛ نه دختر خاص من و شما، اما جامعه ماست.
🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
کانون طه آبپخش
📜 خاطرات حاج قاسم #خاطره_دوم 💠 دغدغه جذب حداکثری یکی از دغدغههای مهم حاج قاسم دغدغه حفظ ان
سید بشیر حسینی خاطرهای را از اولین و آخرین مواجهاش با حاج قاسم اینگونه نقل میکند: موقع برگشت در فرودگاه مشهد، چند دختر نوجوان آمده بودند که من وسط آنها ایستاده بودم و با من عکس میگرفتند. چند نفر با لباس سپاه عبور کردند، من هم نفهیمدم چه کسانی هستند. موقعی که آمدم سوار هواپیما بشوم در گیت بازرسی سپاه، به من گفتند: «برو آن اتاق پشت، حاجی منتظره!» رفتم آن پشت. سلام کردم. حاج آقا بدون مقدمه گفتند: «میبینم کلی دختر پانزده ساله دورهات هستد» تصور کردم حاج قاسم از این رفتار من ناراحت شده. گفتم: «شرمندهام حاج آقا!». حاج قاسم احساس کرد من منظور او را درک نکرده ام. خندید. انگشتری را از دستش درآورد و گفت: «هدیهات را بگیر. هر جا دختر چادری دیدی، دختر بدحجاب هم دیدی، برو سراغ بدحجابها! چادریها پناهگاه دارند! پناهگاهش مسجد است، خانواده است! هیئت است! همین چادر پناهش است! اون دختر بیحجاب است که هیچ پناهی ندارد و تو پناه بیپناهها باش!»
📙 برشی از پرونده ویژه «دغدغههای حاج قاسم»
🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
📜 خاطرات حاج قاسم
#خاطره_سوم
💠 سردار سلیمانی در خانواده و جامعه
مادر سردار سلیمانی بیمار شده بود و او را به بیمارستان برده بودند. سردار شب برای دیدن مادرش به بیمارستان رفت بعد به اطرافیان گفت همه بروید خانه امشب خودم کنار مادرم میمانم سردار آن شب تا صبح کنار مادرش ماند. سردار همین که نگاهش به رنگ پریدهی مادرش افتاد شروع کرد به گریه کردن بعد هم رفت پایین تخت نشست. او پشت سر هم پاهای مادرش را میبوسید و به چشمهایش میکشید. فردا هم که میخواست به سوریه برود، مقداری پول به راننده اش داد و گفت: من باید به سوریه بروم و با دشمنها بجنگم خواهش میکنم از امروز تا وقتی مادرم اینجاست به جای من روزی سه بار آب میوهی تازه بگیر و برایش ببر.
🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
کانون طه آبپخش
📜 خاطرات حاج قاسم #خاطره_سوم 💠 سردار سلیمانی در خانواده و جامعه مادر سردار سلیمانی بیمار شد
نوههای دوقلوی سردار سلیمانی کمی زود به دنیا آمدند و برای همین نیاز به مراقبت داشتند. چند روز بعد از تولد سردار سلیمانی نوههایش را به مطب دکتر برد. آن روز مطب از همیشه شلوغتر بود منشی دکتر تا سردار سلیمانی را دید، به دکتر خبر داد دکتر فوری از اتاق بیرون آمد و از سردار خواست داخل اتاق برود. سردار سلیمانی همینطور که یکی از نوههایش را بغل گرفته بود با دکتر احوالپرسی کرد و گفت: من هم یکی مثل همه هستم، فرق من با دیگران چیست که بدون نوبت کارم راه بیفتد؟ نه آقای دکتر از خانم منشی نوبت گرفتهایم منتظر میمانیم تا نوبتمان بشود. سردار یکی دو ساعت نشست تا نوبتش شد. بعد از تمام شدن معاینهی بچهها سردار انگشترش را به دکتر هدیه داد و گفت آقای دکتر شغل با ارزشی دارید قدرش را بدانید.
روزی سردار برای دیدن نوههای دو قلویش که تازه به دنیا آمده بودند به بیمارستان رفت. پرستاران از دیدن سردار خیلی خوشحال شدند اما رویشان نمیشد جلو بروند سردار خودش پیش پرستارها رفت و خیلی گرم با آنها سلام و احوالپرسی کرد. پرستارها که صمیمیت حاج قاسم را دیدند، خیلی زود یکی یکی به سراغ ایشان رفتند بعد از سلام و احوالپرسی دکترها و پرستارها دور سردار جمع شدند تا عکس یادگاری بگیرند. همه آماده بودند و با لبخند منتظر گرفتن عکس بودند اما ناگهان سردار سرش را برگرداند و به نظافتچی که سالن را نظافت میکرد اشاره کرد سردار او را صدا کرد و گفت: «شما هم در عکس یادگاری ما باشید». سردار سلیمانی هیچ وقت مغرور نشد او، قدرت ثروت سواد و زیبایی را نشانهی بهتر بودن آدمها نمیدانست و به همه احترام میگذاشت.
📙 برشی از کتاب «عمو قاسم»
🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
📜 خاطرات حاج قاسم
#خاطره_چهارم
💠 عملیات بیت المقدس
قبل از عملیات بیتالمقدس، سه عملیات در صحنه جنگ در جنوب انجام شده بود؛ عملیاتهای ثامنالائمه، طریق القدس و فتحالمبین. دیگر زمینی در جنوب غیر از زمین خرمشهر باقی نمانده بود که بخواهد عملیات در آن انجام بگیرد. عملاً وقتی فتحالمبین تمام شد، دشمن مطمئن بود عملیات بعدی ما برای خرمشهر است. اطمینان صددرصد داشت. لذا، خودش را برای این کار آماده کرد. این یکی از مشکلات ما بود. منتها سه اتفاق افتاد که باعث پیروزی ما شد یکی از آن ویژگیها طراحی عملیات بود.
الان بیش از سی سال از جنگ گذشته است. دویست سال دیگر هم اگر از جنگ بگذرد و همه طراحان دنیا جمع بشوند نمیتوانند طرحی جامعتر از عملیات بیتالمقدس طراحی کنند. البته این طرح، طرح بسیار متوکلانهای بود، شجاعانهای بود. طرحی بیاید طراحی کند یک نیرو را نیمهشب از کارون عبور بدهد، بعد در طرح خودش پیشبینی بکند. این نیرو بدون این که با دشمن درگیر بشود، بیست و یک کیلومتر در شب پیادهروی بکند، خودش را از بین دشمن برساند به جاده استراتژیک اهواز - خرمشهر. این خیلی در طراحی قدرت میخواهد، جسارت میخواهد چنین اقداماتی انجام بدهد.
🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
کانون طه آبپخش
📜 خاطرات حاج قاسم #خاطره_چهارم 💠 عملیات بیت المقدس قبل از عملیات بیتالمقدس، سه عملیات در صح
خدا رحمت کند شهید بزرگوارمان حسن باقری را. خیلی انسان بینظیری بود. فکوری بود. هیچ دانشگاه و دانشکده نظامی نرفته بود، اما خدا در وجود این جوان یک دنیایی از فکر و شجاعت و توکل و قدرت بیان قرار داده بود. حسن باقری چیز عجیبی بود.
دوم، سرعت عمل بود. دشمن باور نمیکرد در چهلم عملیات فتحالمبین، این عملیات آغاز بشود. بیست و چند روز این عملیات استمرار داشت. آن چهرهها دیدنی بود چهرههای پر از دوده باروت، پر از خاک. یک گرده چند سانتی خاک روی همه این چهرهها نشسته بود. چهرههایی که عموماً مجروح بودند و زخم داشتند. همین شهید حاج احمد متوسلیان، روی برانکارد، بعداً توی آمبولانس در صحنه میدان اداره عملیات میکرد. در ذهنم هست بدون استثنا، فرماندهان مجروح بودند؛ بعد خسته. بیست روز شما حتی دو شبانه روز نخوابید. بیست و چند روز پیوسته جنگ بدون هیچ خوابی، بدون این که یک کسی بتواند یک در از عادی در صحنه بکشد. من دقیقاً چهرهها در ذهنم هست.
آمدیم کنار همین سه راه حسینیه. آنجا یک جلسهای بود. یکی از شهدای محراب هم بود. مرحوم آیةالله مشکینی بود. بزرگانی حضور داشتند که بودند در قرارگاه کربلا و تا آخر عملیات هم آنجا ماندند. وقتی این جلسه در آنجا شکل گرفته بود، آن جلسه و آن تصاویر دیدنی بود. آن چشمها دیدنی بود. آن گردنهایی که حرف نزده میافتاد به یک طرف، دیدنی بود؛ و کسی واقعاً نمیتواند آن حقیقت را نشان بدهد. آنجا باز همین حسن باقری یک اعجازی انجام داد.
بعد از سه راه حسینیه، این جا جنگ متوقف شد. دشمن سرسختی خیلی زیادی از خودش نشان میداد. فاصله کمی با عقبه خودش در این جا داشت. به دلیل خستگی فوقالعاده بچههای رزمنده همه فرماندهان بحثشان این بود که ما نیاز به یک تنفس داریم. یک دو هفته، سه هفته تجدید قوا بشود. نیروی جدیدی وارد جنگ بشود، بتوانیم کار را تمام کنیم. تقریباً اتفاق وجود داشت. حسن باقری بلند شد ایستاد، گفت:کجا ما برویم؟ ما بیست روز است که به مردممان میگوییم خرمشهر در محاصره است. با چهرویی می خواهیم برگردیم؟ مفصل صحبت کرد. صحبتهای حسن، جو جلسه را عوض کرد. سه شب عملیات صورت گرفت. آن عملیاتی که خداوند آن پیروزی بزرگ را به ما نشان داد و نصیب کرد من همیشه در ذهنم هست که چه شد در روز آخر عملیات آن اتفاق معجزه آسا افتاد؟ بیش از پانزده هزار نفر اسیر شدند. شوخی نیست. شما یک جمعیت پانزده هزار نفری را جلوی چشمت بیاور، پانزده هزار نفر جوان، رزمنده، جنگنده، مجهز، مسلح، در حالی که با عقبه خودش ارتباط دارد، اینها همه بیایند تسلیم بشوند! حالا غیر از هزاران نفری که به رودخانه اروند زدند، برخیها را آب برد، برخی موفق شدند خودشان را به آن طرف رودخانه برسانند.
من به این تذکر رهبر عزیزمان، این حکیم بزرگ برخورد کردم که یک جایی فرمودند این که خداوند میفرماید جاهدوا فیالله حق جهاد حق جهاد. این است که تو هرچه در چنتهات است هرچه در توانت است، ولو این که توان تو دو درصد باشد، پنج درصد باشد، اما همه آن پنج درصد را به میدان بیاوری. اگر تو آن پنج درصد را به میدان آوردی آن وقت خدا آن نودو پنج درصد را شاملت خواهد کرد. آن وقت این معنای ان تنصرالله ینصرکم خواهد شد.
آن صحنه عملیات بیتالمقدس همین بود هر که هر چه در بساطش بود از توی اردوگاهها جمع کرد آورد همین آدمهای خسته، با همین امکانات محدود خودشان حمله کردند خدا چه نشان داد به دشمن؟ آنقدر عدد اسرا زیاد بود که توصیه همه فرماندهان این بود که کسی به اسرا نزدیک نشود. چرا که بچههای ما توی آنها گم میشدند. تخلیه آنها بیش از یک روز و نصفی طول کشید. کامیون کامیون میآمدند، اسرا را میبردند، تخلیه میکردند. در جنگ ما، یکی از جامعترین صحنههایی که میتوان خودش را به اندازه یک جنگ به نسلها ارائه کرد، عملیات بیتالمقدس است. در یک جنگ نامتقارن، بهترین ایده و الگوی موفق بود. لذا، این پیروزی حاصل شد و خداوند قلب امام را خوشحال کرد و آن عبارتهای حمدگونه بر زبان امام جاری شد.
🔹روایت حاج قاسم سلیمانی از عملیات بیتالمقدس
🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
کانون طه آبپخش
📜 وصیتنامه حاج قاسم سلیمانی
شهادت میدهم به اصول دین
اشهد أن لا اله الا الله و اشهد أنّ محمداً رسول الله و اشهد أنّ امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب و اولاده المعصومین اثنیعشر ائمّتنا و معصومیننا حجج الله.
شهادت میدهم که قیامت حق است، قرآن حق است، بهشت و جهنّم حق است، سؤال و جواب حق است، معاد، عدل، امامت، نبوت حق است.
خدایا! تو را سپاس میگویم بهخاطر نعمتهایت.
خداوندا! تو را سپاس که مرا صلب به صلب، قرن به قرن، از صلبی به صلبی منتقل کردی و در زمانی اجازه ظهور و وجود دادی که امکان درک یکی از برجستهترین اولیائت را که قرین و قریب معصومین است، عبد صالحت خمینی کبیر را درک کنم و سرباز رکاب او شوم. اگر توفیق صحابه رسول اعظمت محمد مصطفی را نداشتم و اگر بیبهره بودم از دوره مظلومیت علیبن ابیطالب و فرزندان معصوم و مظلومش، مرا در همان راهی قرار دادی که آنها در همان مسیر، جان خود را که جان جهان و خلقت بود، تقدیم کردند.
خداوندا! تو را شکرگزارم که پس از عبد صالحت خمینی عزیز، مرا در مسیر عبد صالح دیگری که مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی که حکیم امروز اسلام و تشیّع و ایران و جهان سیاسی اسلام است، خامنهای عزیز ــ که جانم فدای جان او باد ــ قرار دادی.
پروردگارا! تو را سپاس که مرا با بهترین بندگانت در هم آمیختی و درک بوسه بر گونههای بهشتی آنان و استشمام بوی عطر الهی آنان را ـ یعنی مجاهدین و شهدای این راه ـ به من ارزانی داشتی.
خداوندا! ای قادر عزیز و ای رحمان رزّاق، پیشانی شکر شرم بر آستانت میسایم که مرا در مسیر فاطمه اطهر و فرزندانش در مذهب تشیّع، عطر حقیقی اسلام، قرار دادی و مرا از اشک بر فرزندان علیبن ابیطالب و فاطمه اطهر بهرهمند نمودی؛ چه نعمت عظمایی که بالاترین و ارزشمندترین نعمتهایت است؛ نعمتی که در آن نور است، معنویت، بیقراری که در درون خود بالاترین قرارها را دارد، غمی که آرامش و معنویت داد.
خداوندا، تو را سپاس که مرا از پدر و مادر فقیر، اما متدیّن و عاشق اهلبیت و پیوسته در مسیر پاکی بهرهمند نمودی. از تو عاجزانه میخواهم آنها را در بهشتت و با اولیائت قرین کنی و مرا در عالم آخرت از درک محضرشان بهرهمند فرما.
خدایا! به عفو تو امید دارم
ای خدای عزیز و ای خالق حکیم بیهمتا! دستم خالی است و کولهپشتی سفرم خالی، من بدون برگ و توشهای بهامید ضیافت عفو و کرم تو میآیم.
من توشهای برنگرفتهام؛ چون فقیر [را] در نزد کریم چه حاجتی است به توشه و برگ؟!
سارُق، چارُقم پر است از امید به تو و فضل و کرم تو؛ همراه خود دو چشم بسته آوردهام که ثروت آن در کنار همه ناپاکیها، یک ذخیره ارزشمند دارد و آن گوهر اشک بر حسین فاطمه است؛ گوهر اشک بر اهلبیت است؛ گوهر اشک دفاع از مظلوم، یتیم، دفاع از محصورِ مظلوم در چنگ ظالم.
خداوندا! در دستان من چیزی نیست؛ نه برای عرضه [چیزی دارند] و نه قدرت دفاع دارند، اما در دستانم چیزی را ذخیره کردهام که به این ذخیره امید دارم و آن روان بودن پیوسته بهسمت تو است. وقتی آنها را بهسمتت بلند کردم، وقتی آنها را برایت بر زمین و زانو گذاردم، وقتی سلاح را برای دفاع از دینت به دست گرفتم؛ اینها ثروتِ دست من است که امید دارم قبول کرده باشی. خداوندا! پاهایم سست است، رمق ندارد. جرأت عبور از پلی که از جهنّم عبور میکند، ندارد. من در پل عادی هم پاهایم میلرزد، وای بر من و صراط تو که از مو نازکتر است و از شمشیر بُرندهتر؛ اما یک امیدی به من نوید میدهد که ممکن است نلرزم، ممکن است نجات پیدا کنم. من با این پاها در حَرَمت پا گذاردهام دورِ خانهات چرخیدهام و در حرم اولیائت در بینالحرمین حسین و عباست آنها را برهنه دواندم و این پاها را در سنگرهای طولانی، خمیده جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. امید دارم آن جهیدنها و خزیدنها و به حُرمت آن حریمها، آنها را ببخشی. خداوندا! سر من، عقل من، لب من، گوش من، قلب من، همه اعضا و جوارحم در همین امید بهسر میبرند؛ یا ارحم الراحمین! مرا بپذیر؛ پاکیزه بپذیر؛ آنچنان بپذیر که شایسته دیدارت شوم. جز دیدار تو را نمیخواهم، بهشت من جوار توست، یا الله!
🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
خدایا! از کاروان دوستانم جاماندهام
خداوند، ای عزیز! من سالها است از کاروانی بهجا ماندهام و پیوسته کسانی را بهسوی آن روانه میکنم، اما خود جاماندهام، اما تو خود میدانی هرگز نتوانستم آنها را از یاد ببرم. پیوسته یاد آنها، نام آنها، نه در ذهنم بلکه در قلبم و در چشمم، با اشک و آه یاد شدند.
عزیز من! جسم من در حال علیل شدن است. چگونه ممکن [است] کسی که چهل سال بر درت ایستاده است را نپذیری؟ خالق من، محبوب من، عشق من که پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را مملو از عشق به خودت کنی؛ مرا در فراق خود بسوزان و بمیران.
عزیزم! من از بیقراری و رسوایی جاماندگی، سر به بیابانها گذاردهام؛ من بهامیدی از این شهر به آن شهر و از این صحرا به آن صحرا در زمستان و تابستان میروم. کریم، حبیب، به کَرَمت دل بستهام، تو خود میدانی دوستت دارم. خوب میدانی جز تو را نمیخواهم. مرا به خودت متصل کن. خدایا وحشت همه وجودم را فرا گرفته است. من قادر به مهار نفس خود نیستم، رسوایم نکن. مرا بهحرمت کسانی که حرمتشان را بر خودت واجب کردهای، قبل از شکستن حریمی که حرم آنها را خدشهدار میکند، مرا به قافلهای که بهسویت آمدند، متصل کن.
معبود من، عشق من و معشوق من، دوستت دارم. بارها تو را دیدم و حس کردم، نمیتوانم از تو جدا بمانم. بس است، بس. مرا بپذیر، اما آنچنان که شایسته تو باشم.
🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
کانون طه آبپخش
خطاب به برادران و خواهران مجاهدم...
خواهران و برادران مجاهدم در این عالم، ای کسانی که سرهای خود را برای خداوند عاریه دادهاید و جانها را بر کف دست گرفته و در بازار عشقبازی به سوق فروش آمدهاید، عنایت کنید: جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیّع است.
امروز قرارگاه حسینبنعلی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی(ص).
برادران و خواهرانم! جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل به و منصوب شرعی و فقهی معصوم. خوب میدانید منزّهترین عالِم دین که جهان را تکان داد اسلام را احیا کرد، یعنی خمینی بزرگ و پاک ما، ولایت فقیه را تنها نسخه نجاتبخش این امت قرار داد؛ لذا چه شما که بهعنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما بهعنوان سنّی اعتقاد عقلی دارید، بدانید [باید] بهدور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید.
خیمه، خیمه رسولالله است. اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است، دور آن بچرخید.
والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت الله الحرام و مدینه حرم رسول الله و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمیماند؛ قرآن آسیب میبیند.
خطاب به برادران و خواهران ایرانی...
برادران و خواهران عزیز ایرانی من، مردم پرافتخار و سربلند که جان من و امثال من، هزاران بار فدای شما باد، کما اینکه شما صدها هزار جان را فدای اسلام و ایران کردید؛ از اصول مراقبت کنید، اصول یعنی ولیّ فقیه، خصوصاً این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت؛ خامنهای عزیز را جان خود بدانید، حرمت او را مقدسات بدانید.
برادران و خواهران، پدران و مادران، عزیزان من!
جمهوری اسلامی، امروز سربلندترین دوره خود را طی میکند. بدانید مهم نیست که دشمن چه نگاهی به شما دارد، دشمن به پیامبر شما چه نگاهی داشت و [دشمنان] چگونه با پیامبر خدا و اولادش عمل کردند، چه اتهاماتی به او زدند، چگونه با فرزندان مطهر او عمل کردند؟ مذمت دشمنان و شماتت آنها و فشار آنها، شما را دچار تفرقه نکند.
بدانید که میدانید مهمترین هنر خمینی عزیز این بود که اول اسلام را به پشتوانه ایران آورد و سپس ایران را در خدمت اسلام قرار داد. اگر اسلام نبود و اگر روح اسلامی بر این ملت حاکم نبود، صدام چون گرگ درندهای این کشور را میدرید؛ آمریکا چون سگ هاری همین عمل را میکرد، اما هنر امام این بود که اسلام را پشتوانه آورد؛ عاشورا و محرّم، صفر و فاطمیه را به پشتوانه این ملت آورد، انقلابهایی در انقلاب ایجاد کرد، به این دلیل در هر دوره هزاران فداکار جان خود را سپر شما و ملت ایران و خاک ایران و اسلام نمودهاند و بزرگترین قدرتهای مادی را ذلیل خود نمودهاند. عزیزانم، در اصول اختلاف نکنید.
شهدا، محور عزّت و کرامت همه ما هستند؛ نه برای امروز، بلکه همیشه اینها به دریای واسعه خداوند سبحان اتصال یافتهاند. آنها را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید. به فرزندان شهدا که یتیمان همه شما هستند، بهچشم ادب و احترام بنگرید. به همسران و پدران و مادران آنان احترام کنید، همانگونه که از فرزندان خود با اغماض میگذرید، آنها را در نبود پدران، مادران، همسران و فرزندان خود توجه خاص کنید.
نیروهای مسلّح خود را که امروز ولی فقیه فرمانده آنان است، برای دفاع از خودتان، مذهبتان، اسلام و کشور احترام کنید و نیروهای مسلح میبایست همانند دفاع از خانه خود، از ملت و نوامیس و ارضِ آن حفاظت و حمایت و ادب و احترام کنند و نسبت به ملت همانگونه که امیرالمؤمنین مولای متقیان فرمود، نیروهای مسلح میبایست منشأ عزت ملت باشد و قلعه و پناهگاه مستضعفین و مردم باشد و زینت کشورش باشد.
🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e