کانون طه آبپخش
🌙#خاطرات #ماه_مبارک_رمضان سال۱۴۰۲ #سحر_دهم #دهمین_سحری #دهمین_سحر 💠 نَفَس کشیدن های پر ثواب
🌙#خاطرات #ماه_مبارک_رمضان سال۱۴۰۲
#سحر_یازدهم #یازدهمین_سحری #یازدهمین_سحر
💠 لحظات بیاد ماندنی رمضان که میگذرد...
قدردانش باشیم...
با یکی از دوستان قدیمی، با ماشین از محل برگزاری مراسم جزءخوانی قرآن کریم تا سر خیابونمون اومدم و با درآوردن لباسهام به کمک خواهرم رفتم برای انداختن سفره افطاری...آخه خواهرم براش دیروز یه اتفاقی افتاده بود و باعث آسیب شدید به دستش شد و بشدت درد داشت...منو و خواهرام بهش گفتیم تا ببریمت دکتر...اما متاسفانه باهامون همراهی نکرد...میخاست دیروز بعداز نماز ظهر و عصر، غذای افطاری و سحری درست کنه...اونم با این دستی که بشدت درد میکرد...منم رفتم کمکشو...
ساعت چهار و نیم گذشت بود و پیاده راه افتادم که برم حسینیه، تو قسمت انتهایی مسیر، اول همکلاسی قدیمیمو که الان روحانی هستش و جزو مرتلین مراسم هست پیشم با ماشین ایستاد و بعد از سلام کردن، گفت بیا تا با هم بریم...منم میخاستم پیاده برم...هوا بسیار خوب و کیف پیاده روی میداد...ازش تشکر کردم و اونم رفت...
لحظاتی گذشت...رئیس شورای قرآنی شهرمون که رئیس آموزش و پرورش هست پیشم با ماشین ایستاد و بعد از سلام و احوال پرسی، ازش تشکر کردم و گفتم میخام پیاده بیام...گفت زمان زیادی برای شروع مراسم نیست...وقتی اینو گفت دیه سوار ماشین شدم و با هم به محل برگزاری مراسم جزءخوانی قرآن کریم رفتیم...
مراسم جزءخوانی قرآن کریم به خوبی برگزار شد...
سفره افطاری رو پهن کردیم و نشاسته و شربت تخم شربتی و خاکشیر....منم رفتم ظرفهای چلو خورش قیمه رو آوردم سر سفره...
بعد از خواندن #سوره_قدر و بسم الله الرحمن الرحیم گفتن، خوردن نشاسته رو شروع کردم...مقداری آبکی بود...منم گفتم آبکیه...اصلا یادم رفته بود که خواهرم با چه دستی اونو درست کرده و گفت برای اینکه گلوت نرم بشه...
نشاسته رو که آبکی بود بدون قورت کشیدن و با قاشق به قاشق خوردم...میخاستم یه کم فرصت به معده بدم که به آرامی غذا درست جریان پیدا کنه...نرم نرمک...نشاسته خوردمو لحظاتی بعد به سراغ شربت تخم شربتی و خاکشیر رفتم و یه لیوانی خوردم....
دیه بعدش رفتم سراغ چلو خورش قیمه، که واقعا خوب طبخ شده بود...رنگ عالی و طبع فوقالعاده...یه مقداری خوردم و دیه دست از غذا کشیدم و رفتم که تصاویر مراسم جزءخوانی قرآن کریم رو تو کانال بزارم...
سحر امروز هم مثل روزهای قبل، با بیش از یک ساعت مانده به اذان بیدار شدم و رفتم سراغ سحری، همون چلو خورش قیمه....خورش قیمه زیاد بود و برنج به مقدار مناسب...چلو خورش قیمه رو خوردم و مابقی خورش هم رفت درون یخچال و در آخر هم چند تا لیوان شربت تخم شربتی و خاکشیر که خواهرم دیشب درست کرده بود خوردم و دیه سراغ آب نرفتم و منتظر اذان و نماز...
صفا و صمیمیتی که در این ماه، خداوند برای بنده هاش بوجود میاره تو ماههای دیگه نیست...اونم رحمت خاص خداوند به مسلموناست...ماه خداست دیه...
#خاطره #ماه_رمضان
با ما همراه باشید....
🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e