eitaa logo
خانواده و سواد رسانه‌ای
1.9هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
3.8هزار ویدیو
384 فایل
"فضای مجازی به اندازه انقلاب اسلامی اهمیت دارد" "مقام معظم رهبری" ✅️رزرو کارگاههای آموزشی سواد رسانه‌ای و فضای مجازی، مدارس، مساجد ادارات، حوزه های علمیه، دانشگاه ها، مشاوره آنلاین خانواده کودک و نوجوان ارتباط باما👇 @ADMINfamily_literacy
مشاهده در ایتا
دانلود
10.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باماهمراه باشید با تازه‌ترین ها👇 📲به تنها کانال جامع تحلیلی، آموزشی و تخصصی خانواده و سواد رسانه‌ای بپیوندید 👇 @Family_literacy
هدایت شده از بلاغ
. 💠 عن الإمام الجواد علیه السلام : لَنْ یَسْتَكْمِلَ الْعَبْدُ حقیقةَ الإیمانِ حتّی یُؤْثِرَ دینَهُ علی شَهْوتِه و لَنْ یُهْلِكَ حتّی یُؤْثِرَ شَهْوتَهُ علی دینِه 🔹 مؤمن حقیقی کسی است که به خاطرِ أميالِ خود ، أوامرِ خدا را نادیده نگیرد و کسی که به خاطرِ خواست های خود ، احکامِ دین را زیر پا بگذارد دچارِ هلاکت و ذلّت می شود 💠 سالروز ولادت امام محمد تقی جواد الأئمّة علیه السلام بر شما مبارک باد حوزه علمیه آية الله العظمی سبط الشیخ الانصاری ره . دزفول رضا سبط الشیخ ۱۰ رجب المُرجّب ۱۴۴۵ ۲ بهمن ماه ۱۴۰۲ https://eitaa.com/joinchat/1023934486C0b0c914d99
هدایت شده از بلاغ
بسم الله الرحمن الرحيم و به نستعین إنّه خیرُ ناصرِِ و میعین 🔹 صد نفر از اساتید سطوح عالی فقه و اصول حوزه علمیّه قم در نامه‌ای به رؤسای سه قوّه از عدمِ اهتمامِ مسئولین به مسائل فرهنگی جامعه بویژه حجاب انتقاد کردند . در بخشی از این نامه خطاب به رؤسای سه قوّه چنین آمده است : ما از جنابان عالی خواستاریم در موضوع مقابله با کشف حجاب ، جدّیّت ( همراه با تدبیر ) داشته باشید از توصیه‌های بدون عمل ، پاسکاری به یکدیگر و اقداماتِ موقّت و کم‌خاصیّت در این زمینه پرهیز نمائید از فضاسازی رسانه‌ای جبهه استکبار نهراسید ، اجرای قانون و جلوگیری از فساد البتّه هزینه دارد ، اگر می‌خواهیم اسلام را پیاده کنیم باید هزینه بدهیم ۱۴۰۲/۱۰/۳۰ 🔹 بلاغ : گر چه چنین نامه ای ( که بایستی پیشتر و بیشتر شاهدِ صدورِ آن ، در موردِ همه کجروی ها و بدعت ها می بودیم ) در خورِ تحسین و موردِ تأييدِ متدیّنین می باشد ، امّا هرگز کافی و مؤثّر نمی باشد ، زیرا : - آیا آن عالی جنابان در رابطه با حجاب ( و نیز عدمِ صلاحیّتِ برخی از مسئولین ) مستمعِ کلام الله بوده اند ؟ ! - مگر به توصیه های مقام معظم رهبری در رابطه با تهاجم و شبیخون فرهنگی التفاتى داشته اند ؟ ! - آنان که لایحه کذایی حجاب و عفاف را تدوین و تأييد و تسليم مجلس كردند و با مرورِ زمان بسترِ عبور از عفاف و حجاب و حیاء را برای دین گریزان و دین ستیزان فراهم کردند ، آیا از آیات حجاب و عفاف بیخبر بوده اند ؟ ! - مگر تجمّعات و راهپیمایی ها و بیانیّه ها و اعتراضات علیه بیحجابی و ولنگاری مانع از کشاندن زنان به سکّوی تماشاگران فوتبال و . . . شد ؟ ! همه این کارها از باب امر به معروف و نهی از منکر و پیشگیری از بدعت ها و کجروی ها بسیار لازم و ضروری می باشد ، امّا کافی نبوده و نیست ♦️ اگر در کنارِ صدورِ چنین نامه و گفتاری ، کرداری همچون تحصًن و تجمّع و تعطیل دروس عالی حوزه ( همراه با تدبیر و یکپارچگی ، و بدون هراس از فضاسازی رسانه‌ای و پرداخت هزینه ) وجود داشته باشد آن وقت می توان امید به توجّه بیشتر و بهتر آن عالی جنابان به احکام اسلامی و مصالح ملّت و مملکت ( و لو از سرِ ناچاری ) داشت وگرنه دو صد گفته چون نیم کردار نیست حوزه علمیه آية الله العظمی سبط الشیخ الانصاری ره . دزفول رضا سبط الشیخ ۱۴۰۲/۱۱/۰۲ https://eitaa.com/joinchat/1023934486C0b0c914d99
برای نشر فضایل امیرالمؤمنین (ع) همراهی می کنید؟ رسول خدا (ص) می‌فرماید: خداوند بلند مرتبه برای برادرم علی‌ بن‌ ابی ‌طالب (ع) فضایلی قرار داده که از شدّت بسیاری، به شماره در نمی‌آید. هر که فضیلتی از فضایل او را بخواند و به آن اقرار داشته باشد، خداوند از گناهان گذشته و آیندۀ او در می‌گذرد و هر که یکی از فضایلش را بنویسد، تا آنگاه که اثری از آن نوشته باقی باشد، فرشتگان پیوسته برایش استغفار می‌کنند و هر که فضیلتی از فضایل او را بشنود، خداوند آن دسته از گناهانش را که از راه گوش کسب کرده، می‌بخشاید و هر که به نوشته‌ای از فضایل او نظر افکند، خداوند گناهان چشم او را می‌آمرزد. سپس فرمود: نگاه کردن به علی بن ابی طالب (ع) عبادت است و خداوند ایمان هیچ بنده‌ای را نمی‌پذیرد جز به ولایت او و برائت از دشمنان او. (بحارالأنوار 26 / 229 ح 10) دانلود کتاب رایگان «درگاه عفو: 40 حدیث در فضایل امیرمؤمنان علی علیه السلام»: https://fahhaam.ir باماهمراه باشید با تازه‌ترین ها👇 📲به تنها کانال جامع تحلیلی، آموزشی و تخصصی خانواده و سواد رسانه‌ای بپیوندید 👇 @Family_literacy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 رابط ۰۰۰ داستان دنباله دار من و خاطرات جنگ قسمت صد و هشتاد و نهم ۰۰۰ سوما" شما فکر می کنید من که دو زاری رو رو هوا میزنم ُو میتونم میون ده نفر چنان دست داخل جیب شما بکنم و جیبتون رو خالی کنم و شما اصلا" متوجه نشید واسم کار سختی بود که محمدحسن رو از شما جدا کنم و یا اینکه از این اطاق خارج بشم من حتی میدونم که محمدحسن علاوه بر توانایی باز کردن درب طلسم شده اون صندوق فولادی لعنتی یه توانایی بزرگتری داره و اون اینه که میتونم درون دیگران رو بخونه و بفهمه اونا چه قصدی دارن ، وقتی عمو جقله این حرف رو زد همه ما مات ُو مبهوت داشتیم او رو نگاه میکردیم وقتی حرف عمو جقله تموم شد جناب سروان مثل آتیشی که آب سرد روش ریخته باشن وا رفت ُو یواشکی دستبندش رو برگردوند سر جاش ُو پرسید : خُوب جناب جقله ِ عقل کُل ؟ بگو ببینیم تو دیگه چی میدونی ؟ البته من کمی خوشحال بودم چون بعد شنیدن اون داستان زندگی بچگی عمو جقله و اتفاقی که واسه مادر بی گناهش و تهمتی که پدر یدی خمره ایی بهش زده بود می افتادم یه جورایی دلم واسش میسوخت ُو دوست داشتم کمکش کنم از طرفی هم از حرفهای عمو جقله مشخص بود که او در رابطه با قدرت من یه حدس هایی زده ولی هنوز نمی دونه که من قدرت شنیدن حرفهای دیگران رو دارم نه قدرت دیدن درون اونها رو ، عمو جقله خندید ُو گفت : آفرین جناب سروان ؟ این شد حرف حساب حالا دیگه با هم رفیقیم دیگه نه ؟ ببین رضا جان ؟ با شنیدن جمله ببین رضا جان عمو جقله جناب سرگرد زد زیر خنده ُو گفت : ببین تو رو خدا چه زود هم پسر خاله میشه ، با خندیدن جناب سرگرد همه ما زدیم زیر خنده و فقط جناب سروان بود که با اَخم داشت سرگرد رو نگاه میکرد ، جناب سرگرد با حالت شوخی رو کرد به جناب سروان ُو گفت : ببین رضا جان ؟ خوب حالا چرا به من اَخم کردی خوب تخسیر من چیه که این داش جقله ما خیلی زود با تو پسر خاله شده ، جناب سروان با عصبانیت ظُل زد داخل چشمهای عمو جقله ُو گفت : اولا" من رضا جان جنابعالی نیستم دوما" تو یه متهمی و من یه پلیس پس تا جفت دستاتو ضربدری دستبند نزدم ُو قَپونی آویزونت نکردم بگو ببینم دیگه چی میدونی ؟ عمو جقله یه خنده شیرینی کرد ُو گفت : مثلا" میدونم که این آقا روح اله در اصل پسر مادام کوری مرحومِه ُو مادام کوری گُم نشده ُ و خدابیامرز روحش رو داده به حضرت عزرائیل ُ و قبضش رو گرفته آلان اون بالا مالاها داره با حوری های آسمون کیف میکنه ، تا عمو جقله این حرف رو زد بابا روح اله با عجله پرسید : آقا جلیل تو واقعا" این رو میدونستی آخه از کِی ؟ عمو جقله با محبت خاصی بابا روح اله رو نگاه کرد ُو گفت : از همون لحظه ایی که شما به همراه عمو کوری یعنی این جناب سرگرد عزیزم و این محمدحسن نازنین وارد قهوه خونه ما شدید واسه همین از همون لحظه اول من هر جا احساس کردم که شما دارید لُو میرید یه جوری بهتون کمک کردم که حتی باعث شد به خاطر شما کتک هم بخورم ُ و چیزی نمونده بود اون نوچه سیندرلا داخل میدون فوزیه من رو با گوله بزنه که خیلی شانس آوردم ُ و تیرش فقط شونه کُتی رو که تنم بود پاره کرد ، جناب سرگرد دست عمو جقله رو گرفت داخل دستش ُو عین یه رفیق با محبت ازش پرسید خُوب داداشم دیگه چی میدونی ؟ عمو جقله وقتی محبت جناب سرگرد رو دید بغضش گرفت ُ و گفت : مثلا" میدونم اون جاسوس واقعی که زاغ سیاه شما رو چوب میزنه داخل اداره پلیس کسی نیست جزء جناب تیمسار فرمانده کُل شما ، وای این حرف عمو جقله انگار یه پُتک آهنی خورد به سر جناب سرگرد ُ و جناب سروان ، جناب سروان نتونست خودش رو کنترل کنه ُ و شروع کرد به داد ُ و فریاد کشیدن به سر عمو جقله که تو داری دورغ میگی امکان نداره جاسوس اداره ما جناب تیمسار باشه ، جناب سرگرد سعی کرد با محبت سروان رو آروم کنه ولی سروان چنان از حرف عمو جقله ناراحت شده بود که وِل کن نبود ُ وهی تند ُ و تند میگفت : این لعنتی داره دروغ میگه من سالها منشی جناب تیمسار بودم و او رو خوب میشناسم ، جناب سرگرد بعد اینکه سروان رو آروم کرد از عمو جقله پرسید : داش جقله ؟ تو از کجا مطمئنی که اون جاسوسی که داخل اداره پلیس راپُرت ما رو به سیندرلا ُو یدی خمره ایی میده جناب تیمساره ؟ عمو جقله یه کمی مکث کرد ُو گفت : خُوب من این رو از زبون کسی شنیدم که خودش مسئول رد ُو بدل کردن پیغام بین سیندرلا ُو یدی و تیمساره واسه همین وقتی داخل حیاط از شما شنیدم که میخواید نقشه اولتون رو داخل اداره پلیس عملی کنید از میون جمعیت با صدای بلند طوری که محمدحسن بشنوه بهتون گفتم این کار رو نکنید چون تیمسار از همه ماجرا توسط یدی خمره ایی اطلاع داره و این دروغ شما که میخاید محمدحسن رو به جای محمدحسین جا بزنید قبلا" لُو رفته ُو باعث گیر افتادن شما و یه جورایی ضایع شدنتون میشه ، جناب سرگرد که حالا یه کمی آروم شده بود از عمو جقله پرسید : آخه تو چطوری تونستی اون نوچه رابط بین یدی و ۰۰۰ ادامه دارد ، حسن عبدی
سلام ۰۰۰ برای آقا امام جواد علیه السلام ای رایحه ی ِگُل ها ، ای ساحره ی ِ دلها ای راوی ِ عاشورا ، سلام م م م ۰۰۰ صلی الله علیک ، صلی الله علیک ای نور ِ چشم رضا(ع) ، ای ماه ِ بدرُ و دُجا ای دردم تو شفا ، سلام م م م ۰۰۰ صلی الله علیک ، صلی الله علیک ای باقی احمد(ص)، نور محمد(ص) ساقی سرمد ، سلام م م م م ۰۰۰۰ صلی الله علیک ، صلی الله علیک ای معنی عصمت ، منبع رحمت لیلی دولت ، سلام م م م م ۰۰۰ صلی الله علیک ، صلی الله علیک ای ناجی ِ دوران ، معنی ِ قرآن والی ِ ایمان ، سلام م م م م ۰۰۰۰ صلی الله علیک ، صلی الله علیک ای زمزم ُ و گوهر ، حیدر ُ و کوثر جان ِ پیمبر ، سلام م م م ۰۰۰۰ صلی الله علیک ، صلی الله علیک سلام ای عشق ُ و جوادم ، لحظه ی شادم قند ُ و نباتم ، سلام م م م م ۰۰۰ صلی الله علیک ، صلی الله علیک سلام ای نقطه ی امکان ، شافی ُ و پیمان منبع ِ ایمان ، سلام م م م م ۰۰۰ صلی الله علیک ، صلی الله علیک از نور ِ رضا(ع) گشته ، مشهد ، چه تماشایی از مِهر ِ جواد ِ او ، ایران ، به چه زیبایی گُل ، عرش به ما داده ، بر فرش بها داده چون عطر رُخ ِ موسی(ع) ، عطری به رضا(ع) داده آمد جواد(ع) ما ، آن رائحه ی گلها جانی زِ دَم ِ جانان ، آن گرمی محفل ها سلام م م م ۰۰۰ ، صلی الله علیک سلام م م م ۰۰۰ ، صلی الله علیک سلام ۰۰۰ صلی الله علیک۰۰۰ برای آقا امام جواد علیه السلام حسن عبدی(ابوتراب)
🍃🌸السلام علیک یا جوادالائمه علیه‌السلام🌸🍃 سلام ۰۰۰ ای رایحه ی ِگُل ها ، ای ساحره ی ِ دلها ای راوی ِ عاشورا ، سلام م م م ۰۰۰ صلی الله علیک ، صلی الله علیک ای نور ِ چشم رضا(ع) ، ای ماه ِ بدرُ و دُجا ای دردم تو شفا ، سلام م م م ۰۰۰ صلی الله علیک ، صلی الله علیک ای باقی احمد(ص)، نور محمد(ص) ساقی سرمد ، سلام م م م م ۰۰۰۰ صلی الله علیک ، صلی الله علیک ای معنی عصمت ، منبع رحمت لیلی دولت ، سلام م م م م ۰۰۰ صلی الله علیک ، صلی الله علیک ای ناجی ِ دوران ، معنی ِ قرآن والی ِ ایمان ، سلام م م م م ۰۰۰۰ صلی الله علیک ، صلی الله علیک ای زمزم ُ و گوهر ، حیدر ُ و کوثر جان ِ پیمبر ، سلام م م م ۰۰۰۰ صلی الله علیک ، صلی الله علیک سلام ای عشق ُ و جوادم ، لحظه ی شادم قند ُ و نباتم ، سلام م م م م ۰۰۰ صلی الله علیک ، صلی الله علیک سلام ای نقطه ی امکان ، شافی ُ و پیمان منبع ِ ایمان ، سلام م م م م ۰۰۰ صلی الله علیک ، صلی الله علیک از نور ِ رضا(ع) گشته ، مشهد ، چه تماشایی از مِهر ِ جواد ِ او ، ایران ، به چه زیبایی گُل ، عرش به ما داده ، بر فرش بها داده چون عطر رُخ ِ موسی(ع) ، عطری به رضا(ع) داده آمد جواد(ع) ما ، آن رائحه ی گلها جانی زِ دَم ِ جانان ، آن گرمی محفل ها سلام م م م ۰۰۰ ، صلی الله علیک سلام م م م ۰۰۰ ، صلی الله علیک سلام ۰۰۰ صلی الله علیک۰۰۰ برای آقا امام جواد علیه السلام حسن عبدی(ابوتراب)
🔴 اُلمپیک ۰۰۰ داستان دنباله دار من و خاطرات جنگ قسمت صد و نودم ۰۰۰ آخه تو چطوری تونستی اون نوچه رابط بین یدی ُو تیمسار رو بشناسی و تازه چطوری تونستی از او حرف بکشی ُ و بفهمی که او با چه کسی داخل اداره پلیس جاسوسه رابطه داره ، عمو جقله شروع کرد یه دُور با اون دو تا چشم بادومی ُو ریزش تک تک ما رو برنداز کردن ُ و پرسید : ببینم داش سرگرد ؟ همه اینا مرحمن دیگه نه ؟ جناب سرگرد خندید ُو گفت : آره داش جقله ؟ همه اینایی که اینجا هستن محرَم هستن ُو هیچ بیگانه ایی پیش ما نیست ، عمو جقله یه نگاهی به آقا غضنفر انداخت ُو پرسید : حتی' این داداش گَچیمون دیگه که رفته داخل قالب گَچ ؟ جناب سرگرد یه نگاهی به آقا غضنفر انداخت ُو گفت : بله جتی' این مرد گچی روی تخت راستش رو بخای اطلاعاتی که این آقا غضنفر ما از باند سیندرلا ُ و اون باغ رستوران داخل جاده کَن سولوقون ُ و اون سرگرد خدابیامرز داره بیشتر از ماست واسه همینه که ما انقدر ازش مراقبت میکنیم تازه برادر کوچیکترش هم سالها قبل گیر باند سیندرلا افتاده ُ و گُم شده ُ و ازش خبری نیست ، عمو جقله خندید ُ و گفت : بله می بینم که چقدر مراقبش هستید ، من که به این راحتی وارد اطاقش شدم ُ و یه نیم ساعتی هم واسه خودم داخل اطاقش جشن گرفتم راستی داش غضنفر حلال کن که من دو تا از اون کمپوت های گیلاست رو زدم به رگ حلال کن داشَم ؟ آقا غضنفر خندید ُ و گفت : حلال جونت داش جلیل ؟ ولی همه اش من دوتا کمپوت کیلاس داشتم که اونا رو واسه روز مبادا پس انداز کرده بودم خُوب خوش انصاف ؟ کمپوت سیب ُ و گلابی میخوردی چرا رفتی سُراغ اون دوتا کمپوت گیلاسی که من دوست داشتم ؟ عمو جقله خندید ُ و گفت : ببین داداش ؟ من از بچگی حسرت خوردن گیلاس رو داشتم خُوب گیلاس میوه از ما بهترون بود ُ و ما فقط اون رو پشت شیشه میوه فروشها اونم با قیمت زیاد میدیدم واسه همین ما بچه فقیرا همیشه حسرت خوردن گیلاس رو داشتیم هم حسرت خوردن گیلاس ُ و هم حسرت خوردن موز ُ و هم حسرت خوردن نارنگی ُ و خلاصه همه دوران بچگی ما حسرت بود حالا من عاشق اینم که میوه گیلاس رو بخورم ُ و هسته اون رو از دهنم فوت کنم بیرون ببین چند تا از گیلاسها داخل این ضرف مونده ، عمو جقله یه دونه از گیلاسها رو انداخت داخل دهنش ُ و وقتی اصل میوه رو خورد هسته اون رو با شدت فُوت کرد بیرون هسته گیلاس رفت ُ و رفت ُ و خورد به صورت جناب سروان افتاد روی زمین ، جناب سروان با عصبانیت زمین رو نگاه کرد ُ و گفت : راست میگه جناب سرگرد ؟ ببین چقدر هسته گیلاس اینجا ریخته ، آقا غضنفر خیلی جدی گفت : ببین داش جلیل من مطمئنم که قدرت باد فُوت شکم تو به قدرت باد فُوت شکم من نمیرسه بِده یه دونه از اون گیلاس ها بده به من تا بهت بگم که کِی میتونه هسته گیلاس رو به مسافت دورتری پرتاب کنه ، عمو جقله خندید ُ و گفت : باشه داش غضنفر ؟ مسابقه میدیم هر کِی باخت سه تا کمپوت گیلاس واسه برنده میخره ، همه ما داشتیم به حرفهای این دو نفر گوش میکردیم و یه نگاهمون هم به جناب سرگرد بود تا ببینیم چه عکس العملی نشون میده ، از همه ما بیشتر جناب سروان داشت حرص میخورد که چرا سرگرد یه برخورد جدی با این دو نفر نمیکنه ، آقا غضنفر یه دونه میوه گیلاس رو گذاشت داخل دهنش ُ و اول خوب خوب اصل میوه رو خورد ُ و بعد رو کرد به عمو جقله ُ و گفت : داش جقله آماده ایی ؟ هسته هر کجا افتاد علامت بزن ، عمو جقله خیلی جدی به طوری که انگار داخل مسابقه پرتاب وزنه اُلمپیک شرکت کرده یه گاردی گرفت ُ و خیلی محکم رو کرد به جناب سروان ُ و گفت : رضا جان ؟ میشه از زمین بازی بری کنار آخه میترسم هسته گیلاس بخور به شما ُ و این داش غضنفر ما دَبّه کنه ، جناب سروان که انگشت به دهن مونده بود با یه معصومیت خاصی خودش رو کشید کنار ُ و زمین بازی رو خالی کرد آقا غضنفر یه نفس عمیق کشید ُ و یه کمی اون رو نگه داشت ُ و بعدش با قدرت تموم هسته گیلاس رو فوت کرد ، هسته گیلاس رفت ُ و رفت ُ و نزدیکی دیوار اطاق افتاد زمین همه ما خیلی جدی ظُل زدیم به محل افتادن هسته حتی' جناب سروان هم داشت با دقت محل افتادن هسته رو نکاه میکرد عمو جقله یه نخ سیگار از جیبش درآورد ُ و به عنوان علامت گذاشت کنار هسته گیلاسی که آقا غضنفر فُوت کرده بود ُ و بعدش یه دونه میوه گیلاس از داخل ظرف برداشت ُ و انداخت داخل دهنش ُ و خیلی زود میوه اون رو خورد ُ و رفت اونطرف کنار تخت آقا غضنفر ایستاد ُ و یه نفس عمیق کشید ُو با تمام قدرت هسته گیلاس رو فُوت کرد هسته گیلاس از دهن عمو جقله دراومد ُ و پرتاب شد ُ و رفت ُ و رفت ُ و درست افتاد روی سیگار ُ و باعث شد که سیگار کمی جابجا بشه ، عمو جقله با دیدن این صحنه مثل بچه ها شروع کرد به هِل هِله کردن ُ و گفتن من بُردم ُ و من بُردم آش رشته رو من خوردم ، آقا غضنفر پرید وسط خوندن عمو جقله ُ و گفت : نخیرم شما نه تنها نبُردی بلکه خطا هم کردی چون هسته رو زدی ۰۰۰ ادامه دارد ، حسن عبدی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ❁﷽❁ عشق یعنی نام زیبای                    عشق یعنی نوکری پای                    عشق یعنی سرورت باشد                   عشق یعنی دم به دم گویی                    عشق یعنی روز و شب       با ذکر حق زیرلب گویی حسینم یا حسینم               🌤 ✋❤️ 🍏🍏🍏🍏🍏🍏🍏🍏🍏 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعلی اولاد الحسین و عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 💡💡💡💡💡💡💡💡💡
🟢ثبت نام کارشناسی پیوسته بدون آزمون (صرفا بر اساس سوابق تحصیلی) از ۳بهمن ۱۴۰۲ در سایت سنجش 🟢طلاب، غیر طلاب برادران، خواهران بدون محدودیت سنی 🟢تحصیل مجازی آزمون حضوری در سراسرکشور (بیش از ۱۴۰ مرکز آزمون) 🟢اساتید عالی محتوای علمی دقیق 🟢 آموزش مجازی کلاس آنلاین و آفلاین کتاب و cd و فایل pdf صوت و تصویر تدریس استاد پیامگاه پرسش و پاسخ 🟢ارزان و مقرون به صرفه تخفیف شهریه تقسیط شهریه وام تحصیلی 🟢مدرک معتبر وزارت علوم 🟢ثبت نام در سایت سازمان سنجش بدون کنکور اطلاعات بیشتر در لینک زیر👇 ikvu.ir/fa/node/540 روابط عمومی مرکز آموزش مجازی و نیمه حضوری موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره
9.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺 (ع) ♨️جود و سخاوت امام جواد علیه‌السلام 👌 بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. 🔴بهترین های روز ♨️ @Family_literacy