🍃🌹 #نکته_ناب 🌹🍃
🔸 قرآن و عترت، حقیقت واحد
✨ جناب ابن عربی در مورد حضرت مهدی ارواحنا فداه میفرماید: «او و قرآن دو برادرند». این همان بحث حدیث ثقلین است که شیعه میگوید؛ «وَ قَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ اَلثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي كِتَابَ اَللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ اَلْحَوْضَ» پیغمبر صلی الله علیه و آله میفرماید که من در میان شما دو چیز گرانبها گذاشتم، یکی ثقل اصغر و دیگری ثقل اکبر و آن کتاب خدا و عترت من است. این دو هرگز و هرگز از هم جدا نخواهند شد. این یعنی قرآن و امام یک حقیقت است منتها از آنجاییکه عموم مردم تمرین فکری و معرفتی نکرده و به دنبال فهم معارف و بواطن دین نبودهاند، تا به آنها گفته میشود قرآن و اهلبیت علیهم السلام، ذهنشان بلافاصله به سراغ یک کتابی با ۱۱۴ سوره و بیش از شش هزار آیه میرود و مصداق قرآن را فقط همین کتاب بین دو جلد میدانند و تا از عترت سخنی گفته میشود، عترت را هم به چهارده نفس اقدس جزئی مقید میکنند و این موضوع را در ظاهر این چهارده ذات اقدس میبینند. وقتی گفته میشود که این دو از هم جدا نمیشوند میگویند یعنی چه که از هم جدا نمیشوند؟ قرآن قرآن است و امام هم امام است، اینها هم که از هم جدا هستند! چطور اینها از هم جدایند در حالی که حدیث میفرماید لَنْ يَفْتَرِقَا؟! ما از این نکته غافلیم که هم قرآن حقیقتی دارد و این چیزی که ما آن را قرائت میکنیم، رقیقت آن حقیقت است و هم اهلبیت علیهم السلام حقیقتی دارند که این ظاهر ایشان رقیقت آن حقیقت است. باید بدانیم که آن حقیقتِ ورای ظاهر قرآن و اهلبیت علیهم السلام است که یکی است وگرنه امام زمان روحی فداه جسم شریف و اطهری دارند که حد معینی دارد. ما وقتی از اهلبیت و معرفت به ایشان صحبت میکنیم، پیرامون این نفس جزئی امام که حرف نمیزنیم! بارها و بارها گفتهایم که ما وقتی از اهلبیت یاد میکنیم، از آن حقیقت کلی و نورانی ایشان سخن میگوییم که اطلاقی است و همان مقام نورانیتی است که امیرالمؤمنین برای سلمان و ابوذر در آن حدیث مشهور معرفت به نورانیت و در دیگر احادیث سخن گفته است. مراد از قرآن نیز علم الهی است که وقتی تنزل مییابد و به این عالم طبیعت میآید، باید پیرو همین احکام عالم طبیعت باشد، عالمی که حد دارد و ضیق است. آن حقیقت نامحدود الهی وقتی به این عالم بیاید باید خود را در یک لباس محدودی ظاهر کند که مقید به قیودی است. این حقیقت اعلی قرآن است که تبیان لکل شیء است نه این آیات ظاهری محدود. امیرالمؤمنین علیه السلام نیز فرمود که این قرآن صامت است و فرمود که من قرآن ناطقم و شما نیز آن قرآن را به نطق درآورید لذا آن قرآن و عترتی که از هم جدا نمیشوند و یکی هستند، حقیقت قرآن و حقیقت آل الله السلام است که یکی است لکن در ظهور در عالم شهادت و فعل، اینها دو چیز شدهاند.
#ح_م
بہ #فانوس خوش امدید🌷
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
『 @fanoos_313 』 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🌹🍃💐🍃🌷 #نکته_ناب 🌷🍃💐🍃🌹
اسم عزیز حق متعال اسم سنگینی است. مربوط به مرتبه واحدیت است.
چو سلطــان عزت علم در کشد
جهان سر به جیب عدم درکشد
در تعریف اسم عزیز گفته اند که عزیز یعنی لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ (شوری/۱۱). این آیه تفصیل اسم شریف العزیز است. لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ در مقام تنزیه است. هر مخلوقی هر کمالی دارد آن کمال را از خدا دارد و بلکه خدا فوق آن کمال است. اینکه حق متعال را از نقائص تنزیه کنی کار متوسطان است بلکه هر کمالی دیدی باید بگویی سبحان الله! یعنی حق تعالی بالاتر از این کمال است. در عین حالی که لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ است، وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ نیز است. او السَّمیع است یعنی مطلق سمیع است و هرکس سمعی دارد، در حقیقت شنونده خود خداست و هر بصری نیز بنابر اسم البصیر در حقیقت خداست.
✅ حضرت بقیة الله الاعظم، عزیز است. يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ... به معنای عزیز که دقت کنی، او تلبُّس اتمّ به توحید دارد. خود امام زمان نیز چنین است؛ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ. مثل او داریم؟! واحِدٌ دَهرِه. تکِ روزگارش است. وحید و فرید است. در عین حالی که "لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْء"ٌ، او "وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ." با همه است. آیا با این معنا میتوان قائل شد که امام زمان ارواحنا فداه غایب است؟! مَتَى غِبْتَ حَتَّى تَحْتَاجَ إِلَى دَلِیلٍ یَدُلُّ عَلَیْکَ؟! بِنَفْسي اَنْتَ مِنْ مُغَيَّبٍ لَمْ يَخْلُ مِنّا. بِنَفْسي اَنْتَ مِنْ نازِحٍ ما نَزَحَ عَنّا. جانم به قربان آن آقایی که هرگز از ما خالی نبوده و جانم بفدای آن آقایی که هرگز از ما جدا نبوده.
يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ (یوسف/۸۸). وقتی عزیز را اینگونه معنا کردیم همه ما در مقابل او ذلیل و فقیریم. او باید به ما صدقه بدهد و میدهد! اصلاً کار امام در نظام هستی صدقه دادن به فقراست. همین وجود تو صدقه سری امام زمان علیهالسلام است. همینطور مرتب دارد در کَیل [پیاله] وجودی تو صدقه میریزد. و العِلم المصبُوب، ریزش او مدام است. در داستان جناب یوسف پیامبر فرمود: جام و پیاله پادشاه در رحل هر کسی باشد، او را مجازات خواهیم کرد. جَزَاؤُهُ مَن وُجِدَ فِي رَحْلِهِ فَهُوَ جَزَاؤُهُ (یوسف/۷۵). مجازات آن شخص که کَیل عزیز مصر نزد اوست چیست؟! گفتند که او را پیش خود نگه میداریم... حالا خوب رحلِ وجودِ خود را بگرد و ببین که این کَیل و پیالهی یوسفِ مصرِ وجودِ تو کجاست؟! یوسفِ مصرِ وجود، امام زمان علیهالسلام است... جام و پیاله اش را در رحل و بار و بُنه ما گذاشته است. بار تو همین وجود تو است. اگر تو همراهی کنی و این کَیل را آشکار کنی، مجازات تو این است که تو را نزد خودش نگه میدارد... در وجود همه ما این کَیل هست. مگر نگفت که وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي (حجر/۲۹). اجْسَادُكُمْ فِي الْأَجْسَادِ وَ أَرْوَاحُكُمْ فِي الْأَرْوَاحِ وَ أَنْفُسُكُمْ فِي النُّفُوسِ؛ همه در وجودشان این کَیل را دارند. حقیقت تو مال شماست یا مال امام زمان است؟! متعلق به اوست لذا باید به صاحبش برگردانی. امام زمان علیه السلام این حقیقت را عمداً در درون تو قرار داده، دنیا تو را به خودش مشغول کرده و تو فکر میکنی که این کَیل مال خودت است! إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا (نساء/۵۸). باید این امانت را به اهلش برگردانی. میتوانی هر کاری دلت خواست با خودت انجام بدهی؟! نه، شرع اجازه نداده است. چرا اجازه نمیدهد؟! چون تو مال خودت نیستی. اگر مال خودت بودی اجازه میداد خودت را بکشی یا هر گناهی بکنی. نفس تو پیاله و جام انسان کامل است. اجازه نداری هر جور که دلت خواست خرجش کنی.
يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ! مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ... این دنیا و گناه ما را مَس کرده است. این پیاله که شما در رحل ما گذاشتی کج و معوج شده است... آقا جان عنایتی به این پیاله کن...
فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا...
#ح_م
بہ #فانوس خوش امدید🌷
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
『 @fanoos_313 』 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🍃🌺 «الکاسب حبیب الله» 🌺🍃
قوله تبارک و تعالی: «لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ»
کسب در تحصیل اعمال خیر است که به وفق اقتضای فطرت است. اکتساب در به دست آوردن چیزی از روی حیلت شیطانی بر خلاف سیرت و سنت خلقت است که اقتضای باب افتعال است. لذا در آن فرمود «لها» و در این فرمود «علیها».
کسب، استعمال در خیر میشود که بر اساس فطرت الهی و بدون سختی و مشقت و بر اساس توان و قابلیت هر شخص بوده و موافق طبع فطری خدادادی است اما اکتساب، استعمال در شر میشود. باب افتعال دلالت بر کوشش و جدیت دارد. یعنی نفس همواره مایل به کسب اموری است که برخلاف جریان صحیح و مطلوب است که از مسیری خلاف فطرت عارض بر نفس میشود لذا کسب «لها» است که بالذات نفس آن را داراست، اما در اکتساب «علیها» است که ضرر و عارض شدن و تحمیل از بیرون بر خلاف سیرت و سنت را میرساند.
مولوی در مثنوی، امور آخرتی را کسب و امور اکتسابی دنیوی و حتی امور کسبی این سویی را در مقابل کسب دین، لعب کودکان و کسب خَس و کسب تَن معرفی میکند:
پیشهای آموختی در کسب تن
چنگ اندر پیشه دینی بزن
پیشهای آموز کاندر آخرت
اندر آید کسب دخل مغفرت
آن جهان شهریست پر بازار کسب
تا نپنداری که کسب اینجاست حسب
حق تعالی گفت کاین کسب جهان
پیش آن کسب است لعب کودکان
کسب دین عشق است و جذب اندرون
قابلیت نور حق دان ای حرون
کسب فانی خواهدت این نفسّ خس
چند کسب خس کنی بگذار بس
نفس خس گر جویدت کسب شریف
حیله و مکری بود آنرا ردیف
کسب عشق و جریان ربوبی است و اکتساب کسب خس و حیله و مکر نفسانی نفوس خس میباشد. کسب، مطلوب و محبوب بالذات نزد خداوند متعال است لذا کاسب حبیب اوست...
کاسب یعنی کسی که جامع و دارای همه کمالات و خیرات و معلوم است چنین کسی که حبیب الله است انسان کامل معدن و منبع علوم و کمالات نامیده میشود. از این رو حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله از طرف ذات اقدس الهی به لقب شریف حبیب الله ملقب گردید و چون فقط حضرت محمد صلی الله علیه و آله و اهل بیت معصوم ایشان علیهم السلام صاحب مقام «أُوتِيتُ جَوَامِعَ اَلْكَلِمِ» هستند لذا حبیب خدا تنها این ذوات نوریاند «لا حبیب إلا هُو و أهلُه». و سایرین اگر بر قِدَم او باشند از این حب الهی بهره مند میگردند «إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ».
وجود خیر محض است و انسان کامل عالم ناسوتی و قرآن تکوینی میباشد؛ «ز نیکو هر چه صادر گشت نیکوست» لذا در متن هستی جز خیر و کسب نیست پس حقیقت محمدیّه صلی الله علیه و آله از آن حیث که تجلی اعظم ذات احدی است کسب اوست و از آن وجه که جمله مخلوقات شئون و ظهور اویند کسب آن حقیقت اند و او تنها کاسب عالم وجود است لذا «الکاسب حبیب الله» مساوق حبیب اللّهی حضرت محمد مصطفی و خاندان طاهرینش علیهم السلام میباشد «لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»، مالک مطلق همه موجودات عرشی و ارضی اوست و این جمله کسب ولایت تامه الهیهاند.
📚 کتاب «علی، نقطه آغاز وجود»
✍🏼 #ح_م
بہ #فانوس خوش امدید🌷
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
『 @fanoos_313 』 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•