eitaa logo
فانوس
880 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.5هزار ویدیو
104 فایل
ڂڋايا💔 فانـۅسٺ را ڪمے پاییـن ٺر بگـیر جـادہ اے ڪہ در آن قـدم نـهاده ام تـاریڪ اسـت. إنتهایـش را نمے دانـم چـیست¿¿¡¡ مےترسـم انـتـهایش بــن بســت باشـد😔 سـخت بــہ نــور فــانوست محتاجـــم...🙏 اے مهربانــــترینـــــم...❤
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🥀 🍃بعضی ها از ابتدا آفریده می‌شوند! به سِیر زندگیشان که نگاه می‌کنی، با بقیه فرق‌هایی دارد. مثلا ! متولد شهر است.از ابتدا زیرِ سایه حضرت بزرگ شده است.😌 . 🍃پسری ، با استعداد و توانمند، در رشته تحصیل کرد و توانایی هایی بی‌نظیرش در حل معادلاتِ ریاضی او را قبولِ رشته کرد.😎 . 🍃اما او آگاهانه، مسیر زندگی اش را تغییر داد! دل از رشته عالی و موقعیت های بعدش کَند و وارد دانشگاه شد. جایی که دستِ عاشقی کردنش باز باشد😉 🍃اما به قولِ همسرش "بیش از اینکه به فکر باشد به فکر انجام بود.مرتضی حتی هم ننوشت!" 🍃به رفت، منطقه ، در ردیف جنوبی . پایش به عراق باز شد ، آن زمان که داعش پا از گلیمش فراتر گذاشت و به همراهِ سردار دلها در خارجِ شهرِ کمربند دفاعی تشکیل دادند تا مانعِ پیشروی دشمن شوند.🌹 بال و پر می‌گشود.آماده می‌شد و گویی جسمش جایی برای روحِ بزرگش نداشت!😓 🍃عاشقانه پایِ عشق جان داد ترکشی پهلویش را شکافت.💔 و خونی که وارد ریه اش شد،راه نفسش را بست. جسمِ بی‌جانش درون خاک و روحِ بلندش در ها نظاره گرِ فرزندی است که چهارماه پس از شهادت پدر چشم به جهان8 گشود😔. 🍃 که هیچ گاه طعمِ آغوش را نچشید💔 . پ.ن: شهید در سال۹۷ شهید نمونه کشوری معرفی شدند. . ✍نویسنده : . . 📅تاریخ تولد : ۳۰ شهریور ۱۳۶۴ . 📅تاریخ شهادت :۱۶ مرداد ۹۶.دیرالزورسوریه ⭕@fanoos_313
🥀🥀 🍃این روزها زُلف قلم گره خورده به مریدانِ اینبار پرستویی دیگر، اینبار 🌹 ستاره ای از ...❤️ . 🍃دلداده بود...از همان روزهایی که در با تمامِ جان در مقابل دشمن می‌ایستاد...تمام روزهایی که جان بر کف ، جبهه شد. . 🍃از بود و دلداده به حضرت❣️ به قول خودش" ایشان بود که شهید نمی‌شد" . 🍃چه می‌شود که روزی آنقدر مقرب می‌شوی که هم رضایت به رفتنت نمی‌دهند؟! . 🍃پرواز تلاطم قلبش را بیشتر کرد و مصطفی بود که در پی یافتن راهی برای رسیدن به او، چندین بار در هفته مسیر به تهران و بالعکس را می‌پیمود...تا شاید موانعِ سفرش برطرف شود. . 🍃مسعود را دوست داشت،خیلی زیاد...جوانِ خواهرش بود و حالا او را تقدیم ساحتِ کرده بودند💔 . 🍃مرد بود و دلسوخته از جاماندن و به قول پسرش# میثم، "اینها هستند.مرد در خانه نشستن نیستند و وقتی ببینند و در خطر است، حتما رزم‌آوری خودشان را نشان می‌دهند."😌 . 🍃در آخرین شیفت خادمی‌اش، وقتی از حرم خارج می‌شد، درخشانش اولین چیزی بود که نگاه را خیره می‌کرد. به گفت " اینبار که بروم،حتما می‌شوم" . 🍃از خانم خواسته بود او را به عمه جانشان ببخشند🕊 اورا به امانت دهند تا در آنجا عشق‌بازی کند و حضرت کریمه... . 🍃اصلا مگر می‌شود از کریم چیزی بخواهی و دست خالی بازگردی؟ . 🍃،میعادگاهِ او و رفقایی شد که بالِ پروازشان بر فرازِ آسمانها باز بود و مصطفی با رسیدن به آنها آرام گرفت.😓. به راستی که تولدِ حقیقی است... . سالروزِ زمینی‌شدنتان مبارک❤️ . ✍️نویسنده : . . 📅تاریخ تولد : ۲۷ مرداد ۱۳۴۵ . 📅تاریخ شهادت : ۲۹ مهر ۱۳۹۶.الدیزور سوریه . 🥀مزار شهید : بهشت معصومه قم،قطعه ۳۱ . بہ خوش امدید🌷 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 『 @fanoos_313 』 ‌ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
فانوس
🥀🥀 🍃این روزها زُلف قلم گره خورده به مریدانِ اینبار پرستویی دیگر، اینبار 🌹 ستاره ای از ...❤️ . 🍃دلداده بود...از همان روزهایی که در با تمامِ جان در مقابل دشمن می‌ایستاد...تمام روزهایی که جان بر کف ، جبهه شد. . 🍃از بود و دلداده به حضرت❣️ به قول خودش" ایشان بود که شهید نمی‌شد" . 🍃چه می‌شود که روزی آنقدر مقرب می‌شوی که هم رضایت به رفتنت نمی‌دهند؟! . 🍃پرواز تلاطم قلبش را بیشتر کرد و مصطفی بود که در پی یافتن راهی برای رسیدن به او، چندین بار در هفته مسیر به تهران و بالعکس را می‌پیمود...تا شاید موانعِ سفرش برطرف شود. . 🍃مسعود را دوست داشت،خیلی زیاد...جوانِ خواهرش بود و حالا او را تقدیم ساحتِ کرده بودند💔 . 🍃مرد بود و دلسوخته از جاماندن و به قول پسرش# میثم، "اینها هستند.مرد در خانه نشستن نیستند و وقتی ببینند و در خطر است، حتما رزم‌آوری خودشان را نشان می‌دهند."😌 . 🍃در آخرین شیفت خادمی‌اش، وقتی از حرم خارج می‌شد، درخشانش اولین چیزی بود که نگاه را خیره می‌کرد. به گفت " اینبار که بروم،حتما می‌شوم" . 🍃از خانم خواسته بود او را به عمه جانشان ببخشند🕊 اورا به امانت دهند تا در آنجا عشق‌بازی کند و حضرت کریمه... . 🍃اصلا مگر می‌شود از کریم چیزی بخواهی و دست خالی بازگردی؟ . 🍃،میعادگاهِ او و رفقایی شد که بالِ پروازشان بر فرازِ آسمانها باز بود و مصطفی با رسیدن به آنها آرام گرفت.😓. به راستی که تولدِ حقیقی است... . سالروزِ زمینی‌شدنتان مبارک❤️ . ✍️نویسنده : . . 📅تاریخ تولد : ۲۷ مرداد ۱۳۴۵ . 📅تاریخ شهادت : ۲۹ مهر ۱۳۹۶.الدیزور سوریه . 🥀مزار شهید : بهشت معصومه قم،قطعه ۳۱ . بہ خوش امدید🌷 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 『 @fanoos_313 』 ‌ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🥀🥀 🍃این روزها زُلف قلم گره خورده به مریدانِ اینبار پرستویی دیگر، اینبار 🌹 ستاره ای از ...❤️ . 🍃دلداده بود...از همان روزهایی که در با تمامِ جان در مقابل دشمن می‌ایستاد...تمام روزهایی که جان بر کف ، جبهه شد. . 🍃از بود و دلداده به حضرت❣️ به قول خودش" ایشان بود که شهید نمی‌شد" . 🍃چه می‌شود که روزی آنقدر مقرب می‌شوی که هم رضایت به رفتنت نمی‌دهند؟! . 🍃پرواز تلاطم قلبش را بیشتر کرد و مصطفی بود که در پی یافتن راهی برای رسیدن به او، چندین بار در هفته مسیر به تهران و بالعکس را می‌پیمود...تا شاید موانعِ سفرش برطرف شود. . 🍃مسعود را دوست داشت،خیلی زیاد...جوانِ خواهرش بود و حالا او را تقدیم ساحتِ کرده بودند💔 . 🍃مرد بود و دلسوخته از جاماندن و به قول پسرش# میثم، "اینها هستند.مرد در خانه نشستن نیستند و وقتی ببینند و در خطر است، حتما رزم‌آوری خودشان را نشان می‌دهند."😌 . 🍃در آخرین شیفت خادمی‌اش، وقتی از حرم خارج می‌شد، درخشانش اولین چیزی بود که نگاه را خیره می‌کرد. به گفت " اینبار که بروم،حتما می‌شوم" . 🍃از خانم خواسته بود او را به عمه جانشان ببخشند🕊 اورا به امانت دهند تا در آنجا عشق‌بازی کند و حضرت کریمه... . 🍃اصلا مگر می‌شود از کریم چیزی بخواهی و دست خالی بازگردی؟ . 🍃،میعادگاهِ او و رفقایی شد که بالِ پروازشان بر فرازِ آسمانها باز بود و مصطفی با رسیدن به آنها آرام گرفت.😓. به راستی که تولدِ حقیقی است... . . ✍️نویسنده : . . 📅تاریخ تولد : ۲۷ مرداد ۱۳۴۵ . 📅تاریخ شهادت : ۲۹ مهر ۱۳۹۶.الدیزور سوریه . 🥀مزار شهید : بهشت معصومه قم،قطعه ۳۱ . بہ خوش امدید🌷 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 『 @fanoos_313 』 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•