#خوراک_روح📚
#آرام_جان
📚داستان زندگی شهید حریم امنیت محمد حسین حدادیان به روایت مادر
محمد حسین متولد 1374 و دانشجوی علوم سیاسی، بسیجی مخلص و پیرو خط ولایت و رهبری به طوری که به نقل از پدر بزرگوارش جز خط رهبری را قبول نداشت و در مسجد به مردم خدمت می کرد.
در آشوب های محدوده خیابان پاسداران که در سال 1396توسط دراویش و با انگیزه ایجاد ناامنی صورت پذیرفت. محمد حسین با عنوان بسیجی ویژه داوطلبانه برای مقابله با اشرار رفت که او را ابتدا به وسیله اسلحه شکاری مجروح و سپس توسط یک اتومبیل زیر گرفته شد و به شهادت رساندند.
✂برشی از کتاب
نگار زخم پای محمد حسین ذره ذره روحم را می خورد. نمی توانستم دور خانه راه بروم. زبانم در دهانم شده بود مثل یک تکه چوب خشک. دوتا توت خشک گذاشتم در دهانم.
تا توت نم پس داد و مزه اش رفت زیر زبانم، هری دلم ریخت. مزه شیرینی توت.
بی هوا رفتم در قعر چاه خاطرات روز شهادت آقا مهدی...
🔹#آرام_جان
🔹#محمدعلی_جعفری
🔹#انتشارات_شهید_کاظمی
بہ #فانوس خوش امدید🌷
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
『 @fanoos_313 』 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
#خوراک_روح📚
#نمک_گیر
.
.
📚خاطرات حاج حسین برزگر (سردسته هیئت خلف باغ یزد)
.
✂️جمعهها آقا سید علیاصغر، عمامه به سر، عبابهدوش و عصابهدست از محله سرتل میآید.
بیمنبر و بلندگو و حتی صندلی مینشیند به خواندن. گاهی ننه با لحاف تشک و چادرشب برایش یک بلندی درست میکند، گاهی هم نه.
رُفتوروب خانه را اگر برسیم، انجام میدهیم و اگر نرسیم، نه! گاهی گلاب میریزیم توی مشت مشتریهای روضه و اسپند دود میکنیم و گاهی نه!
در اتاقها توی هم باز میشوند. گاهی مردی توی خانه هست و مینشیند دوروبرش و گاهی نه!
در اصل کرکره هفتهخوانی را نباید کشید پایین. بودن یا نبودن هیچچیز یا کسی نباید مانع برقراری جلسه بشود. ننه و عمه صفا وخاله و بیبی لای در چوبی دولتهای را باز میگذارند که صدا به گوششان برسد.
آقا سید اول یکی دو تا مسئله درباره نجس و پاکی و احکام دایه گرفتن میگوید و بعد هم از هرچه بگذریم سخن دوست خوشتر است!
درست در همین موقع همه خودشان را جمع و جور میکنند و صاف و صوف مینشینند.
جوری که انگار مسئله مهمی از قلم افتاده باشد و باید محکمتر گوش بدهند...
.
.
🔹#نمک_گیر
🔹#زهرا_عوض_بخش
🔹#محمدعلی_جعفری
🔹#انتشارات_شهید_کاظمی
.
بہ #فانوس خوش امدید🌷
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
『 @fanoos_313 』 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•