eitaa logo
فاطمی
425 دنبال‌کننده
9هزار عکس
4.7هزار ویدیو
168 فایل
تاسیس : ۹۹/۰۳/۲۷ ارتباط با مدیر کانال 👈 @farezva
مشاهده در ایتا
دانلود
14.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قصه پیشرفت ژاپن 🇯🇵 ژاپن چطور پیشرفت کرد؟ تعامل با غرب یا تلاش و برنامه ریزی به سبک امیرکبیر؟! @fatemi_ar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به نام کشاورز، به کام اغتشاشگر 🔹تصاویری از حضور اغتشاشگران در اتفاقات امروز @fatemi_ar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حال و هوای این روزهای اصفهان 🔸 از کمک مامور نیروی انتظامی به پیرمرد آسیب دیده 🔸تا حمله به ماموران توسط عده‌ای اخلالگر امنیت 🔻اجتماعات صدها هزار نفری اصفهان با مسالمت و حق خواهی بود ولی عده ای از این نوع اعتراض‌هایی که فرهنگ غنی این خطه رو به رخ میکشید عصبانی هستند... @fatemi_ar
استقرار یگان حفاظت میراث جنب پل‌های تاریخی اصفهان 🔺فرمانده یگان حفاظت میراث فرهنگی اصفهان از استقرار یگان حفاظت اداره کل میراث استان جنب پل‌های تاریخی خواجو و سی و سه پل خبر داد. فرمانده یگان حفاظت میراث فرهنگی استان اصفهان گفت: 🔹 از صبح امروز همراه با همکاران نیروی انتظامی و بسیج در بستر زاینده‌رود مستقر هستیم و تا این لحظه، اتفاقی برای پل خواجو و سی‌وسه‌پل نیفتاده است. 🔹 اجازه نزدیک شدن به پل‌ها، به کسانی که مشکل دارند داده نمی‌شود و تجمع در فاصله دورتری است. 🔹شماری از مردم شهر اصفهان برای مطالبه جریان دائمی زاینده‌رود و تالاب بین‌المللی گاوخونی، امروز در بستر خشک این رودخانه تجمع کردند. @fatemi_ar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواهش پلیس اصفهان از مردم! قربونت برم دنبال بی‌نظمی نباش... @fatem_ar
✍️ 💠 ماشین را که از پارکینگ بیرون زدم، سرایدار شرکت با نگرانی تأکید کرد :«خانم مهندس، خیلی مواظب باشید! میگن خیابون کلاً بسته شده، یکی از بچه ها می گفت خواسته بره، حمله کردن همه شیشه ها ماشینش رو خورد کردن.» ترسی که از اخبار امروز به جانم افتاده بود، با هشدارهای پیرمرد بیشتر به دلم چنگ می زد و چاره ای نداشتم که با کلافگی پاسخ دادم :«چیکار کنم؟ بلاخره باید برم!» و اضطرابم را با فشردن پا روی پدال خالی کردم که گاز دادم و رفتم. 💠 از ظهر گزارش همه همکاران و دوستان خبر از شهری می داد که در این روز برفی اواخر آبان ماه، گُر گرفته و آتشش بسیاری از خیابان ها را بندآورده بود. بخاری ماشین روشن بود و در این هوای گرم و گرفته، بیشتر قلبم سنگین می شد. مادر مدام تماس می گرفت و با دلواپسی التماسم می کرد تا مراقب باشم، اما کاری از من ساخته نبود که به محض ورود به خیابان اصلی، آنچه نباید می شد، شد! 💠 روبرویم یک ردیف اتومبیل های خاموش به خط ایستاده و مقابل این رانندگان تماشاچی، نمایشی وحشتناک اجرا می شد. عده زیادی جمع شده و در هیاهوی جمعیت، تعدادی حسابی در چشم بودند، با صورت های پوشیده و چوب و زنجیری که در دست تاب می دادند. از سطل های زباله آتش می پاشید و شدت دود به حدّی بود که حتی از پشت شیشه های بسته اتومبیل، نفسم را می سوزاند. 💠 اتومبیل من در حاشیه خیابان بود و می دیدم که شیشه های بانک کنار خیابان شکسته و خرده شیشه از پیاده رو تا میان خیابان کشیده شده است. حتی سقف پل عابر پیاده در انتهای خیابان، کاملاً منهدم شده بود و تخریبچی ها همچنان به خودروها هشدار می دادند جلوتر نیایند. آنچنان نگاهم مبهوت مهلکه روبرویم شده بود که نمی دیدم دستان سردم روی فرمان چطور می لرزد. فقط آرزو می کردم لحظه ای را ببینم که سالم به خانه رسیده و از این معرکه آتش و شیشه شکسته فرار کرده باشم. 💠 در سیاهی شب و نور زرد چراغ های حاشیه خیابان، منظره دود و آتش و همهمه جمعیت، عین میدان جنگ بود! اما میدان جنگ که در میانه شهر نیست، جای زن و کودک و غیرنظامی هم نیست، خدایا این چه جنگی است؟ دو شب پیش که نرخ جدید اعلام شد، هرچند سخت شاکی شدم اما فکرش را هم نمی کردم که آتش این شکایت، دامن خودم را هم بگیرد. البته دامنم که نه، از شدت وحشت احساس می کردم امشب این جنگ جانم را می گیرد. همه راننده ها اتومبیل ها را خاموش کرده بودند و من هم از ترس، در سکوت اتومبیل خاموشم می لرزیدم. 💠 میان اتومبیل من و میدان جنگ، فقط یک ردیف از خودروها فاصله بود و مدام احساس می کردم تخریبچی ها حتی با نگاه شان تهدیدم می کنند. باید چشمانم را می بستم تا این کابووس زودتر تمام شود که فریادی پلکم را شکافت. وحشتزده چشمانم را باز کردم. با نگاهی که از ترس جایی را نمی دید، در فضای تاریک و دودگرفته خیابان می چرخیدم تا بفهمم چه خبر شده که دیدم درست در کنار اتومبیل من، آن هم دقیقاً همین سمت چپ ماشین که نشسته بودم، در پیاده رو، مقابل شیشه های شکسته بانک چند نفر با هم درگیر شده اند. 💠 افراد نقابدار بودند که کسی را دوره کرده و انگار با زنجیر به سمتش حمله می کردند. از محاسن کوتاه و ظاهر لباسش پیدا بود به خاطر مذهبی بودن و شاید به جرم بسیجی بودن، در مخمصه افتاده است. از کلماتش که گاهی میان فریاد نقابداران شنیده می شد به نظر می رسید می خواسته راه را باز کند که امانش نداده اند. کسی جرأت پیاده شدن از ماشینش را نداشت. عابرین در پیاده روها خودشان را کنار کشیده و همه وحشتزده نظاره می کردند. 💠 به قدری به ماشین من نزدیک بودند که فریادهای شان قلبم را از جا می کَند. با هر زنجیر و چوبی که در هوا می چرخاندند و به سوی او حمله می کردند، جیغم در گلو خفه می شد. از وحشتی که به جانم افتاده بود، لب هایم می لرزید و با هر جیغ، بیشتر گریه ام می گرفت که ماشینم تکان سختی خورد. 💠 یک نفرشان یقه کاپشنش را گرفت او را با تمام قدرت با کمر به ماشین من کوبید. از سطح بدنش که شیشه کنارم را پوشانده بود دیگر چیزی نمی دیدم و تنها جیغ می کشیدم. از ترس همه بدنم رعشه گرفته بود و با همین دستان رعشه گرفته، تلاش می کردم در ماشین را از داخل قفل کنم و نمی توانستم که همه انگشتانم می لرزید... ✍️نویسنده: @fatemi_ar
سلام عزیزان همراه از امشب با رمان نامزد عشق درخدمتتان هستیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕ مهم: خاتمی زاینده رود را خشک کرد همیشه پای لیبرال‌ها در میان است👇 خاتمی نه فقط به اصفهان و خوزستان و شهرکرد که به یزد و فلات مرکزی و تمدن و‌ نظم چندهزار ساله ایران هم بزرگترین خیانت را کرد. زاینده رود پس از سیرآب کردن اصفهان به گاوخونی میریخت و در عمق زمین منشا سیراب کردن قناتهای یزد بود، لوله کشی از زاینده رود و سدهای ویرانگر این نظم و ‏تمدن چندهزار ساله را ویران کرد. از طرفی با خوشخیالی و‌ سرمست از خیانت به همه ایران و تمدنش، در زمان خاتمی بصورت فله‌ای مجوز کشاورزی، چاه، موافقت اصولیهای رانتی در صنعت، فولاد، سرامیک و‌ مواد شیمیایی در یزد صادر شده تا بخیالشان‌ شهرشان را به قیمت ویرانی همه ایران و تمدنش اباد کنند! ‏خاتمی و شرکا در این راستا حتی اولویتشان اردکان بوده! طوری که طبق امار ۷۰درصد صنایع استان سمت اردکان و اطرافش متمرکز شده‌اند!این منطقه‌ هم به دلیل تمرکز سفره‌های آب زیرزمینی بیشتر جمعیت استان را در خود جای داده بود که با احداث شهرکهای صنعتی در کنار مناطق مسکونی، صنایع و کشاورزی ‏در مصرف سفره های آب زیرزمینی شریک شدند، و حالا به واسط پساب‌ها و فاضلابهای صنعتی عامل اصلی ۶۰درصد آلودگی منابع آبی و هوای استان یزد محسوب میشوند! اکنون هم که یزد جز استانهای صنعتی کشور و تولیدکننده بزرگ فولاد و مواد شیمیایی که اب‌بر ترین‌ صنایع هستند میباشد و تبعات ویرانگرش ‏دیگر بر کسی پوشیده نیست همان مافیای ویرانگر (خاتمی،بیطرف،وفا تابش،اردکانیان،زحمتکش،ابتکار و شرکا) با این استدلال که نمیشود این حجم از صنایع را زمینگیر کرد به طرحهای خود اصرار میکنند، که لابد استراتژی‌شان از اول همین بوده! همه اینها هم در اوج ۲خرداد و شعار گفتگوی تمدنها انجام شد @fatemi_ar
نگران نباش! حواسش بهت هست ❤️ خوش @fatemi_ar
🍃 یک نکته از صفحه اول قرآن کریم - سوره حمد @fatemi_ar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا