✂️ برشی از یک کتاب | #ثاقب جلد 2
📎 دلیل عدم حمایت امام سجاد(ع) از قیامها
✍ #امام_سجاد(ع) بین دو معذور واقع شدند؛ 1 - حفظ #وحدت جامعه اسلامی و جلوگیری از هرج و مرج در حاکمیت و 2 - استمرار این هرج و مرج در #جامعه_اسلامی که نتیجهای جز نابودی اسلام به دنبال نداشت. دومی قطعاً خوشایند دشمنان اسلام به سرکردگی #سازمان_یهود و جریان نفاق داخلی بود.
✍ از آنجایی که آن حرکتها باعث هرج و مرج در جامعه بود و با توسعه آنها قطعاً تأثیرگذاری #امام_سجاد(ع) و ائمه(ع) بعد از ایشان هم با مشکل جدی مواجه میگردید، امام سجاد(ع) بعد از عاشورا با هیچ کدام از جنبشها و #قیامهایی که بر ضد بنیامیه و به منظور ساقط کردن آنان از خلافت صورت میگرفت نه تنها همکاری نداشتند که سعی داشتند زمینه #تحکیم حکومت مرکزی را فراهم آورند.
✍ در نتیجه ما شاهد تاثیرگذاری آن حضرت بر کل بلاد اسلامی از طریق #حاکمیت مرکزی هستیم و همه چیز در این مسئله به نام اهلبیت(ع) نوشته شد.
📌 ادامه #مطلب در لینک زیر:
b2n.ir/013363🌐
🆔 @Tarikh_org
🔴هوش هیجانی؛ در حکایتی از امام سجاد(ع)
✍️ احمدحسین شریفی
🔻یکی از مهمترین شاخصهای «هوش هیجانی» بالا، این است که به هنگام بحث و گفتگو،
🔸اولاً، کنترل احساسات، عواطف و هیجانات خود را در دست داشته باشیم، و هرگز اجازه ندهیم که طرف مقابل، مدیریت احساسات و عواطف و هیجانات ما را به دست بگیرد؛
🔸و ثانیاً، توانایی مدیریت و کنترل هیجانات طرف مقابل را هم داشته باشیم.
🔸با مراعات این دو قانون حتماً کنترل و مدیریت فضای گفتگو را نیز در دست خواهیم گرفت. و نتیجه مطلوب خود را خواهیم گرفت.
🔻شیخ مفید در ارشاد مینویسد:
جوانی، نسبت به #امام_سجاد جسارت کرده و ناسزا میگفت و در پیش روی آن حضرت ناشایستترین حرفها را به امام زد. اما امام سجاد لب به سخن باز نکرد و وی را به حال خود گذاشت. پس از آنکه آن مرد رفت؛ امام سجاد به آنها که در حضورش بودند گفت: کلمات آن جوان را شنیدید. دوست دارم همراه من به ملاقاتش برویم و پاسخ مرا ببینید. آنها که مایل بودند آن جوان بدگو را به سزایش برسانند، همراه امام به راه افتادند. امام نیز در حالی که میگفت: «و الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس و الله یحب المحسنین» به راه افتاد. ... آن جوان نیز به محض مشاهدهی امام، جای تردید برایش باقی نماند که وی برای تنبیه و جبران دشنام وی به ملاقاتش آمده است.
امام سجاد علیه السلام پیش آن جوان آمد و رو کرد و گفت: اگر نسبتهایی که به من دادی در من وجود دارد از درگاه خدا پوزش میخواهم و استغفار میکنم. اما اگر نسبتهای تو دروغ بوده باز هم از درگاه خداوند میخواهم گناه تو را ببخشد. آن جوان که یک چنین عفو و گذشت و بزرگواری از امام سجاد مشاهده کرد جلو آمد و پیشانی آن حضرت را بوسید و با چشمانی لبریز از اشک گفت: یابن رسول الله! آنچه به تو گفتهام صحیح نبوده است.