#قرآن_شفاعت_کننده_روز_جزاست!
#نهج_البلاغه
◽️وَاعْلَمُوا أَنَّهُ شَافِعٌ مُشَفَّعٌ، وَ قَائِلٌ مُصَدَّقٌ، وَ أَنَّهُ مَنْ شَفَعَ لَهُ الْقُرْآنُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ شُفِّعَ فِيهِ، وَ مَنْ مَحَلَ بِهِ الْقُرْآنُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ صُدِّقَ عَلَيْهِ
🌗 «بدانيد قرآن، شفاعت کننده اى است که شفاعتش مورد قبول و گوينده اى است که سخنش مقبول است. کس که قرآن در روز قيامت براى او شفاعت کند مشمول شفاعت مى شود و آن کس که قرآن در قيامت از وى شکايت کند گواهى اش بر ضد او پذيرفته خواهد شد»
#نهج_البلاغه
🔮وَالْغَرِيبُ مَنْ لَمْ يَکُنْ لَهُ حَبِيبٌ
🟠غريب کسى است که دوستى نداشته باشد
✍آرى! آنچه انسان را از غربت بيرون مى آورد محبّت است و کسانى که محروم از محبّت دوستانند تنهاى تنهايند. اين غربت از عوامل مختلفى سرچشمه مى گيرد. گاه کبر و غرور و خودبرتربينى است که مردم را از انسان مى راند و گاه حسادت ها و گاه بى وفايى ها و عوامل ديگر است.بنابراين براى اينکه از غربت بيرون آييم راهى جز اين نيست که اين گونه رذايل را از خود دور سازيم و جاذبه اخلاقى ما دوستان خوبى را فراهم سازد.
📘#نامه_31
@fatemi_ar
4.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نهج_البلاغه
📿وَ رَضِيَ بِالذُّلِّ مَنْ کَشَفَ عَنْ ضُرِّهِ
🟤کسى که سفره دل خويش را (نزد اين و آن بدون هيچ فايده) باز کند (و مشکلات خود را فاش سازد) رضايت به ذلت خود داده است
✍ روشن است هرگاه انسان نزد طبيب درد خود را بگويد و از وى راه درمان بطلبد يا پيش قاضى ظلمى را که بر او رفته بيان سازد و از او احقاق حق بخواهد يا نزد دوستش از گرفتارى خود براى گرفتن وام سخن بگويد کار خلافى نکرده و به دنبال مشکل گشايى بوده; اما طرح مشکلات نزد کسانى که هيچ گونه توانايى بر حل آن ندارند اثرى جز ذلت و سرافکندگى انسان نخواهد داشت. در اين گونه موارد بايد خويشتن دار بود و لب به شکايت نگشود.
📚#حکمت_2
@fatemi_ar
☄آغاز قيامت و پايان دنيا
🎇🎇🎇🎇🍃🌹🍃🎇🎇🎇🎇
#نهج_البلاغه
▫️فَاللّهَ اللّهَ عِبَادَ اللّهِ! فَإِنَّ الدُّنْيَا مَاضِيَةٌ بِکُمْ عَلَى سَنَن وَ أَنْتُمْ وَ السَّاعَةُ فِي قَرَن وَ کَأَنَّهَا قَدْ جَاءَتْ بِأَشْرَاطِهَا، وَ أَزِفَتْ بِأَفْرَاطِهَا، وَ وَقَفَتْ بِکُمْ عَلَى صِرَاطِهَا. وَ کَأَنَّهَا قَدْ أَشْرَفَتْ بِزَلازِلِهَا، وَ أَنَاخَتْ بِکَلاَکِلِهَا
🟤از خدا بترسيد از خدا بترسيد اى بندگان خدا! (بدانيد) که دنيا شما را به همان راه خود مى برد (که ديگران را برد، و سرنوشتى همچون سرنوشت آنها داريد) شما و قيامت را با يک رشته بسته اند (و کاملا به يکديگر نزديک هستيد) گويا نشانه هاى آن فرا رسيده و علائم آن نزديک شده، و شما را در مسير خود قرار داده است، گويا زلزله هايش در شرف وقوع است و مانند شتر سينه بر زمين نهاده است
✍جمله «أنتم و الساعة في قرن» با توجه به اينکه «قرن» به معناى طنابى است که چند شتر را با آن مى بندند، اشاره به اين است که فاصله شما از قيامت دور نيست. اين تعبير ممکن است اشاره به قيامت صغرا، يعنى مرگ باشد يا قيامت کبرا، يعنى روز رستاخيز، زيرا عمر دنيا هر قدر باشد ناچيز است و قيامت فرا مى رسد.
تفاوت جمله «و کأنّها قد جاءت بأشراطها» و جمله «و أزفت بأفراطها» در اين است که در جمله اوّل مى گويد: نشانه هاى قيامت فرا رسيده و در جمله دوم سخن از فراهم شدن مقدّمات آن است.
جمله «وَ أَنَاخَتْ بِکَلاَکِلِهَا» را بعضى اشاره به سختيهاى قيامت دانسته اند، زيرا هنگامى که شتر مى خوابد و سينه به زمين مى چسباند سنگينى خود را بر زمين مى افکند; ولى بعيد نيست که اشاره به آن باشد که برنامه مرگ و قيامت همچون شترى است که بر در خانه همه مى خوابد. کنايه از اينکه هيچ کس از آن رها نيست.
📘#خطبه_190
🎇🎇🎇🎇🍃🌹🍃🎇🎇🎇🎇
علل نكوهش كوفيان
•┈••✾◆▪️✦✧✦▪️◆✾••┈•
#نهج_البلاغه
▫️أَيَّتُهَا النُّفُوسُ الْمُخْتَلِفَةُ وَ الْقُلُوبُ الْمُتَشَتِّتَةُ، الشَّاهِدَةُ أَبْدَانُهُمْ وَ الْغَائِبَةُ عَنْهُمْ عُقُولُهُمْ؛ أَظْأَرُكُمْ عَلَى الْحَقِّ وَ أَنْتُمْ تَنْفِرُونَ عَنْهُ، نُفُورَ الْمِعْزَى مِنْ وَعْوَعَةِ الْأَسَدِ. هَيْهَاتَ أَنْ أَطْلَعَ بِكُمْ سَرَارَ الْعَدْلِ، أَوْ أُقِيمَ اعْوِجَاجَ الْحَقِّ.
🟠اى مردم رنگارنگ، و دل هاى پريشان و پراكنده، كه بدن هايشان حاضر و عقل هايشان از آنها غايب و دور است. من شما را به سوى حق مى كشانم، امّا چونان بزغاله هائى كه از غرّش شير فرار كنند مى گريزيد. هيهات! كه با شما بتوانم تاريكى را از چهره عدالت بزدايم، و كجى هایى را كه در حق راه يافته راست نمايم.
✍امیر المومنین گرفتار یاران و اصحاب و مردمى شده بود که غالب آنها به زندگى مرفّه و آرام و بى دغدغه، عادت کرده بودند و به بهانه هاى گوناگون از هر گونه جهاد و مبارزه با دشمن فرار مى کردند و اوامر امام (علیه السلام) را نادیده مى گرفتند، امام (علیه السلام) گاه با تشویق و گاه با ملامتهاى خفیف و گاه با توبیخهاى شدید، براى از بین بردن این روحیه ذلت بار تلاش مى فرمود.در این خطبه به نقاط ضعف آنها که در سه چیز خلاصه مى شد اشاره مى فرماید : «اختلاف و پراکندگى»، «بکار نگرفتن فرمان خرد وعقل»، «و فرار از واقعیتها»، و به دنبال آن تصریح مى کند که : با این نقاط ضعف، چگونه مى توان در جامعه اى که ظالمان دودمان «بنى امیه» و خود کامگان بعضى از حکومتهاى پیشین و منافقان و نفوذیهاى باقى مانده از عصر جاهلیت وجود دارند، مقابله کرد و پرده هاى ظلمت ظلم را شکافت، و کجى ها را راست نمود و حق را حاکم کرد.
📘#خطبه_131
6.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 اگر خدا عادل است، چرا اینهمه بلا و تلخی در دنیاست؟!
#نهج_البلاغه
__________________________
▫️دَارٌ بِالْبَلاَءِ مَحْفُوفَةٌ، وَ بِالْغَدْرِ مَعْرُوفَةٌ، لاَ تَدُومُ أَحْوَالُهَا، وَ لاَ يَسْلَمُ نُزَّالُهَا
🌎دنيا) سرايى است که در لابه لاى بلاها و مشکلات پيچيده شده و به غدر و نيرنگ و بى وفايى معروف است: حالاتش يکنواخت نمى ماند و ساکنانش سالم و در امان نيستند.
📘#خطبه_226
__________________________
🎙حاجآقا #قرائتی
#نهج_البلاغه
▫️مَا الْمُجَاهِدُ الشَّهِيدُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ؛ لَكَادَ الْعَفِيفُ أَنْ يَكُونَ مَلَكاً مِنَ الْمَلَائِكَةِ.
🟠پاداش مجاهد شهيد در راه خدا، بزرگ تر از پاداش عفيف پاكدامنى نيست كه قدرت بر گناه دارد و آلوده نمى گردد، همانا عفيف پاكدامن، فرشته اى از فرشته هاست.
✍قرآن مجيد و روايات، درباره شهيدان راه خدا و مقام والاى آن ها سخن بسيار گفته اند. با اين حال، امام(عليه السلام) مسأله عفت و پاكدامنى و چشم پوشى از گناه را به هنگامى كه انگيزه هاى شديد آن در وجود انسان زنده مى شود كمتر از شهادت در راه خدا ندانسته است و اين نشان مى دهد كه اسلام براى مسائل اخلاقى مخصوصاً عفت نفس به ويژه در مقابل انگيزه هاى شديد جنسى چه اندازه اهميت قائل است.امام عليه السلام در تأييد اين مطلب و تأكيد بر آن، در پايان اين سخن، عفيف و پاكدامن را همچون فرشته اى از فرشتگان خدا مى شمرد و مى فرمايد: چنين كسى نزديك است به مقام فرشتگان مقرب الهى برسد. بخشى از مقاماتى كه بسيارى از اوليا و انبيا پيدا كرده اند مرهون عفت نفس آن ها بوده است. حضرت يوسف(عليه السلام) گرچه به دليل عفت و پاكدامنى سال ها در زندان به سر برد و رنج هاى فراوانى تحمل كرد اما علاوه بر مقامات معنوى و اخروى، در دنيا سربلند و سرافراز شد و عزيز مصر، آن كشور پهناور و بزرگ گشت.
📘#حکمت_474
2.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نهج_البلاغه
▫️كَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ، وَ ....
🟠چه بسا كسى كه با نعمت هايى كه به او رسيده، به دام افتد، و با پرده پوشى بر گناه، فريب خورد، و با ستايش شدن، آزمايش گردد، و خدا هيچ كس را همانند مهلت دادن، نيازمود.
✍خدا، ستار العیوب است و تا آن جا که ممکن باشد بر گناهان بندگانش پرده مى افکند تا بیدار شوند و توبه کنند و به راه حق باز گردند ولى گروهى به عکس، مغرور مى شوند و از این ستر الهى فریب مى خورند و بر شدت و کثرت گناه مى افزایند. با توجه به این که «چون که از حد بگذرد رسوا کند» گاه مردم از روى حسن ظن و گاه از طریق تملق و چاپلوسى به مدح و ثناى افرادى مى پردازند; ولى گاه آنها که از حال خود باخبرند و وضع خود را با آنچه به صورت مدح و تمجید گفته مى شود کاملاً متفاوت مى بینند بیدار شده و سعى مى کنند خود را با حسن ظن مردم موافق کنند، گاهى با این سخنان، فریب مى خورند و خود را مقرب درگاه الهى و در اوج فضیلت و اخلاق مى پندارند، در حالى که در دام شیطان و هواى نفس گرفتارند.چهارمین جمله اشاره به حال کسانى است که خداوندِ حلیم و غفور آنها را از طریق بخشیدن نعمت و گسترش روزى و مانند آن مى آزماید شاید به پاس نعمت هاى الهى بیدار شوند و باز گردند; این گسترش نعمت ها سبب غفلت و بى خبریشان شده و همچنان راه خطا را با شتاب ادامه مى دهند، ناگهان خدا آنها را گرفته و مجازات مى کند; مجازاتى که بسیار دردناک است، زیرا در میان نعمت هاى الهى غوطه ور و سرگرم لذاتند که در یک لحظه همه چیز دگرگون مى شود.
📘#حکمت_116
#نهج_البلاغه
▫️إِذَا كَانَ فِي رَجُلٍ خَلَّةٌ رَائِقَةٌ، فَانْتَظِرُوا أَخَوَاتِهَا.
🟠اگر در كسى خصلتى شگفت ديديد، همانند آن را نيز انتظار كشيد
✍ طبيعى است كه وقتى بر شاخه درختى ميوه خوب و جالبى ببينيم دور از انتظار نيست كه همانند آن در شاخه هاى ديگر نيز يافت شود. همچنين هرگاه انسان در جايى به قطعه سنگ قيمتى اى برخورد كند چه بسا كه نشانه وجود معدنى از آن در آن جا باشد. اين سخن در وجود انسان دليل روشنى دارد و آن اين كه كارهايى كه انسان به طور مكرر انجام مى دهد يك ريشه باطنى دارد كه در نهاد اوست و اين ريشه باطنى سبب مى شود كه مشابهات آن نيز در وى ظاهر گردد. همان گونه كه عكس آن نيز چنين است; هرگاه ببينيم انسانى بدزبان و فحاش است غالباً پى مى بريم كه در كارهاى ديگر نيز در مسير غلط و ناپسند قرار دارد از چنين انسانى نمى توان انتظار امانت دارى و صداقت داشت. به تعبير ديگر، نيكى ها و بدى ها غالباً به هم پيوسته اند گويى يكديگر را صدا مى زنند و دعوت مى كنند.
📘#حکمت_445
#نهج_البلاغه
▫️مَنْ شَكَا الْحَاجَةَ إِلَى مُؤْمِن، فَكَأَنَّهُ شَكَاهَا إِلَى اللّهِ; وَ مَنْ شَكَاهَا إِلَى كَافِر، فَكَأَنَّمَا شَكَااللّهَ
🟠كسى كه مشكل و نياز خود را نزد مؤمنى بازگو كند گويا نزد خدا بازگو كرده و كسى كه آن را نزد كافرى بازگو كند گويى از خدا شكايت كرده است
✍تفاوت «شَكَاهَا إِلَى اللَّهِ» و «شَكَاهَا اللَّهَ» در اين است كه در اولى انسان، گرفتارى خود را در پيشگاه خدا شرح مى دهد و از او تقاضاى حل مشكل مى كند كه امرى است بسيار پسنديده ولى در دومى از خداوند شكايت و گله مى كند كه چرا چنين نكرد و چنان نكرد، و اين امرى است بسيار زشت و ناپسند كه انسان از پروردگارى كه اين همه نعمت براى او آفريده است شكايت كند. روشن است كسى كه نزد برادر ايمانى خود مى رود و از گرفتارى ها و مشكلات خويش سخن مى گويد هرگز تعبيراتى را كه دليل بر ناشكرى و ناسپاسى باشد به كار نمى برد بلكه هدفش اين است كه با طرح مشكل خود از آن برادر كمك بطلبد و پناه بردن برادران ايمانى به يكديگر در مشكلات، كار خلافى نيست بلكه مفهوم تعاون و همكارى همين است كه هر كس در مشكلات به يارى ديگرى برخيزد. امروز اين برادر از آن برادر كمك مى طلبد، فردا به عكس.
البته بازگو كردن گرفتارى ها و مشكلات ممكن است براى كمك طلبيدن نباشد بلكه به عنوان درددل براى كسب آرامش باشد .
📘#حکمت_427
@nahjol_balagheh
عقل كافى....✨
#نهج_البلاغه
▫️کَفَاکَ مِنْ عَقْلِکَ مَا أَوْضَحَ لَکَ سُبُلَ غَیِّکَ مِنْ رُشْدِکَ
🟠 از عقلت آن اندازه تو را بس كه راههاى گمراهيت را از رستگاريت برتو ظاهركند.
✍ارباب لغت «غى» را به معناى گمراهى يا سرگردانى در بيراهه ها تفسير كرده اند ولى به عقيده راغب در مفردات به هرگونه گمراهى غى گفته نمى شود بلكه به نوعى از گمراهى اطلاق مى گردد كه از فساد عقيده سرچشمه مى گيرد و به تعبير ديگر، گمراهى توأم با اعتقاد فاسد است. «رشد» در لغت به معناى راه يافتن به مقصد و مقصود و رسيدن به واقع است و اگر به كودك بالغ شده و آگاه «رشيد» گفته مى شود براى اين است كه به مقصود رسيده و صلاح و مفسده خود را درك مى كند.البته درمورد عقل مراحل بالاترى نيز وجود دارد كه انسان به وسيله آن دقايق معانى و مسائل عميق علمى را درك مى كند و مى تواند نوآورى ها و ابتكارات فراوانى در علوم مختلف از خود به يادگار بگذارد. اين مرحله از عقل، بسيار خوب است و مهم و تأثيرگذار ولى براى نجات انسان كافى نيست و چه بسيار عالمان بزرگى در فنون مختلف بودند كه گرفتار انحرافاتى شدند.حتى ممكن است انسان در مسير حق باشد ولى چون عقل درستى ندارد ناگهان فريب هواى نفس يا شيطان و يا انسان هاى شيطان صفت را بخورد و از راه منحرف گردد.
📘#حكمت_421
@nahjol_balagheh
395.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیگران را شاد کنید 😊
#نهج_البلاغه
▫️فَوَالَّذِي وَسِعَ سَمْعُهُ الاَْصْوَاتَ، مَا مِنْ أَحَدٍ أَوْدَعَ قَلْباً سُرُوراً إِلاَّ وَخَلَقَ آللّهُ لَهُ مِنْ ذلِکَ السُّرُورِ لُطْفاً. فَإِذَا نَزَلَتْ بِهِ نَائِبَةٌ جَرَى إِلَيْهَا كَالْمَاءِ فِي آنْحِدَارِهِ حَتَّى يَطْرُدَهَا عَنْهُ كَمَا تُطْرَدُ غَرِيبَةُ الاِْبِلِ
🟠 سوگند به خدايى كه تمام صداها را مى شنود، هر كس دلى را شاد كند، خداوند از آن شادى لطفى براى او قرار دهد كه به هنگام مصيبت چون آب زلالى بر او باريدن گرفته و تلخى مصيبت را بزدايد چنان كه شتر غريبه را از چراگاه دور سازند.
✍ در اينجا امام عليه السلام پاداش بزرگى را براى چنين اشخاصى ذكر مىكند و آن اينكه اين ادخال سرور در قلب انسان نهتنها در سراى ديگر به يارى انسان مىشتابد، بلكه در همين دنيا نيز مأموريت دارد كه در مشكلات، او را يارى كند و مصائب و حوادث تلخ را به شدت از او دور سازد. امام عليه السلام براى بيان تأثير سرعت آن به دو مثال پرداخته است: نخست جريان آب در يك سراشيبى و دوم دور ساختن شترهاى بيگانه از مرتع اختصاصى.
📘#حکمت_257
@nahjol_balagheh