↫🌸| #شهیدانہ
وزمین🌏
گنجایشنامتورانداشت...(:💛
ــــــــــــــ❁ــــ ـــ ــ
#لشکریانبقیةالله
#اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
#امام_زمان
#سرباز_مھدے🌱
دخترانفاطمی|پسرانعلوی
- ازمدینه تا خراسان هرگفته
استرضاتوجوابشدادے🌱 ':)
#خادمالمهدی🦋❄️
@Fatemy_Alavi
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ «💙📘»
مِثلخُرمآبھِنَخیلاستضَریحَتاربـآب
آنکھِدَستَششُدھِازنَخلتوکوتـاھ،منمـ !
«💙📘» _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
📘⃟💙¦⇢ #ڪربلا
📘⃟💙¦⇢ #سربازگمنام
ـ ـ ـ ـــــ↻ـــــ ـ ـ ـ
دخترانفاطمیپسرانعلوی🌼✨
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌷
°﴿#خواندنی👌🏻﴾°
⭕️چرا زن ها زودتر از مردان پیر میشوند؟
🔱مرحوم آیت الله مجتهدی ره:
✅در رحم مادر، خداوند بچه را در آبی بسیار شور قرار داده تا جسمش تمیز بماند و مادر سنگینی بچه را کمتر احساس کند.
🔺و خداوند روزی جنین را از طریق بند ناف که به مادر وصل است به او میرساند...
♦️پس اگر مادر در غذا خوردن کوتاهی کند، از غذای جنین چیزی کم نمیشود، چون او مواد لازمش را از دندانها و استخوان مادر تأمین میکند
🔶و به همین دلیل است که مادران با پیشروی در سن، دندان و پا و زانو درد میگیرند، و در آخر میگویند: زن زودتر از مرد پیر میشود..
☑️اگر آدم ها بدانند که مادرشان بخاطر آنها استخوانش آب میشده در این میمانند که چگونه قدردانی بکنند..
#بفرستید_برای_مادرتان 🌸
👤|#خــــــــــادم_الحـســـــــــــــــیـن
دختران_فاطمے|پسران_علوے
.•🌿♥️•.
#خاطــره...
شبعملیات پلاکشو کَند
و انداخت سمت سيم خاردارها!
بهش گفتن این چه کاریہ!
اگه شهید شدۍ خونوادت چه گناهی کردن ڪه یهعمرچشمانتظاربچشونباشن!
گفت:
یه لحظه توۍ ذهنم اومدڪه اگه شهيد بشم جنازمو میبرن توۍمحل و عجب تشییع جنازهۍباشکوهی توےمحل واسم راه میفته!
از خدا خجالتڪشیدم....
#برایدیدهنشدنکارکنید🖐🏻
#شهیدگمنـام🕊🌸
#سربازگمنام
#رمان_مدافع_عشق_قسمت13
#هوالعشـــق:
دستم را روی سینهام میگذارم.هنوز بشدت میتپد. فاطمه ڪنارم روی پله نشسته و اروم شدن من صلوات میفرست
زهراخانوم برای ا د.
اماهیچ کدام مثل من نگران نیستند!
بخودم که امدم فهمیدم هنگام دویدن و باالا امدن از
پله ها شالم افتاده و تو مرا با این وضع دیده ای!!!
همین اتش شرم به جانم میزد
علےاصغر شالم را ازجلوی در حیاط مےاوردودستم مےدهد.
شالم را سرم میڪنم وهمان لحظه توبا
مردی میانسال داخل میایی ...
علےاصغرهمینڪ او را میبیند با لحن شیرین میگوید: حاچ بابا!!
انگار سـ ـطل اب یخ روی سـ ـرم خالےمیڪنندانگار مرد با چهره ای شــکســته و لبخندی که که البته لابه لای تارهای نقره ای ریشــش گم شــده جلو
مےاید:
_ سلام دخترم!خوش اومدی!!
بهت زده نگاهش میکنم بازم گند زدم!!!
ابروم رفت!!!
بلند میشوم، سرم را پایین میندازم...
_ سلام!!... ببخشید من!..من نمیدونستم که..
زهراخانوم دستم را میگیرد!
_ عیب نداره عزیزم! ما بایدبهت میگـفتیم کهاینجوری نترسـی!! حاج حسین گاهـ ـ ـ ـ ـےنزدیڪ اذان صبح میره روی پشت بوم برای نماز..
وقتی دلش میگیره و یادهمرزماشمیفته!
دیشبم مهمون یکی ازهمین دوستاش بوده. فک کنم زودبر گشته یراست رفته اون بالا...
با خجالت عرق پیشانی ام را پاک میکنم،بزور تنها یڪ ڪلمه میگویم:
_ شرمنده...
فاطمه به پشتم میزند:
_ نه بابا! منم بودم میترسیدم!!
حاج حسین با لبخندی که حفظش کرده میگوید:
_ خیلےبدمهمون نوازی ڪردم! مگه نه دخترم!!
و چشمهای خسته اش را بمن میدوزد
***
نزدیک ظهراست
گوشه چادرم را با یک دست بالامیگیرم و بادست دیگر ساڪم را برمیدارم. زهرا خانوم صورتم را میبوسد
_ خوشحال میشدیم بمونی! اما خب قابل ندونستی!
_ نه این حرفاچیه؟؟دیروزم ڪلـے شرمندتون شدم
فاطمه دستم را محکم می فشارد:
رسیدی زنگ بزن!!
علےاصغرهم با چشمهای معصومش میگوید: له
خدافس
خم میشوم و صورت لطیفش را میبوسم..
_ اودافظ عزیزخاله
خداحافظـےمیڪنم،حیاط را پشت سرمیگذارم و وارد خیابان میشوم.
تو جلوی در ایستاده ای، کنارت که می ایستم همانطور که به ساکم نگاه میکنےمیگویـے:
خوش اومدید... التماس دعا
قرار بود تومرا برسانےخانه عمه جان.
اماڪسـےڪه پشت فرمان نشسته پدرت است.
یڪ لحظه از قلبم این جمله میگذرد.
#دلم_برایت....
وفقط این کلمه به زبانم می اید:
محتاجیم... خدانگهدار
#سربازگمنام
دخترانفاطمیپسرانعلوی🌼✨
#سݪامبراعضاےڪاناڵ✋🏻😉
بفرمایید اینم از گروهی کہ گفتھ بودید😁👇🏻
خانمای پایہ نہم وارد بشین🤞🏼
[به بقیہ نیز اطلاع رسانی میکنم]
✍🏻| https://eitaa.com/joinchat/1349582961G50843863f7
『دخترانفاطمی|پسرانعلوی』
#سݪامبراعضاےڪاناڵ✋🏻😉 بفرمایید اینم از گروهی کہ گفتھ بودید😁👇🏻 خانمای پایہ نہم وارد بشین🤞🏼 [به بقیہ
دوستانی که گفتہ بودند براے تمرین و رفع اشڪال گروه بزنم بفرمایید عضوبشید