هدایت شده از 『دخترانفاطمی|پسرانعلوی』
‹غروبجمعہوبازهمیادغریبےمولا...💔›
اگرغروبجمعہنزدیڪ شد و یادت رفت روبہ کربلا بہ ارباب سلام بدۍ،حالاحالاباید بدویے🏃♂🛴
پسدستتوبزارروسینہوازتہدلبگو:
♥السلامعلیالحسین
وعلیعلیبنالحسین
وعلیاولادالحسین
وعلیاصحابالحسین♥
#اللهمعجللولیڪالفرج
#التماسدعا
#خادم_الزهرا🌸
دختران_فاطمے|پسران_علوے🍃
4_5837184601956553082.ogg
2.1M
#چلہیزیارتعـٰاشورا{روزپانزدهم}
بہنیابتاز شھیدمعزغلامے🌹
#قسمتنود: در برابر چشم👁
پدر کلید انداخت و در رو باز کرد ... کلید به دست ... در باز ... متعجب خشکش زد ...
و
همه با همون شوک برگشتن سمتش ...
ـ اینجا چه خبره؟ ...
با گفتن این جمله ... سعید یهو به خودش اومد و دوید سمتش ...
اشتباهی دستم خورد پوسترش پاره شد ... حاال عصبانی شده ... می خواد من رو بزنه
...
برق از سرم پرید ...
ـ نه به خدا ... شاهدن ... من دست روش ..
کیفش رو انداخت و با همه زور ... خوابوند توی گوشم ...
ـ مرتیکه آشغال ... آدم شدی واسه من؟ ... توی خونه من، زورت رو به رخ می کشی؟
... پوسترت؟ ... مگه با پول خودت خریدی که مال تو باشه که دست رو بقیه بلند می
کنی؟ ...
و رفت سمت اتاق ... دنبالش دویدم تو ... چنگ انداخت و پوستر رو از روی کمد کند ...
و در کمدم رو باز کرد ...
ـ بازم خریدی؟ ... یا همین یکیه؟ ...
رفتم جلوش رو بگیرم ...
ـ بابا ... غلط کردم ... به خدا غلط کردم ...
پرتم کرد عقب ... رفت سمت تخت ... بقیه اش زیر تخت بود... دستش رو می کشیدم
... التماس می کردم ...
- تو رو خدا ببخشید ... غلط کردم ... دیگه از این غلط ها نمی کنم ...
مادرم هم به صدا در اومد ...
حمید ولش کن ... مهران کاری نکرده ...
تو رو خدا ... از پول تو جیبیش خریده ...
پوستر شهداست ... این کار رو نکن ...
و پدرم با همه توانش ... پوسترها رو گرفته بود توی دستش و می کشید ... که پاره شون
کنه ... اما الیه پالستیکی نمی گذاشت ...
جلوی چشم های گریان و ملتمس من ... چهار تکه شون کرد ... گاز رو روشن کرد و
انداخت روی شعله های گاز ...
پاهام شل شد ... محکم افتادم زمین ...
و پوستر شهدا جلوی چشمم می سوخت ...
#سربازگمنام
ⓙⓞⓘⓝ↯
♡➣@Fatemy_Alavi⃟♥️
°/ #همسفرانه💍 \°
.
.
#مهريهیحسینـے💚
عروس و دوماد بودن ،👰👱
جا اینکه عروسی بگیرن ،🎊
اومده بودن #کربلا
#ماه_عسل
تو مسیرے شیرینتر از عسل😌
وقتی رفتم پیشش و باهاش هم کلام شدم،
دیدم خیلی اهل دله😌
میگفت :
چن روز قبلِ محرم نامزد ڪرديم و 💍
قرارِ اولین سفرمشترڪمونمو
پیاده روے #اربعین گذاشتيم💚
جالبترش این بود که ...
عروس خانوم #مهریه شون این بود که⇩
آقا دوماد باید
هر سال ایشونو
سفر پیادهروی اربعین
بیاره كربلا...😍💞
تـــــا آخر عُمرش🙄😍
حالا جالبترش اینجا بود كه
قید کرده بود :
اگه بعد ِ120 سال پیر و ناتوان شد ،
آقا دوماد باید اگه توانش رو داشت ،
ایشون رو باز بیارن کربلا ...!!!
خدایے ، چه زندگی ای بشه😋
وقی عروس خانوم با صورتے که زیر آفتاب داغ کربلا سوخته و ...
با پاهای پُره آبله بره خونه ے بخت ...🏡
#سبک_زندگی_اسلامی
.
👤|#خــــــــــادم_الحـســـــــــــــــیـن
ⓙⓞⓘⓝ↯
♡➣@Fatemy_Alavi⃟♥️
⌈⚫⃟ ⃟⚪⌋
اِ؎بۍڪَفَنرَهـٰاشُدهۍِدَشتِڪَربلآ؛
مـٰارابِہحـٰالِخود،تونَکردیرَهاحُـسیـنع"...!
-
#اِۍشَھیـدِبۍڪَفَـنۡ...シ!🖤🤚🏻
「🤍🖤」⇜ #کربلآ
#سربازگمنام
.
.
دعای_فرج📜
ٻِسمِ_اللہِ_الرَّحمَڽِ_الڔَّحِیم...
🌺الهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ
🌸وانْكَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ
♥️وضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ
🌺واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ
🌸الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى
♥️الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى
🌺محَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ
🌸الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ
♥️وعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ
🌺عنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً
🌸كلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا
♥️محَمَّدُ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ
🌺اكْفِيانى فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُرانى
🌸 فاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِبَ
♥️الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْنى
🌺ادْرِكْنى اَدرِکنی
🌸الساعه الساعه الساعه
♥️العجل العجل العجل یاارحمن راحمین بحق محمد وآله طاهرین
(خواندن دعای فرج
به نیت سلامتی و
~♡ ~ تعجیـل در فرج مولامـون)
.
.
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌸🌱
#خادم_الزهرا🌹
#دختران_فاطمے|#پسران_علوے
ⓙⓞⓘⓝ↯
♡➣@Fatemy_Alavi⃟🌸
【#هرروز_یک_حدیث🌹 】
#امامسجاد﴿علیہالسلام﴾فرمودند:
از شاد شدن به گناه بپرهيز ﴿🚫﴾
كه شاد شدن به گناه از ارتكاب آن بدتر است ﴿⚠️﴾
📖 بحارالانوار، صفحه 159، حدیث 87
👤|#خـــــــــــــــادم_الحســـــــــــــــین
دختران_فاطمے|پسران_علوے🍃