eitaa logo
『دختران‌فاطمی|پسران‌علوی』
547 دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
311 فایل
اینجا‌خانھ #عشق است خانھ‌بۍ‌بۍ‌زهراو موݪا‌امیراݪمؤمنین{؏‌‌}♥️ آهستہ‌وذڪرگویان‌واردشو.....😌✋🏻 📡راه‌ارتباطی‌با‌ما پاسخ‌به‌ناشناس‌ها🔰 ♡➣ @nazar2 📩راه‌های‌ارتباطی⇩ ♡➣zil.ink/asheghe_shahadat.313 ♡➣zil.ink/building_designer
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴خطبه امیر المومنین علیه السلام درباره بیت المالی ک عثمان به خویشاوندان خود بخشیده بود ═════ ೋღ🕊ღೋ════ _خوانی 💠به خدا سوگند ❗️ بیت المال تاراج شده را هر کجا که بیابم به صاحبان اصلی آن باز می گردانم ، گرچه با آن ازدواج کرده ، یا کنیزانی خریده باشند ; زیرا در عدالت گشایش برای عموم است ، و آن کس که عدالت بر او گران آید ، تحمل ستم برای او سخت تر است. ೋღ🕊ღೋ 📚 ۱۵ |•°@hadidelhaa°•|
❌نمونه‌ای از ماسک های هاوی کرونا که در ایام محرم برای مبتلا کردن مردم‌ راهی بازار میشود❌❌❌ .باشید 🔹 عجل لولیک الفرج✌️ |•°@hadidelhaa°•|
.🌱✰°•\\ "°• . شهید‌معز‌غلامی‌میفرمایند‌ڪه: جدی‌گرفتہ‌ایم‌زندگیِ‌دنیایی‌را و‌شوخی‌گرفتہ‌ایم‌قیامت‌را..! کاش‌قبل‌از‌اینڪه‌بیدارمان‌کنند؛ ‌بیدار‌شویم'🌱°.🧡,°↱ ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لولیک الفرج🤲🏻📿 🌱🌸@hadidelhaa🌸🌱
بسم الله الرحمان الرحیم💎♥️🌱 {بیت المال} 🌸از ابتدای جوانی و زمانی که خودم را شناختم، به حق الناس و بیت المال بسیار اهمیت می دادم . 🌸 پدرم خیلی به من توصیه می کرد که مراقب بیت المال باش . مبادا خودت را گرفتار کنی . از طرفی من پای منبرها و مسجد بزرگ شدم و مرتب این مطالب را می شنیدم . 🌸لذا وقتی در سپاه مشغول به کار شدم،سعی میکردم در ساعاتی که در محل کار حضور دارم، به کار شخصی مشغول نشوم . 🌸 اگر در طی روز کار شخصی داشتم و یا تماس تلفنی شخصی داشتم، به همان میزان و کمی بیشتر،اضافه کاری بدون حقوق انجام می دادم که مشکلی ایجاد نشود . با خودم می گفتم: حقوق کمتر ببرم و حلال باشد خیلی بهتر است . 🌸از طرفی در محل کار نیز تلاش می‌کردم که کارهای مراجعین را به دقت و با رضایت انجام دهم . این موارد را در نامه عملم میدیدم . جوان پشت میز به من گفت: خدا را شکر کن که بیت المال برگردان نداری وگرنه باید رضایت تمام مردم ایران را کسب می‌کردی ! 🌸اتفاقاً در همان جا کسانی را می‌دیدم که شدیداً گرفتار هستند . گرفتار رضایت تمام مردم،گرفتار بیت المال . این را هم بار دیگر اشاره کنم که بُعد زمان و مکان در آنجا وجود نداشت .
بسم الله الرحمان الرحیم💎♥️🌱 🌸یعنی به راحتی می توانستم کسانی را که قبل از من فوت کرده اند ببینم، یا کسانی را که بعد از من قرار بود بیایند. یا اگر کسی را می دیدم. لازم به صحبت نبود، به راحتی می فهمیدم که چه مشکلی دارد. یکباره و در یک لحظه می شد تمام این موارد را فهیمد. 🌸من چقدر افرادی را دیدم که با اختلاس و دزدی از بیت المال به آن طرف آمده بودند و حالا باید از تمام مردم این کشور. حتی آنها که بعدها به دنیا می آیند. حلالیت می طلبیدند 🌸اما در یکی از صفحات این کتاب قصور، یک مطلبی برای من نوشته بود که خیلی وحشت کردم! یادم افتاد که یکی از سربازان، در زمان پایان خدمت،چند جلد کتاب به واحد ما آورد و گذاشت روی طاقچه و گفت: این ها باشه اینجا تا بقیه و سرباز هایی که بعدا می یان،در مدت بیکاری استفاده کنند. 🌸کتاب های خوبی بود . یک سال روی طاقچه بود و سرباز هایی که شیفت شب بودند، یا ساعت بیکاری داشتند استفاده می کردند . 🌸 بعد از مدتی،من از آن واحد به مکان دیگری منتقل شدم . همراه با وسایل شخصی که می بردم،کتاب ها را هم بردم . یک ماه از حضور من در آن واحد گذشت،احساس کردم که این کتاب ها استفاده نمی شود . 🌸شرایط مکان جدید با واحد قبلی فرق داشت و سربازها و پرسنل،کمتر اوقات بیکاری داشتند،لذا کتاب ها را به همان مکان قبلی منتقل کردم و گفتم: اینجا باشه بهتر استفاده میشه . 🌸جوان پشت میز اشاره ای به این ماجرای کتاب ها کرد و گفت: این کتاب ها جزو بیت المال و برای آن مکان بود،شما بدون اجازه آن ها را به مکان دیگری بردی،اگر آن ها را نگه می داشتی و به مکان اول نمی آوردی،باید از تمام پرسنل و سربازانی که در آینده هم به واحد شما می آمدند،حلالیت میطلبیدی !
بسم الله الرحمان الرحيم💎♥️🌱 🌸واقعاً ترسیدم . با خودم گفتم: من تازه نیت خیر داشتم . من از کتاب‌ها استفاده شخصی نکردم . به منزل نبرده بودم، بلکه به واحد دیگری بردم که بیشتر استفاده شود، خدا به داد کسانی برسد که بیت المال را ملک شخصی خود کردند!!!! 🌸در همان زمان، یکی از دوستان همکارم را دیدم . ایشان از بچه‌های با اخلاص و مومن در مجموعه دوستان ما بود . 🌸او مبلغ قابل توجهی را از فرمانده خودش به عنوان تنخواه گرفته بود تا برخی از اقلام را برای واحد خودشان خریداری کند . اما این مبلغ را به جای قرار دادن در کمد اداره، در جیب خودش گذاشت! 🌸او روز بعد، در اثر یک سانحه رانندگی درگذشت . حالا وقتی مرا در آن وادی دید، به سراغم آمد و گفت: خانواده فکر کردند که این پول برای من است و آن را هزینه کرده‌اند . 🌸 توروخدا برو و به آنها بگو این پول را به مسئول مربوطه برسانند . من اینجا گرفتارم . تورو خدا برای من کاری بکن . تازه فهمیدم که چرا برخی بزرگان اینقدر مورد بیت المال حساس هستند . راست می گویند که مرگ خبر نمیکند*1 🌸در سیره و یاور گرامی اسلام نقل است: روز حرکت از سرزمین خیبر، ناگهان به یکی از یاران پیامبر تیری اصابت کرد و همان دم شهید شد . یارانش گفتند: بهشت بر او گوارا باد . 🌸 خبر به پیامبر صلی الله علیه و آله رسید . ایشان فرمودند: من با شما هم عقیده نیستم . زیرا عبایی که بر تن او بود از بیت المال بود و او آن را بی اجازه برد، و روز قیامت به صورت آتش اورا احاطه خواهد کرد . 🌸 در این لحظه یکی از یاران پیامبر گفت: من دو بند کفش بدون اجازه برداشته ام . حضرت فرمود: آن را برگردان وگرنه روز قیامت به صورت آتش در پای تو قرار مي گیرد*2 *1= من بعدها پیغام این بنده خدا را به خانوادش رساندم . ولی نتوانستم بگویم که چطور او را دیدم . 2*= فروغ ابدیت ج 2 ص 261 🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📿 ♥️🌿↓ @hadidelhaa
شب که دیر می‌اومد خونه در نمیزد از روی دیوار میپرید تو حیاط و تا اذان صبح صبر میکرد بعد به شیشه میزد و همه را برای نماز بیدار میکرد بعد از شهادتش مادرم هر شب با صدای برخورد باد به شیشه می‌گفت: ابراهیم اومده..:) 🌱🌸@hadidelhaa🌸🌱
✨🌼 ✍️آنقدر به شلوغی‌ها دلخوش بودیم ؛ که یادمان رفت چاره‌ای بحال تنهایی‌ات کنیم! حالا که تنهایی‌ها، همه‌ی دلخوشی‌هایمان را گرفت .... حج مان را ... حرم هایمان را ... روضه‌هایمان را ... و شاید اربعین‌مان را ... تازه یادمان آمد؛ چاره‌ی تنهایی های تو، دستهای همدل و وفادار ما بود... این درد استخوان‌سوز، به آمدنِ تو شفا می‌گیرد؛ یَا بْنَ الزهرا 💫 ...😭😭😭😭 🥀 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💫🌈 سلامتی و تعجیل در فرج مولامون صاحب الزمان (عج) سهم شما پنج 🙏🥀🥀🥀 🌱🌸@hadidelhaa🌸🌱
یک دست میز و صندلی عادی، یک موکت، اتاقی با دیوارهای ساده و رهبری که قلبش به وسعت دنیا است + نه کاخی از مرمر دارد و نه میزی درجه یک از بهترین چوب، پسر فاطمه با همه سادگی رو به روی تمام کفر ایستاده است . جان فدات رهبرا 🌟 |•°@hadidelhaa°•|
همیشه‌آیه‌ی ‌وَجَعَلْنا... رازمزمه ‌مے‌کرد ‌گفتــم: آقاابراهیــــــم این‌آیه ‌برای ‌محافظت در مقابل‌ دشمنِ ‌اینجاکه ‌دشمن‌نیست نگاه‌معناداری کردوگفت: دشمنی بزرگتراز هم‌وجودداره..؟! 🥀 🌱🌸@hadidelhaa🌸🌱