eitaa logo
『دختران‌فاطمی|پسران‌علوی』
551 دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
311 فایل
اینجا‌خانھ #عشق است خانھ‌بۍ‌بۍ‌زهراو موݪا‌امیراݪمؤمنین{؏‌‌}♥️ آهستہ‌وذڪرگویان‌واردشو.....😌✋🏻 📡راه‌ارتباطی‌با‌ما پاسخ‌به‌ناشناس‌ها🔰 ♡➣ @nazar2 📩راه‌های‌ارتباطی⇩ ♡➣zil.ink/asheghe_shahadat.313 ♡➣zil.ink/building_designer
مشاهده در ایتا
دانلود
°\💕/° °/ 💍 \‌° . . هر شب ،حرف ها جمع می شوند پشت لب هایم💋 تا به تو گفته شوند ،،، اما صبح که می شود می بینم یک عالمه "دوستت دارم " روی دستشان باد کرده است... . . 👤|‌ ⓙⓞⓘⓝ↯ ♡➣@Fatemy_Alavi⃟♥️
°\💕/° °/ 💍 \‌° . . اینو میتونین زیر یکی از عکسای همســـ😍ـــر جان که لبخند زده بنویسین و براش بفرستین: لبخندت بي شك معجزه ي خداست؛ در اين عصرِ بي معجزِگي...💋 تقدیم به عشسشششقم🤩 . . 👤|‌ ⓙⓞⓘⓝ↯ ♡➣@Fatemy_Alavi⃟♥️
°\💕/° °/ 💍 \‌° . . ‌ همیشه یک نفر هست... که بودنش، نفس کشیدنش اصلا سکوتش هم عشق است...💌 خنده هایش که دیگر جآی خود دارد غوغآ میکند، دلُ جان می‌برد تو همان یک نفری (: عشق جآنم💕 زیباترین اتفّاق شیرین ترین احساس دوستَت دارم بسیار...♥️🧿🔒• . . 👤|‌ ⓙⓞⓘⓝ↯ ♡➣@Fatemy_Alavi⃟♥️
°/ 💍 \‌° . . ٠٠|❣|فقط اونجایی که حافظ برمیگرده میگه: سخن این است کہ ما بی تو نخواهیم حیات|😌|٠٠ . . 👤|‌ ⓙⓞⓘⓝ↯ ♡➣@Fatemy_Alavi⃟♥️
°/ 💍 \‌° . . 《💘》عشــق یـعـنی… 《😍》بـا مـعشـوقـه خــویـش... 《🤝》دســت در دســتان هــم... 《🌤》منتظر یوسـف زهــرا باشـی… 💚 🌿 . . 👤|‌ ⓙⓞⓘⓝ↯ ♡➣@Fatemy_Alavi⃟♥️
°/ 💍 \‌° . . 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 زمان تولد بچه‌مان در خرداد 1363 ، در اندیمشک بودیم. من باردار بودم، عباس لباس های رزمش را نمی آورد خانه؛ همان جا خودش می شست تا من اذیت نشوم.🛁 نزدیک وضع حمل که شد، آمد و مرا برد دزفول. در راه آدرس بیمارستان را پرسید. بنده خدایی گفت:" آخر همین خیابان بیمارستان حضرت زهرا(س) است."🏥 اسم بیمارستان را که شنید، آه عجیبی کشید، بنده دلم پاره شد. پرسیدم : "عباس ؟" گفت :" یا زهرا رمز زندگی من است.💚 در عملیات فتح المبین با رمز یا زهرا مجروح شدم، با زنی ازدواج کردم به نام زهرا، حالا هم تولد بچه ام بیمارستان حضرت زهراست."😍 به روایت همسر شهید عباس کریمی🌿 🕊 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 . . 👤|‌ ⓙⓞⓘⓝ↯ ♡➣@Fatemy_Alavi⃟♥️
❥' . . 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 حميد گفت: راستي يڪ چيزهايی آمده خانم‌ها زير چادرشان سر می‌ڪنند. جلوش بسته است و تا روی بازوها را می‌گيرد.🤩 فاطمه گفت: مقنعه را می‌گويی؟ حميد دستهايش را ڪه با حرارت در فضا حرڪت می‌ڪردند انداخت پايين و آمد ڪنار او نشست؛ گفت: نمی‌دانم اسمش چيست، ولی چيز خوبی است چون بچه بغل می‌گيری راحت‌تری.☺️ از آن موقع با چادر مقنعه پوشيدم و هيچ وقت در نياوردم برايم جالب بود و لذت بخش ڪه او به ريزترين ڪارهای من دقت می‌ڪند.😍 به لباس پوشيدنم غذا خوردنم ، ڪتاب خواندنم و.... به روایت همسر شهید حمید باڪرے🌿 🕊 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 . . 👤|‌ ⓙⓞⓘⓝ↯ ♡➣@Fatemy_Alavi⃟♥️
❥' . . اينکه بتونی دوست داشتنت رو بگی مرحله بعدیه! اول باید بتونی بهش بذاری و احساس با ارزش بودن بدی... 👤|‌ ⓙⓞⓘⓝ↯ ♡➣@Fatemy_Alavi⃟♥️
❥' . . در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست می‌رسم با تو به خانه، از خیابانی که نیست...🌱☔️ می‌نشینی روبرویم، خستگی در می‌کنی چای می‌ریزم برایت، توی فنجانی که نیست...☕️🫖 باز می‌خندی و می‌پرسی که حالت بهتر است؟! باز می‌خندم که خیلی، گرچه می‌دانی که نیست...🥲💔 شعر می‌خوانم برایت، واژه ها گل می‌کنند یاس و مریم می‌گذارم، توی گلدانی که نیست...💐🪴 چشم می‌دوزم به چشمت، می‌شود آیا کمی دستهایم را بگیری، بین دستانی که نیست...🤝🏻😔 وقت رفتن می‌شود، با بغض می‌گویم نرو… پشت پایت اشک می‌ریزم، در ایوانی که نیست...😭👋🏻 می‌روی و خانه لبریز از نبودت می‌شود باز تنها می‌شوم،با یاد مهمانی که نیست…🚶‍♂️🥺 بعد تو این کار هر روز من است باور این که نباشی، کار آسانی که نیست…😢❤️‍🩹 دلتنگ‌نامه همسر یک شهید💔😥 🕊 . . 👤|‌ ⓙⓞⓘⓝ↯ ♡➣@Fatemy_Alavi⃟♥️
❥' . . ‹ انت بداخلی اکثر منی . . › تو در من، از من فراتری'!❤️🌿 . . 👤|‌ ⓙⓞⓘⓝ↯ ♡➣@Fatemy_Alavi⃟♥️
❥' . . من براۍ تو ..•☺️• تو براۍ من ..•😌• ما براۍ هم ..•🙈• چقدر قشنگ است این عشق من‌و‌تو ..•😍• . . 👤|‌ ⓙⓞⓘⓝ↯ ♡➣@Fatemy_Alavi⃟♥️
❥' . . |🍃😔| حاج عباس وقتے از منطقہ جنگے آمد، مثل همیشہ سرش را پایین انداخت و گفت: «من شرمنده تو هستم. من نمےتوانم همسر خوبے براے تو باشم.» |🍃☺️| پرسیدم: عملیات چطور بود؟ گفت: «خوب بود». گفتم: شکستش خوب بود؟! گفت: «جنگ است دیگر». |🍃😁| با روحیہ عجیب و خیلے عادے گفت: جنگ ما با همہ خصوصیات و مشکلاتش در جبهہ است و زندگے با همہ ویژگےهایش در خانہ». |🍃☹️| وقتے عباس بہ خانہ مےآمد، ما نمےفهمیدیم کہ در صحنہ جنگ بوده و با شکست یا پیروزے آمده است. به روایت همسر شهید عباس کریمی🌱 🕊 . . 👤|‌ ⓙⓞⓘⓝ↯ ♡➣@Fatemy_Alavi⃟♥️