eitaa logo
『دختران‌فاطمی|پسران‌علوی』
547 دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
311 فایل
اینجا‌خانھ #عشق است خانھ‌بۍ‌بۍ‌زهراو موݪا‌امیراݪمؤمنین{؏‌‌}♥️ آهستہ‌وذڪرگویان‌واردشو.....😌✋🏻 📡راه‌ارتباطی‌با‌ما پاسخ‌به‌ناشناس‌ها🔰 ♡➣ @nazar2 📩راه‌های‌ارتباطی⇩ ♡➣zil.ink/asheghe_shahadat.313 ♡➣zil.ink/building_designer
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡️ معرفی کتاب 📖کتاب «پسرک فلافل‌فروش» زندگینامه و خاطرات طلبه‌ی جانباز و شهید مدافع حرم، محمدهادی ذوالفقاری است که به همت گروه فرهنگی انتشارات شهید ابراهیم ‌ هادی گردآوری شده است. 🌸🌱@hadidelhaa🌱🌸
🍂برش کتاب 📗کتاب شخصیت‌ هادی برای من بسیار جذاب بود. رفاقت با او کسی را خسته نمی‌کرد. در ایامی که با هم در مسجد موسی ابن جعفر (ع) فعالیت داشتیم، بهترین روزهای زندگی ما رقم خورد. یادم هست یک شب جمعه وقتی کار بسیج تمام شد‌ هادی گفت: بچه‌ها حالش رو دارید بریم زیارت؟ گفتیم: کجا؟! وسیله نداریم. هادی گفت: من می‌رم ماشین بابام رو می‌یارم. بعد با هم بریم زیارت شاه‌عبدالعظیم (ع). گفتیم: باشه، ما هستیم. هادی رفت و ما منتظر شدیم تا با ماشین پدرش برگردد. بعضی از بچه‌ها که‌ هادی را نمی‌شناختند، فکر می‌کردند یک ماشین مدل بالا و... چند دقیقه بعد یک پیکان استیشن درب داغون جلوی مسجد ایستاد. فکر کنم تنها جای سالم این ماشین موتورش بود که کار می‌کرد و ماشین راه می‌رفت. نه بدنه داشت، نه صندلی درست و حسابی و... از همه بدتر اینکه برق نداشت. یعنی لامپ‌های ماشین کار نمی‌کرد! رفقا با دیدن ماشین خیلی خندیدند. هر کسی ماشین را می‌دید می‌گفت: اینکه تا سر چهارراه هم نمی‌تونه بره، چه برسه به شهر ری. اما با آن شرایط حرکت کردیم. بچه‌ها چند چراغ‌قوه آورده بودند. ما در طی مسیر از نور چراغ‌قوه استفاده می‌کردیم. وقتی هم می‌خواستیم راهنما بزنیم، چراغ‌قوه را بیرون می‌گرفتیم و به سمت عقب راهنما می‌زدیم. خلاصه اینکه آن شب خیلی خندیدیم. زیارت عجیبی شد و این خاطره برای مدت‌ها نقل محافل شده بود. بعضی بچه‌ها شوخی می‌کردند و می‌گفتند: می‌خواهیم برای شب عروسی، ماشین‌ هادی را بگیریم و... چند روز بعد هم پدر‌ هادی آن پیکان استیشن را که برای کار استفاده می‌کرد فروخت و یک وانت خرید. 🌸🌱@hadidelhaa🌱🌸
00125-ketab-pesarak-flafel-foroosh.pdf
3.73M
📚عنوان کتاب : پسرک فلافل فروش ✍️ناشر:‌ انتشارات‌ شهيد‌ ابراهيم‌ هادی 📖موضوع : دفاع مقدس بصورت pdf |•°@hadidelhaa°•|
【• 🗣 •】 اونایے کہ حس شهادت دارن، بےدلیل نیستـا! خدا یہ گوشہ از سرنوشتتون براتون شهادتتَ رو نوشته، ولے.. اون دیگه با توعه که چجوری بهش برسے یا ڪِے بهش برسے..! (: 🌸🌱@hadidelhaa🌱🌸
اگه الان به سرت میزنہ یه کار خوب انجـام بدی بیخیالـش نشــو سریـع بلــند شو انجـام بده امـا اگه فڪر گنـاه اومد... بگـو باشه خـب حالا انـجام میدم دیـر نمیشہ کــه.. انقـدر بهــونه بیـــار تا بپره |•°@hadidelhaa°•|
هرچہ قدر هم آدم خوبۍ شدید باز بھ خدا بگویید کھ خدایا ! آیا بندھ‌‌ا؎ بدتر از من دار؎ . . !؟ - آیت‌الله‌بھجت^.^ 🌸🌱@hadidelhaa🌱🌸
داداش ابراهیم هادی همیشه می گفت: یادگار حضرت زهرا(س)است ایمان وقتی کامل می شود که را رعایت کند شهید ابراهیم هادی🌹 🌸🌱@hadidelhaa🌱🌸
سلام رُفَقا🙃 طبق قولی که بهتون داده بودم ... هرروز چند صفحه از کتاب آن سوی مرگ رو براتون بزارم... 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻